۱۷بهمن۱۴۰۰
به آتش کشیدن حوزه های علمیه در جریان قیام ۹۸
در ماههای اخیر اظهارات تعدادی از آخوندهای شاخص وابسته به هر دو باند درونی نظام ولایت، و رسانههای حکومتی گویای تشتت در درون حوزههای آخوندی و خروج عدهیی از طلبهها از حوزهها است.
ریزش و تشتت درون حوزهها به حدی است که اولاً ورودی طلاب جدید بسیار کم شده، ثانیا همه ساله بسیاری از طلاب لباس آخوندی را درمیآورند و حوزه را ترک میکنند، و عده زیادی هم به مشاغلی غیر از شغل حوزوی روی میآورند، امری که باعث نگرانی زیادی در میان آخوندهای سرشناس و مراجع حکومتی شده است.
روشن است که این امر بازتاب نفرت مردم از نظام ولایت فقیه و آخوندهای حکومتی است. در این رابطه روزنامه حکومتی همدلی نوشت: «بسیاری بر این باورند که تحت تأثیر برخی سیاستها نگاه مردم به طلاب و حوزههای علمیه تغییر کرده است و این اتفاق را هم بهعملکرد حوزههای علمیه نسبت میدهند؛ عملکردی که گفته میشود در راستای مطالبات مردم نیست. اینکه چرا از مطالبات مردم فاصله گرفته شده را به محدودیتهای ساختاری برای طلاب مرتبط میدانند».
در وحشت از نفرت اجتماعی نسبت به حاکمیت آخوندی و شکست سیاستهای ۴۳ساله رژیم است که طلاب حوزهها نیز از راههای مختلف ولایت خامنهای را زیر سؤال میبرند. روزنامه حکومتی همدلی در ادامه مقالهاش بهنقل از یکی طلاب بریده از خامنهای نوشت: «برخی از ارکان حوزه از جمله «مرکز امور صیانتی حوزههای علمیه» طلاب را بهخاطر برخی فعالیتهایشان تحتفشار میگذارند و مانند حراست دانشگاه با طلاب برخورد میکنند. این طلبه از موضوعی سخن میگوید که مابه ازای بیرون از حوزه آن بهویژه در دانشگاه، سالهاست که با عنوان «ستارهدار کردن دانشجویان» در فضای سیاسی و اجتماعی مشهور شده است» (همدلی ۱۶آبان ۱۴۰۰).
روزنامه جمهوری نیز بهنقل از یک رسانه وابسته به حوزه آخوندی به نام شفقنا به سرکوب آخوندهای مخالف در حوزه توسط مهرههای خامنهای پرداخت و نوشت: «فضای رسمی حوزه، نسبت به گذشته تنگتر شده و با آزادی بیان بهمعنای واقعی کلمه فاصله داریم. در حقیقت گروههای فشاری هستند که با تنگ نظری و تصورات محدودی که دارند، نهادها را تحت فشار قرار میدهند و به نوعی یک خودسانسوری در این نهادها ایجاد کردند» (جمهوری ۱۶آبان ۱۴۰۰).
این بهمعنای رویکرد سرکوبگرانه حاکمیت در حوزههای آخوندی است که پایگاه سنتی رژیم است. حوزههایی که تا حدی دچار تفرقه و تشتت شدهاند که پیش از این آخوند عالمزاده نوری «معاون تهذیب و تربیتی حوزههای علمیه» حوزههای آخوندی را به «گوشت قربانی» تشبیه کرد که «هرکس یک تکهاش را برمیدارد» ضمن اینکه « از میان طلبههایی که وارد حوزه میشوند هم تعدادی ریزش داریم. اما از این دو مسأله، جانسوزتر چیزی است که معمولاً دیده نمیشود و آن ریزشهای پنهان حوزه است» (خبرگزاری حوزه ۱بهمن ۱۴۰۰).
آخوند احمد خاتمی تیغ کش خامنهای در نمایش جمعه تهران در این رابطه گفت: «برخی در حال جاده صاف کردن برای پایهریزی جدایی دین از سیاست هستند. در نظر این افراد طلبه و خطیب مطلوب، فردی است که از سیاست جداست و ورودی در این مباحث ندارد» (خبرگزاری ایرنا ۲۳دی ۱۴۰۰).
روشن است که بحث جدایی دین از سیاست از زبان آخوند خاتمی که همان جدایی دین و دولت است، بهمعنای نفی اصل ولایت فقیه که شاخص حکومت دینی است، میباشد. به همین دلیل است که آخوندهای دانه درشت با وحشت از «نفوذ سکولاریسم» در حوزه یاد میکنند.
اهمیت تشتت و ریزش در درون حوزههای آخوندی در آن جاست که حوزه آخوندی یکی از ارکان آن بوده است.
اما اکنون وضعیت طوری بحرانی شده که علاوه بر تشتت و ریزش بهقول معاون امور تربیتی حوزه کسان بسیاری هم در حوزهها هستند که عمامه به سر هستند اما سیاهی لشکر حوزه محسوب میشوند.
این تشتت در حوزه که در شرایط فعلی اوج تازهیی گرفته مدتهاست که در درون حوزه آخوندی مطرح است چنانکه سالها پیش خامنهای بهوجود سکولاریزم در حوزه اعتراف کرد و گفت: «این که یک آقایی عبایش را بکشد کول خودش بگوید من به کارهای کشور کار ندارم به نظام کار ندارم، این افتخار نیست، این ننگ است. حوزههای علمیه نمیتوانند سکولار باشند اینکه ما به مسایل نظام و حکومت کار نداریم این سکولاریزم است» (تلویزیون شبکه افق ۶شهریور ۱۳۹۶).