۲۰فروردین۱۴۰۱
شرکت پایه فناوری
هر کس که با اینترنت و شبکههای اطلاعاتی و خبری سر و کار داشته یا به خارج از کشور رفته و با شرکتهای معتبر فناوری و ارتباطات اندک آشنایی داشته باشد، میداند که پدیدهیی بهنام «شرکت دانش بنیان» وجود خارجی ندارد؛ چه رسد به اینکه اقتصاد کشورهای پیشرفته غربی را به «اقتصاددانش بنیان» نامگذاری کرده باشند!
در ایران آخوندزده اما زمین برعکس میچرخد! تا دلتان بخواهد دجالگری برای پوشاندن غارت بیحد و حصر با اسامی مختلف از روز اول این حکومت وجود داشته است. حالا که دیگر تق غارتگری تحت عنوان صندوقهای قرض الحسنه و بانک اقتصاد اسلامی و بنیاد مستضعفین و امثالهم درآمده و مردم در خیابانها علیه بنیادهای وابسته به سپاه پاسداران و بیت ولایت شعار میدادند «اسلامو پله کردی مردمو ذله کردی»، ولیفقیه ارتجاع اسامی مدرنتر با غارتگری بیشتری از جمله شرکتهای پوششی سپاه و کارتلهای بیت ولایت تحت عنوان «دانش بنیان» را طراحی کرده است. از این رو میبینیم که در حکومت ارتجاعی سلطنت مطلقه فقیه، هزاران شرکت دانش بنیان داریم. در ادامه نیز بهزودی قصاب جوانان ایران، آخوند رئیسی، اقتصاد فاشیزم مذهبی را هم «دانش بنیان» میکند تا دیگر کسی جرأت نکند از گرسنگی و بیآبی، از نبود بهداشت و سر پناه، از سفرهٔ خالی و بیکاری میلیونها تن از مردم ایران سخنی بر زبان بیاورد. مردم محنتزدهای که همین امروز هم از فرط فلاکت در حال از دست دادن واپسین فضای تنفس و آخرین ذرههای کرامت انسانی خویش هستند. اما گنده گوییهای ابلهانهٔ آخوندی را ببینید که چشم و گوش بر فقر و فاقهٔ مردمی بسته و همین چندی پیش از فعالیت علمی یک دوجین شرکت دانش بنیان در فلاورجان خبر داد! به راستی در استان اصفهان، دیار نصف جهانی که زایندهرودش خشک و چشم کشاورزانش از اشک و خون تر شده است، چه جای سخن از توهم فعالیتهای علمی و فنی و نصب مدارهای آسمان و ریسمان جهان به همدیگر؟!
فریبی با عنوان اقتصاددانشبنیان
پیش از اینکه بخواهیم افاضات خامنهای از بازی من درآوردی «دانش بنیان» را بررسی کنیم بد نیست ببینیم اصل ماجرا از کجا آغاز شده است.
حمیدرضا شاهوردی معاون صندوق «نوآوری و شکوفایی!» و استاد دانشگاه تربیت مدرس رژیم، در مصاحبه با یک سایت حکومتی، دست نظام را ناخواسته رو میکند که: «در هیچ کجای دنیا knowledge Company (شرکت دانش بنیان) به این مفهومی که در کشور ما وجود دارد، مشاهده نمیکنید. در دنیا بیشتر شاهد Technology Base Company (شرکت پایه فناوری) هستیم. این تعریف متعلق به کشور ماست برای اینکه بگوییم مؤلفههای اقتصاددانش بنیان، شرکتهایی هستند که میتوانند در این اقتصاد نقشآفرینی کنند و اسمش را هم گذاشتیم شرکتهای دانشبنیان» (سیناپرس ۱۰آبان۱۳۹۵).
اولین سرقت و سرهمبندی کردن موضوع اقتصاد دانشبنیان هم از فصل ۱۲کتاب «عصر ناپیوستگی» (۱۹۶۹) اثر پیتر دراکر برداشته شد که منشأ آن ایده مدیریت علمی است که توسط فردریک تایلور توسعه یافتهاست.
