۴اردیبهشت۱۴۰۱
خرید سیسمونی از ترکیه
ماجرای خرید سیسمونی نوزاد خانواده قالیباف در ترکیه، در مقابل صدها پروندهٔ اختلاس و دزدی نجومی و جنایت و کشتار و قتلعام، منطقاً نباید پدیدهٔ قابل اعتنایی باشد؛ اما اکنون به یکی از جنجالیترین خبرهای سطح جامعه تبدیل شده است.
از تمسخر ادعاهای پوچ مستضعفپناهی تا یادآوری و بازنشر لیست دروغینی که قالیباف از داراییهای خانوادهاش در بحبوحهٔ انتخابات سال۱۳۹۶ ارائه کرد. حتی در برخی گمانهزنیهای اجتماعی توسط مردم در صفحات اجتماعی گفته شده که این جماعت نیازی به پذیرش «رنج سفر!» برای خرید نداشته و میتوانستهاند با سفارش مستقیم تمامی این اجناس را تهیه کنند؛ سپس نتیجه میگیرند که ماجرای خرید «سیسمونی» در واقع صحنهسازی برای پوشش و منحرف کردن یک پولشویی عمدهٔ نظام است!
پرداختن به چنین موضوعی نیاز به شواهد و مستندات دیگری دارد که هدف این گفتار نیست؛ اما بررسی دلایل چنین واکنش گستردهٔ اجتماعی، قطعاً جای واکاوی دارد.
پوستهٔ نازک تحمل مردم
یکی از برجستهترین ویژگیهای مشترک در میان تمامی سران حکومت آخوندی، دجالیت و دروغگویی مافوق تصور این جماعت است. ویژگی بارزی که خمینی ملعون پرچمدار بیچون و چرای آن است. بنیانگذار نظام آخوندی نه حتی روز اول حکومت، بلکه پیش از قدرت گرفتن رسمیاش دروغگویی و دجالیت را آغاز کرده بود.
در سوی مقابل، از ویژگیهای جامعهٔ جوشان و در حال انفجار ایران، تحریک پذیری و واکنش داشتن نسبت به اقدامات حکومت است؛ ولو اینکه پای یک اقدام رسمی و یا یک فرمان مشخص هم در میان نباشد. از آنجا که امروزه به اعتراف رسانههای حکومتی کارد به استخوان مردم رسیده، دیگر هیچ اتفاقی نیست که در سپهر اجتماعی ـ اقتصادی و سیاسی این کشور رسانهیی شود و جامعه به آن واکنشی نشان ندهد.
اینترنت و صفحات اجتماعی در نقش رسانههای آزاد
اکنون اگر به دو پدیدهیی که در بالا به آن اشاره شد، اندکی از معجون «آزادی» که حاصل دسترسی مردم به اینترنت و صفحات مجازی اضافه کنید، به محصولات عجیب و تازهیی میرسیم!
در وضعیتی که تمام رسانههای حکومتی تحتامر «منویات» بیتالعنکبوت نظام هستند، همین اندک فضای بالنسبه آزاد که از لای فیلترینگهای متعدد و پهنای باند باریک و سرعت قطره چکانی اینترنت به مردم میرسد، باعث رسوایی روزافزون نظام ولایت و پدیدار شدن عمق فساد مهرههای عوامفریب حکومت میشود.
این چنین است که دیگر حتی عامهٔ مردم هم میتوانند سخنان قدیمی سران حکومت را کنار اعمال روز آنها قرار دهند و پرده از ریا و فریبکاریشان بردارند.
چند نتیجهگیری آشکار در جامعه
به این ترتیب بهخوبی هم میتوان فهمید که چرا خامنهای در رأس نظام و سایر گلهٔ کفتاران حاکم بهدنبال او، زوزهکشان و مویه کنان در پی طرح ارتجاعی «صیانت» یقه میدرانند و گلو پاره میکنند. زیرا هر منفذی که باعث بیرون افتادن پروندهٔ غارت و جنایت از پردهٔ بیت ولایت شود، مستقیماً تبدیل به تهدیدی بالفعل یا بالقوه برای نظام اهریمنی خواهد شد.
بخش عمدهیی از مردم ایران که با گوشت و پوستشان به شناخت از این رژیم رسیدهاند به کنار؛ اما شاید روزگاری لازم بود باید برای افشای ذات پلید مهرههای حکومتی با انبوهی سند و مدرک و... ردیف میشد تا یکی از مدافعان یا اعضای دون پایهٔ بدنهٔ نظام را به دیدن واقعیتی که کتمان میکردند متقاعد کرد اما اکنون نگاهی سریع به صفحات اجتماعی جیرهخواران همین حکومت هم کافی است تا بیننده را به این نتیجه برساند که حتی در باند خودیها هم شکافهایی عمیق و درمان ناپذیر خود نمایی میکند. شکافهایی که با هر تکان و لرزش جامعهٔ معترض، بیشتر و سریعتر رو به سوی خانهٔ فساد خامنهای در حال باز شدن و گسیختگی است.
خرید یک سیسمونی نوزاد از کشورهای خارجی، در مقابل دزدیهای میلیاردی و قتلها و کشتارهای عیان، هرگز برای تاریخ یک ملت محلی از اعتنا ندارد، آنچه از این حکایت به جا میماند، خروش خشمی متراکم است که هر بهانهیی میتواند آن را به انفجاری حتمی و گریز ناپذیر برساند.