۱۱اردیبهشت۱۴۰۱
آتشفشان...
روز کارگر امسال هنگامی فرا میرسد که گرانی سرسامآور و روزافزون و مشکلات تأمین زندگی روزمره از یکسو، و دستمزدهای ناچیز در زیرخط فقر از سوی دیگر، جامعه کارگران ما را در شرایطی بسا تحملناپذیر قرارداده و به نقطه تعیینتکلیف با رژیم ضدکارگری حاکم بر میهنمان هر روز نزدیکتر میکند.
آمار کارگران ایران
روشن است که در حکومت آخوندی هرگز نمیتوان انتشار آمار و ارقام درستی را انتظار داشت. بهخصوص در این شرایط که رژیم از دادن تصویر درستی از نابسامانیهای اقتصادی-اجتماعی به جامعه، که به دامنزدن هر چه زودتر به قیامهای سرنگون ساز راه میبرد هراس جدی دارد.
بر اساس همان آخرین آمار رسمی اعلام شده رژیم آخوندی، در سال گذشته در میهنمان حدود ۱۴میلیون نفر کارگران و کارکنان تحت پوشش تأمین اجتماعی بودهاند.
از آمار کارگرانی نیز که تحت پوشش تأمین اجتماعی نیستند، اطلاع دقیقی در دست نیست. اما این جمعیت عظیم نیز سربه میلیونها نفر میزند که برای زندهماندن در نابسامانترین شرایط ایران امروز، هر شرایطی را از کارفرما برای بهدست آوردن اندکی دستمزد میپذیرند و تحت هیچ پوشش اجتماعی نیز قرارندارند.
دستمزد کارگران کمتر از سبد معیشت خانوار
از آنجا که رژیم آخوندی بر پایه فریب و ریا و تزویر بنا شده است، قوانین و مقرراتی را که خودش تصویب میکند، خود نیز با انواع و اقسام ترفندها زیرپا میگذارد. تعیین سالانه دستمزد کارگران نیز از این قاعده مستثنی نیست:
ماده ۴۱ قانون کار رژیم، محاسبه حداقل حقوق کارگران را بر اساس نرخ تورم مقرر میکند، و پس از آن نیز میگوید:
«حداقل مزد بدون آنکه مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید به اندازهای باشد تا زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود را تأمین کند»
ابزاری که برای تعیین دستمزد کارگران بر اساس همان قانون مشخص شده، چیزی به نام «شورای عالی کار» است که سالانه مبلغ «سبد معیشت خانوار» را بهعنوان حداقل دستمزد سال تعیینکند.
بر همین اساس، این بهاصطلاح شورای عالی ـ که تماماً هم از عناصر وابسته و وفادار به رژیم آخوندی دستچین شده است ـ سبد معیشت خانوار را برای سال۱۴۰۱بهمبلغ ۸میلیون و ۹۷۹هزار تومان تعیین کرده بود (ایرنا- ۳۱فروردین ۱۴۰۱)
اما به بهانههای واهی، همان مبلغی را هم که خودشان محاسبه کرده بودند، بهعنوان حداقل دستمزد یک خانواده متعارف کارگری، در نظر نگرفتند و آن را بهمبلغ۶ میلیون و ۴۳۳هزار تومان کاهش دادند (همان منبع)
این دستمزد تعیین شده، از مبلغ محاسبه شده سبد معیشت خانوار، ۲میلیون و ۲۵۴هزار تومان کمتر است!
خط فقر دو و نیم برابر دستمزد کارگران
شورای حکومتی کار برای محاسبه همان مبلغ سبد معیشت خانوار هم، قیمتهای واقعی مایحتاج زندگی در بازار را بسیار کمتر از واقعیت در نظر گرفته است؛ زیرا خط فقر واقعی در پایان اسفندماه ۱۴۰۰ حداقل ۱۴میلیون و ۲۰۰هزار تومان بوده (۱) و باید مبلغ واقعی سبد معیشت خانوار، مقداری از آن بالاتر در نظر گرفته میشد.
به این ترتیب عناصر رژیم، هم در محاسبه سبد معیشت خانوار، و هم در تعیین دستمزد ماهانه، در مجموع ماهانه حدود ۷میلیون و ۷۰۰هزار تومان به هر خانواده کارگری خیانت کردهاند! و روشن است که در نتیجه این خیانت، یک قلم ۱۴میلیون نفر کارگران تحت پوشش تأمین اجتماعی و بهطریق اولی میلیونها نفر کارگران دیگر را نیز در زیرخط فقر نگهداشتهاند.
البته این یک خیانت نهادینه شده در این شورای حکومتی است و در سالهای گذشته هم به همین ترتیب عمل شده است (۲). با این تفاوت آشکار که اینک در شرایط جوشان عینی جامعه، طبقه کارگر ایران دیگر از آستانه حداکثر تحمل خود عبور کرده و ادامه چنین وضعیتی را برنمیتابد زیرا شرایط اجتماعی را برای برداشتن خیز تغییر شرایط زندگی خود مساعدتر از هر زمان دیگری میبیند.
سابقه درخشان مقاومت کارگران ایران در برابر شاه و شیخ
کارگران زحمتکش و آزاده میهنمان، در کارنامه خود، سابقهای درخشان در مقاومت و مبارزه برعلیه هر دونظام ستمشاهی و ستم شیخی، نه تنها برای احقاق حقوق خود بلکه در همبستگی با سایر اقشار ملت ایران دارند:
در جریان انقلاب ضدسلطنتی، اعتصابهای سراسری کارگران و در اوج آن، اعتصاب نفتگران در سال۱۳۵۷ رژیم شاه را کمرشکن کرد. و به این اعتبار برگ زرینی از تاریخ مبارزات کارگری در ایران را به خود اختصاص داد.
در حاکمیت آخوندی نیز کارگران آگاه ما، همواره با مقاومت خود در مقابل سیاستهای ضدکارگری رژیم آخوندی، نگذاشتهاند که ولیفقیه چپاولگر و ایادی و کارگزاران او در طول تمام سالیان حاکمیت ننگین خود، خواب راحتی داشته باشند.
اعتصابها و اعتراضات گسترده و ادامه داری که بهخصوص در سالهای اخیر پس از قیامهای سراسری دیماه ۹۶ و آبانماه ۹۸ و بهطور خاصتر در سال گذشته شاهد آن بودهایم، عوامل فوقالعاده مؤثری در روند رشد و رسیدن جامعه ما به شرایط جوشان و ملتهب امروز میهن ما بوده است.
کارگران ایران، آتشفشان زیر خط فقر
کارگران ایران در رویارویی با رژیم ضدکارگری آخوندی بهخوبی دریافتهاند که تنها از طریق مقاومت و ایستادگی میتوانند حقوق حقه و چپاول شده خود را از حلقوم خامنهای و دستاربندان و مزدوران کلان جیرهخوار او بیرون بیاورند. در نقطه مقابل، هول و هراس ولایت فقیه بحرانزده، از فوران این آتشفشان زیر خط فقر، بسا روزافزونتر گردیده است.
پانوشت: ــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) - بر اساس اعلام کمیته امداد رژیم، «خط فقر چند بعدی» (خط فقر شدید وحاد) در پایان سال۱۳۹۹ معادل ۱۰میلیون تومان بود (ایسنا-۲۴مرداد۱۴۰۰). مرکز آمار ایران هم نرخ تورم سال۱۴۰۰ را معادل ۴۰.۲ درصد اعلام کرده است (درگاه ملی آمار-اول اردیبهشت ۱۴۰۱). ، به این ترتیب حتی با در نظر گرفتن همین آمار رسمی رژیم که بسیار کمتر از واقعیت ملموس در جامعه است، خط فقر بیش از ۱۴میلیون و ۲۰۰هزار تومان است.
(۲) بهطور مثال دستمزد سال۱۴۰۰ هم مبلغ ۴میلیون تومان تعیین شده بود در حالی که خط فقر در پایان سال۱۳۹۹ به استناد فوق، حداقل ۱۰میلیون تومان بوده است