تا این جای کار روشن است که چه حقه و کلکی را سوار کردند تا رژیم آخوندی در برابر فاجعه یک اقتصاد درهم شکسته و ورشکسته به جعل عنوان و اسم و نامگذاریهای پوشالی بپردازد. خندهدار اینکه خامنهای از این شامورتی بازی انتظار دارد اقتصاد کشور چنان پیشرفتی کند که در منطقه خاورمیانه در صدر قرار گیرد و بقیه خواب و خیال هایش در عرصه جهانی هم در پس آن؛ اما موضوع به همین جا ختم نمیشود.
معاون صندوق نوآوری و شکوفایی رژیم آخوندی تلاش میکند که مچش در کلاهبرداری و کپی رایت و سرقتهای علمی از تحقیقات و دستآوردهای تکنولوژیک دیگران باز نشود. از این رو تفاوت معنای نوآوری در این حکومت و دیگر نقاط جهان را گوشزد میکند که: «ما یک چیزی میگوییم و دنیای بیرون از ما چیز دیگری میگوید!» وی در همان مصاحبه با سینا پرس میافزاید: «ما نوآوری را در سطح Local (بومی) هم قبول داریم ولی ممکن است در کشورهای پیشرو، نوآوری در افق بینالمللی معنا داشته باشد. چون در این کشورها وقتی یک نوآوری صورت میگیرد، قانون مالکیت فکری اجازه نمیدهد دیگران از آن کپیبرداری کنند. ولی ما چون فضامان فضای بینالمللی نیست، میتوانیم خیلی چیزها را نوآوری قلمداد کنیم که شاید در عرصه بینالمللی ۵۰ یا ۶۰سال هم قدمت دارد!».
شرکت دانشبنیان؛ پوشش رانتخواری و سرقت اموال ملت
انصافا باید گفت خامنهای نه از دانش سر در میآورد و نه تاکنون در شرکت و مؤسسه و بانکهای فکری حضوری داشته است. آنچه که او میگوید برآیندی از گزارشها و بولتنهایی است که بیت، تحت مدیریت مجتبی و پاسداران و آخوندهای اطرافش تهیه کرده و بهدستش میدهند. نحوه بیان موضوع هم از زبان او گویای عدم تسلط به مبانی و ساز و کارهای این امر پیچیده اقتصادی- تکنولوژیک و مدیریتی است؛ اما خامنهای «رهبر» است و میخواهد حرف دهان پرکنی زده باشد. یک نمونهٔ روشن و گویا در این امر، دستورهای خامنهای برای دو برابر کردن شرکتهای دانش بنیان است!
«ایشان با اشاره به فعالیت حدود ۶هزار و ۷۰۰ شرکت دانشبنیان در کشور گفتند: در سال جدید برای پاسخ به نیازهای کشور، تعداد شرکتهای دانشبنیان باید دو برابر شود البته این موجب نشود که عدهیی، شرکتهایی را که واقعاً دانشبنیان نیستند، با این عنوان، تأسیس و راهاندازی کنند» (تسنیم اول فروردین۱۴۰۱).
باید از خامنهای پرسید از کجا میدانی کشور به دو برابر این تعداد نیاز دارد؟ چرا سه برابر نه؟ اصلاً نیاز کشور مگر در کاهش تورم و نقدینگی و واکسن کرونا و به مدرسه آوردن هزاران کودک کار و... نیست؟ اما ولیفقیه درماندهٔ نظام بهخوبی میداند این دکانی است که عدهیی از اطرافیان برای گرفتن سرقفلیاش، یکدیگر را زیر پا له میکنند.
پولپاشی بیحساب و کتاب در شرکتهای صوری
«ایشان اشتغالآفرینی را نیز در گرو افزایش شرکتهای دانشبنیان دانستند و گفتند: البته در این زمینه نباید دچار خطاهای گذشته شویم... در دولتهای قبل، طرحهای گوناگونی برای افزایش تولید مطرح و تسهیلات بانکی در اختیار افراد قرار داده شد، اما تقریباً همه آن طرحها ناموفق بود بنابراین پولپاشی بدون ملاحظه به جایی نمیرسد و کارها باید درست و با مطالعه انجام شود» (وطن امروز ۱۴فروردین۱۴۰۱).
جملهٔ روشن «تقریباً همه آن طرحها ناموفق بود» گویای عمق غارت منابع ملتی است که امروز به نان شب خود محتاج است. اما «آقا» باز هم از همان سوراخ به حامیانش آذوقه میرساند و آن را هم به انگبین چپاولگری آغشته میکند؛ تازه از گسترش این حجرههای مفت خواری هم ابایی ندارد.
«ایشان با اشاره به گزارشی از معاون علمی رئیسجمهور مبنی بر سهم کمتر از یک درصدی شرکتهای دانشبنیان از تولید ناخالص داخلی، تأکید کردند: این سهم باید حتماً افزایش یابد و در طول ۳ تا ۴سال، حداقل به ۵درصد برسد» (همان منبع).
بههمین خاطر کارشناسانی که از نزدیک این اوضاع را رصد میکنند، با نهایت احتیاط اذعان میکنند که این بازی جز رانتخواری و فساد ثمری ندارد.
«ناآگاهی و سطحینگری در تحقق اقتصاددانش بنیان تنها موجب اتلاف منابع و توزیع رانت میشود و در نهایت این رانتها به جای تحقق اقتصاددانش بنیان، به سمت فعالیتهای نامولد و دلالی جهتدهی میشوند. بنابراین تأکید بر اولویت اصلاحات نهادی در اقتصاد ایران است. عدم رعایت این تقدم روش شناختی و نادیده گرفتن موانعی که در سطح نظام حاکم بر اقتصاد ایران وجود دارد، منجر میشود که سیاستهای جزئینگر نیز با شکست روبهرو شوند» (شبستان۲فروردین۱۴۰۱).
دهان باز سپاه و پروژههای ضدایرانی برای شرکتهای دانش بنیان
روزی نیست که بخشهایی از سپاه و بسیج برای قورت دادن پولهایی که برای تأسیس شرکتهای دانش بنیان سرازیر میشود اعلام آمادگی نکنند. روز ۱۵فروردین علیرضا تنگسیری سرکرده نیروی دریایی سپاه گفت: برای تقویت سطح آمادگی رزم و بالا بردن توان رزم با حمایت و پشتیبانی از این شرکتهای دانش بنیان، از ظرفیتهای آنان استفاده و گام مؤثری در تحقق شعار سال برداریم (تسنیم ۱۵فروردین ۱۴۰۱).
روز ۱۶فروردین هم پاسدار محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی رژیم هم گفت: «سازمان انرژی اتمی یکی از پیشتازان و پرچمداران توسعه فعالیتهای دانش بنیان خواهد بود».
اقتصاد فلج و چشمانداز شورشهای اجتماعی
پس از نیم نگاهی به این دلقک بازی خامنهای و مریدان دزد و غارتگرش، به تلخی میتوان نگاهی به وضعیت واقعی مردم ایران انداخت. این امر از زبان یک کارشناس حکومتی نیز بهتر صورت میگیرد؛ آنجا که علی بیگدلی، از کارشناسان حکومتی، سخن از بنبستهای نظام میگوید. وی با وحشت از مختصات ضعیف نظام در تعادل کنونی منطقهیی و بینالمللی و مذاکرات برجام از یکسو، و از سوی دیگر در داخل ایران به چشمانداز رویارویی نظام با یک جامعه عاصی در آستانه انفجار هشدار میدهد: «اقتصاد ایران نیز یک اقتصاد فلج شده است و باید راهی پیدا کند و اگر راهی برای بهبود پیدا نکند، ممکن است در سال جاری و آتی درگیر شورشهای اجتماعی شویم» (مستقل ۱۴فروردین).