۱۳فروردین۱۴۰۱
عکس از آرشیو
فدراسیون فوتبال رژیم به یک اقدام نمایشی روی آورد و در جریان مسابقه مقدماتی جام جهانی میان ایران و لبنان در مشهد، تعداد محدودی بلیط برای حضور زنان در این مسابقه فروخت.
اما روز مسابقه نیروی سرکوبگر انتظامی مانع از ورود زنان شد و بر روی زنان معترض گاز فلفل پرتاب کرد، و با سرکوب و ضرب و شتم از ورود آنان به ورزشگاه جلوگیری کرد.
در این رابطه سایت میدل ایست آی۱۱ فروردین نوشت: «زنان ایرانی در حالی که قصد داشتند برای تماشای بازی ایران با لبنان در بازیهای مقدماتی جام جهانی وارد ورزشگاه شوند، توسط پلیس با اسپری فلفل مورد حمله قرار گرفتند»
اما پس از اینکه این سیاست زنستیزانه در داخل و خارج کشور با نفرت شدید مردم و سازمانهای ذیربط در امر ورزش، سازمانهای حقوقبشری و حقوق زنان مواجه شد، رژیم به توجیهات مسخره و ضد و نقیضی روی آورد.
البته تنها در مورد فوتبال نیست که زنان مورد تبعیض و آپارتاید جنسی قرار میگیرند، این رژیم تمامی حقوق به رسیمت شناخته شده برای زنان در جهان را زیر پا میگذارد، و از طریق اعمال قوانین ارتجاعی خود شدیدترین تبعیض و سرکوب بر زنان ایران را روا میدارد.
عفو بینالملل نیز در گزارش سالانه خود ضمن اشاره به جزئیاتی از نقض حقوق زنان در رژیم تحت حاکمیت آخوندها «تبعیض علیه زنان» را محکوم کرد (سایت عفو بینالملل ۹فروردین ۱۴۰۰).
در وحشت از واکنش اجتماعی و بینالمللی از اوجگیری این سیاست زنستیزانه، مقامات بالای حکومتی و سرکردگان نهادهای ذیربط تلاش کردند با ضدونقیضگویی، افتضاح بهوجود آمده در مشهد را توجیه و جمعوجور کنند.
رئیسی جلاد در یک دستور مسخره و نمایشی به پاسدار احمد وحیدی وزیر کشور «مأموریت داد تا حواشی مسابقه تیمهای ملی ایران و لبنان در مشهد را بررسی کند» (تلویزیون شبکه خبر رژیم ۱۰فروردین ۱۴۰۰). و با این مأموریت درمانی مذبوحانه تلاش کردتا وانمود کند از این اتفاق خبر نداشته است. پاسدار وحیدی هم در جواب این سؤال که چه کسانی بر روی زنان اسپری فلفل پاشیدهاند» ؟ مشابه نمونههای قبلی به آینده موکول کرد و گفت: «این باید بررسی شود»! و بعد چشمانداز نتایج بررسیها را پیشاپیش نشان داد و گفت: «بهطور طبیعی نیروی انتظامی وظیفه ذاتی خودش را انجام داده» (تلویزیون شبکه خبر رژیم ۱۱فروردین ۱۴۰۰).
نتیجه بررسی جلوگیری از ورود زنان به ورزشگاه و اسپری فلفل زدن بهصورت زنان مشهدی، مانند بررسی اسیدپاشی بر روی زنان در سالهای گذشته کاملاً مشخص است. همچنانکه هیچگاه آمران و عاملان این جنایت که سردرآخور بیت امام جمعههای خامنهای و مراکز بسیج و نیروی انتظامی داشتند، مشخص نشد، آمران و عاملان فلفلپاشی بر صورت زنان مشهدی هم مشخص نخواهد شد.
دادستان کل رژیم هم دجالیت و فریبکاری را در این رابطه به اوج رساند و «ماجرای اتفاق رخ داده را یک سوءمدیریت» نامید (خبرگزاری حکومتی فارس ۱۱فروردین ۱۴۰۰). تا بهزعم باطل خود مقامات محلی مقصر را جلوه دهد و تمامیت نظام را از زیر بار این فضاحت در ببرد.
اما کیست که نداند افتضاح بهوجود آمده در مشهد در رابطه با زنان در ادامه سیاست تبعیض جنسیتی علیه زنان و نفی کرامت انسانی آنها است و دههها است که رژیم سیاست زنستیزانه خود را از راههای گوناگون پیش میبرد.
آخوند رئیسی هم در این رابطه شکی باقی نگذاشت و گفت: «تعارضی در تصمیمگیریها در مشهد وجود ندارد؛ دستگاهها نباید عملکرد سلیقهای داشته باشند؛ باید از سیاستهای نظام تبعیت کنند» (سایت حکومتی انتخاب ۱۲فروردین ۱۴۰۰).
رژیم آخوندی نگران رشد و نقشآفرینی زنان در جامعه است. این رژیم ارتجاعی در حضور و مسئولیتپذیری زنان در مبارزات اجتماعی و کانونهای شورشی نفی و نابودی خودش را میبیند این زنان همپای مردان در کلیه حرکتهای اعتراضی و قیامهای بزرگ شرکت کرده و در بسیاری از مواقع هم نقش جلودار و راهگشا در این اعتراضات را دارند. چنانکه در کانونهای شورشی نیز در مبارزه علیه رژیم پیشتازی را بر دوش کشیدهاند
نگرانی از این نقش راهگشا است که سردمداران رژیم را دچار نگرانی کرده و اقدامات بدون وقفه سرکوبگرانه علیه آنان را افزایش داده تا آنها را از حرکت و شورش قیام باز دارد اما زهی خیال باطل.