۱۳فروردین۱۴۰۰
سخن روز
رئیسی جلاد در جریان سفر به‌مشهد، طی یک سخنرانی در جلسهٔ شورای اداری استان، ضمن تأکید بر این‌که «این نظام بزرگترین نعمت است و هیچ نعمتی بالاتر از آن نیست؛ گفت: «از خمینی نقل می‌شود که حفظ نظام از اوجب واجبات است، «از» ندارد، حفظ نظام اوجب واجبات است» (تلویزیون رژیم ـ شبکه خراسان رضوی- ۱۲فروردین).
اگر چه معنی «اوجب واجبات» روشن است، اما تصریح آن خالی از فایده نیست که وقتی پای موجودیت نظام و بقا یا فنای آن در میان است، هر قاعده و قانونی و هر حرام و حلالی رنگ می‌بازد و همه چیز از حفظ نظام چیده می‌شود.
اکنون باید پرسید چه شده و چه شرایطی موجب گشته که آخوند رئیسی ضروری دیده این جملهٔ رسوای خمینی را که به‌موجب آن هر جنایت و پلیدی مجاز می‌گردد، مورد تأکید قرار دهد و تلاش کند هر شکاف مفروضی را در این مورد ببندد؟ روشن است که تأکید بر این عبارت، به‌معنی آن است که موجودیت نظام در معرض تهدید و تردید قرار گرفته؛ به‌خصوص که وی در ادامه تصریح می‌کند: «باید نسبت به‌این حفظ اوجب واجبات برنامه‌ریزی و تلاش صورت بگیرد». یعنی آنچه از چپاول و جنایت و اعدام که تاکنون صورت گرفته، تضمین لازم را ایجاد نکرده است.
حرف رئیسی، تک‌مورد نیست، در ماهها و هفته‌های اخیر، هشدار نسبت به‌انفجار اجتماعی، طاق شدن طاقت مردم، وضعیت وخیم و به‌شدت متزلزل رژیم، به‌هم خوردن تعادل‌قوا در منطقه به زیان رژیم، به‌ترم ثابت اظهارات و نوشته‌های ایادی و رسانه‌های رژیم تبدیل شده است.
کما‌این‌که همین حرف «حفظ نظام اوجب واجبات است» را امام جمعه و نمایندهٔ خامنه‌ای در بندرعباس نیز در نمایش جمعهٔ این شهر تکرار کرد (۱۲فروردین).
همزمان با رئیسی، آخوند احمد خاتمی نایب‌رئیس خبرگان خامنه‌ای نیز در یک سخنرانی در مشهد گفت: «آنهایی که در برابر ولایت فقیه می‌ایستند به‌معنای دقیق کلمه ضد ولایت فقیه هستند و مرگ بر ضد ولایت فقیه یعنی مرگ بر اینها» (۱۱فروردین). اشارهٔ او به‌جریانها و عناصری در درون نظام و به‌خصوص در حوزه‌های آخوندی است که علم مخالفت با ولایت فقیه برافراشته‌اند و شخص خامنه‌ای و مشروعیت او را زیر سؤال می‌برند.
به این ترتیب رژیم هم از جانب مردم به‌جان آمده تحت محاصره است و هم در درون خود با مخالفتهای جدی و تشدید بحران روبه‌روست و کمترین تضادی در هیچ زمینه‌یی حل نکرده است؛ در حالی‌که خامنه‌ای برای نجات کشتی درهم‌شکستهٔ رژیم از غرق شدن در دریای طوفانی و متلاطم جامعهٔ ایران، جلاد پیشانی سیاه۶۷ را با آن همه رسوایی از صندوق بیرون آورد تا به‌عنوان آخرین فرصت و آخرین برگ، برای نظامش فرجهٔ بقا بخرد، هنگامی که خامنه‌ای رئیسی را از صندوق شعبده بیرون آورد، پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس رژیم، تصریح کرد: «شرایط کشور به‌حدی مخاطره‌آمیز شده بود که اگر شخصی مانند رئیسی وارد نمی‌شد، نظام دچار بن‌بست می‌شد» (روزنامهٔ حکومتی رسالت ـ ۹تیر ۱۴۰۰).
اکنون پس از ۸ماه، وقتی خود رئیسی، به‌حرف رسوای «اوجب واجبات» خمینی ملعون می‌آویزد. بجز اعتراف به‌شکست پروژهٔ رئیسی چه معنای دیگری برای آن می‌توان یافت؟
آخوندی به‌نام کاظم رجایی از اساتید دانشگاه قم، در جلسه‌یی در این دانشگاه که وزیر اقتصاد دولت رئیسی در آن شرکت داشت، خطاب به وی، پیش‌بینی کرد: «تریلی نظام سرازیر شده به‌سمت کف دره، فقط ما دعا می‌کنیم هفت تا معلق نزند، صاف ما را ببرد قعر دره» (تلگرام خبر فوری (رژیم) ۱۰دی ۱۴۰۰).
