به قلم زندهیاد نادر رفیعینژاد وکیل دادگستری
اشتهاي سيريناپذير رژيم ولايتفقيه، براي حلقآويز زنان و مردان و بهخصوص جوانان،
در مقابل چشمان وحشتزدة شهروندان هر روز بيشتر و بيشتر ميشود. بهتازگي سازمان
مجاهدين خلق، فيلم تكاندهندهيي از صحنة حلقآويز سه جوان ايراني در شهر خرمآباد
را بهطور مخفيانه از ايران خارج كرده است. اين فيلم كه تاكنون در دهها شهر اروپا
و آمريكا به نمايش درآمده، وجدان انساني را از جنايتها و شدت قساوت آخوندها به شدت
منقلب و جريحهدار ميكند.
چندي قبل نيز مجاهدين يك نوار ويدئويي از صحنة شقاوتبار
سنگسار سه قرباني را از ايران خارج كرده و آن را درسطح جهاني افشا نمودند. كتاب
حاضر، اطلاعات پايهيي مربوط به اعدامهاي علني و اعلام شده طي يك دورة ۱۴ماه در ايران و نيز افشاگريهاي متقابل مقاومت ايران را گردآوري
كرده و در اختيار پژوهشگران و فعالان حقوقبشر قرار ميدهد. اينكه
چگونه اين رژيم به خود جرأت ميدهد در قرن بيست ويكم، در برابر انظار بينالمللي و
بهرغم ۵۱بار محكوميت در ملل
متحد، دست به چنين جنايتهاي كثيف و شقاوتباري بزند، خود بحث جداگانهيي است كه
بهتر است پاسخش را از «تروييكاي اروپايي» كه حامي و شريك اصلي تجاري اين رژيم و
مبتكران سياست مماشات و گفتگوي حقوقبشر! با آدمخواران حاكم بر ايران است، جويا شد. و چرا اين اعدامهاي ضد انساني را در زندانها و دور از
انظار مردم انجام نميدهد؟ رژيم آخوندي در اين رويكرد ضدبشري كه تنها و تنها مختص
خود اين رژيم بوده و در چنين ابعادي در هيچ كشوري سابقه نداشته و ندارد، سلاحي را
به خدمت گرفته كه بسيار فراتر از سركوب استبدادي است. اين سلاح در يك كلام، بهمهميزكشيدن
و منكوبكردن عنصر انساني و مرعوب ساختن جامعه بهگونهيي است كه حتي بازيافت و
بازتاب معمول انساني خود را نيز از دست بدهد. ۲۶سال از حاكميت خونريز اين رژيم ميگذرد. اما با اين همه دو
چيز هرگز و هرگز در اين رژيم تغييري نكرده و نخواهد كرد، يكي «صدور تروريسم و
بنيادگرايي» و ديگري «سركوب». اين دو اهرم، بهمثابه دو پاية اصلي و دو عنصر
مبنايي رژيم ولايت فقيه هستند. بنابراين خواه شيادي
مثل خاتمي با شعار اصلاحطلبي وارد صحنه شود و خواه باند سركوبگر ديگري تحت نام
اصولگرايي سردمدار رژيم گردند، درهرحال، رژيم ولايتفقيه، هرگز دست از «سركوب» و
«صدور تروريسم و بنيادگرايي» برنخواهد داشت و اين دو عنصر، مرز سرخ و فصل مشترك
همه باندها و جناحهاي دروني اين رژيم را تشكيل ميدهد. سؤال دقيقتري
كه ما را به قلب بحث ميبرد اين است كه اعدام شاخص اصلي سركوب است، اما چرا اعدام
در خيابان؟ چرا اعدام درملأعام؟ چرا اعدام در ميدانهاي شهرها؟ چرا اعدام با
جراثقال؟ چرا نگهداشتن اجساد بر بالاي دار؟ چرا اعدام در برابر چشمان وحشتزدة
مردم؟ چرا اعدام در حضور همسر و فرزندان اعدامي؟ راستي چرا رژيم قربانيان خود را
در همان زندانها و دور از چشم ديگران، اعدام نميكند؟ اين سؤالها، ما را به خصلت
منحصر به فرد سركوب آخوندي راهنمايي ميكند، چيزي كه در هيچ رژيمي در اين دنيا
نمونه ندارد. آخوندها به اين وسيله مردم ايران و كل جامعه را به گروگان گرفته و
آنها را مرعوب و منكوب مي كنند. با نمايش روزمرة اجساد بر بالاي دار، رژيم ضدبشري،
جو رعب و وحشت را تا اعماق جامعه رسوخ مي دهد. آنها بدينوسيله مردمي را كه خواهان
آزادي و بهدستگرفتن سرنوشت و حاكميت ملي در دست خودشان هستند، مرعوب ميكنند و با
كشتن عنصر انساني و روح آزاديخواهي، مانع ستيزهجويي و حق خواهي مردم شده و حكومت
قرونوسطايي خود را به آنان تحميل ميكنند. به اين ترتيب در شرايطي كه دنياي
معاصر، به سوي لغو حكم اعدام پيش ميرود، رژيم آخوندي به بهانه جرائم اجتماعي،
هرچه بيشتر بر اعدامهاي سفاكانة اجتماعي مي افزايد. رژيم طي
سالهاي گذشته نيز با تكيه بر اين اهرم، تلاش كرد تا آنجا كه ممكن است، جامعه را
ببندد، از انتقال آثار مقاومت سازمانيافته بر موج مقاومت اجتماعي بكاهد و سد و
مانعي در مقابل خيزشهاي مردمي در شهرها ايجاد كند. اين همان رمز اصرار رژيم بر
اجراي اعدامهاي جنايت بار خياباني و اعلان خبرهاي آن است كه همزمان با اوج گرفتن
اعتراضات اجتماعي از يكسو و ضعف و تلاشي دروني رژيم از سوي ديگر، برابعاد آن
افزوده ميشود. كتاب حاضر كه به افشاي
استفاده رژيم آخوندها از اعدام بهمثابه يك ابزار دوام حكومت و بقاي سياسي اختصاص
دارد، در ۷ قسمت تنظيم شده است.
قسمت اول مروري است به سير تكوين حقوقبشر، سابقة تاريخي استفاده از «اعدام» و
فاصلهگرفتن تدريجي از آن در عصر جديد، بررسي كارشناسانه دربارة جرم و جايگزين شدن
تلقي اجتماعي بهجاي تلقي فردي، نقش حاكميت در جرايم حاد اجتماعي و بالاخره چالش قرن
بيستم با حكومتهاي ديكتاتوري دربارة اعدام، حركت دنياي معاصر بهسوي لغو حكم
اعدام و سير معكوس آن در رژيم آخوندي. قسمتهاي بعدي كتاب به
فعاليتهاي مقاومت براي لغو حكم اعدام و سپس گزيدهيي از افشاگريها و اطلاعيههاي
شوراي ملي مقاومت و با ارائة جدول آماري، تصويرها و گزارشهاي مختلف، دربارة اعدامها
اختصاص يافته و سرانجام به واقعيت اعدام مخالفان رژيم و زندانيان سياسي بهعنوان قاچاقچي
يا مجرمان عادي پرداخته است.
دانلود کتاب
مشاهده کتاب:
------------------------------دانلود کتاب
مشاهده کتاب: