۱۱دی۱۴۰۰
سخن روز
روز چهارشنبه رئیسی جلاد در یک سفر دو روزه بهقم رفت. اگر چه دستگاه تبلیغاتی رژیم این سفر را سیزدهمین سفر استانی وی عنوان میکند؛ اما آن را نبایستی در عداد و در ادامهٔ زنجیرهٔ سفرهای استانی آخوند رئیسی محسوب کرد. چرا که قم پایتخت دوم رژیم آخوندی محسوب میشود و یکی از پایههای لرزان تخت حکومت خلیفهٔ ارتجاع در قم قرار دارد.
عملاً هم رئیسی عمدهٔ وقت خود را بهدیدار با مراجع قم اختصاص داد و بهنظر میرسد که رایزنی با آنها مأموریت اصلی او در اولین سفرش بهقم در دوران انتصابش بهریاست جمهوری میباشد. آنچه که بهخصوص بهاین سفر معنای خاصی میدهد تقارن آن با دور هشتم مذاکرات وین است که برخی آن را آخرین دور مذاکرات و دور تعیینتکلیف موضوع اتمی رژیم میدانند.
اگر چه هنوز نشانههای متقنی در دست نیست که نتیجهٔ رایزنی رئیسی با مراجع را روشن کند، اما توصیهها و تأکیدات آنها میتواند تا حدودی روشنگر فضای این ملاقاتها باشد.
آخوند جوادی آملی در ملاقات با رئیسی تصریح کرد: «ما هرگز در را بهروی خود نمیبندیم، ما با کسی قهر نیستیم و با همه کشورها تعامل میکنیم».
اظهارات جوادی آملی سخنان چندی پیش آخوند صافی گلپایگانی در ملاقات با قالیباف را تداعی میکند که وی گفته بود نباید با دنیا قهر کنیم. سخنی که موجب جنجال دامنهداری در رژیم برانگیخت و انعکاسات موافق و مخالف بسیاری را بهدنبال داشت. جالب توجه است که رئیسی که در آن جنجال سخنان مراجع را چراغ راه دولت خود خوانده بود، این بار هم بهدیدار آخوند صافی شتافت ولی دستگاه تبلیغاتی رژیم در خبری از این دیدار به مضمون این ملاقات و سخنان نامبرده اشاره نکرد.
آخوند مکارم شیرازی نیز در دیدار با رئیسی گفت: «در سیاست خارجی باید بر مبنای واقعیت عمل کرد نه خوشباوری».
اما فصلمشترک اظهارات مراجع، ابراز وحشت آنها از وضعیت انفجاری جامعه و فقر و فلاکت غیرقابل تحمل مردم بود؛ از جمله:
آخوند نوری همدانی در این باره با اشاره به «گرانیها و محرومیتهای مردم» تأکید کرد: «اولین کار دولت باید ساماندهی وضعیت معیشت مردم باشد».
مکارم شیرازی گفت: «مردم از وضعیت معیشت و کسب و کار ناراضی هستند. باید علت اصلی این نارضایتیها بهدرستی شناسایی و برطرف شود».
روشن است که این هشدارها و ابراز نگرانیها از سوی کسانی بیان میشود که بهاحتیاط و ملاحظه کاری شهرهاند و تازه همین اظهارات هم رتوش شده و بهرسانههای حکومتی راه یافته است.
مضمون همین هشدارها را با صراحت بیشتر در جلسهیی که اساتید دانشگاه قم با وزیر اقتصاد دولت رئیسی داشتند، میتوان یافت. یکی از اساتید اقتصاد که اظهاراتش در فضای مجازی وسیعاً منعکس شده، خطاب بهخاندوزی میگوید: «مثل روز برای من مشخص است که این تریلی اقتصاد سرازیر شده بهسمت کف دره، فقط ما دعا میکنیم هفت تا معلق نزنه صاف ما را ببرد بهقعر».
وی که یک آخوند وابسته بهرژیم است و تصریح میکند که مردم را تشویق بهرأی دادن بهرئیسی میکرده، با وحشتزدگی میافزاید: «پس از بحران بنزین ۱۳۹۸ ما بهمردم گفتیم دولت مستقر که بهدنبال تعامل با غرب بود، مسئول این اقدام است و خودتان رأی دادید، این بار اگر مردم بهخیابانها بریزند، من چه بگویم؟!».
این اظهارات در واقع زبان حال بخش بزرگی از بدنهٔ هراسان رژیم است که همچون لایههای پایینی رژیم خود را در برابر امواج بیامان خیزش و خروش محتوم تودههای مردم بهستوه آمده، بیپناه احساس میکنند.
وضعیت چنان وخیم و انفجاری است که رئیسی جلاد نیز که مأموریتش اساساً امیددرمانی، دروغدرمانی و رو بهپیش نشان دادن اوضاع است، راهی جز اذعان بهشدت وخامت اوضاع ندارد؛ اما تمام تلاشش این است که تقصیر را بهگردن دولت روحانی بیندازد، بدون آنکه بتواند توضیح دهد، خامنهای بهعنوان ولیفقیه مطلقالعنان این نظام، چه نقش و مسئولیتی داشته است.
آخوند رئیسی که در سفرهای استانی خود پیوسته تکرار میکرد کاری جز راهاندازی پروژههای نیمهتمام ندارد، در قم آب پاکی روی دست همگان ریخت و اعتراف کرد: «قریب به۵۰سال پروژهٔ نیمه تمام در کشور وجود دارد». وی در ادامه بهوضعیت غیرقابل بازگشت بسیاری از این پروژهها نیز اقرار کرد و گفت برخی در رژیم پیشنهاد میکنند پروژههای نیمهتمام را تخریب کنیم، اما در این صورت جواب مردم را چه بدهیم؟
بهنظر میرسد در رأس همهٔ این پروژههای نیمهتمام، پروژهٔ منحوس ولایت فقیه است که البته بهدست توانای مردم بهپاخاسته ایران، تاریخاً بهاتمام خواهد رسید. همهٔ نشانهها حاکی از آن است که این پایان نزدیک است.