۱۱آذر۱۴۰۰
گزیده روزنامههای حکومتی
در روزنامههای حکومتی یازدهم آذر، بیشترین مطالب به بحرانهای اجتماعی-اقتصادی اختصاص یافته که این بحرانها در بلوغ خودشان تمامیت نظام را تهدید میکنند. بحرانهای مورد اشاره روزنامهها عبارتند از «نظریه ولایت فقیه»، بحران تبدیل گسستها به گسلهای خطرناک، بیراهحلی در بحران آب و گرانی و بیکاری هم در روزنامههای حکومتی تبدیل به پیش فرض همهٔ بحرانها شدهاند.
آسیبشناسی وضع موجود؛ ناشنوایی سیستماتیک در نظام
روزنامههای حکومتی در هر مقولهیی که وارد شدهاند قبل از هر چیز تأکید کردهاند که در این موضوع جامعه به آخر خط بردباریش رسیده است.
موضوع ولایت فقیه و رد آن توسط حتی نیروهای نظام یکی از این موارد است. «آسیبشناسی وضع موجود» عنوان مطلب دنباله داری در اعتماد است که با اشاره به این همانی نظریه ولایت فقیه با داعش و طالبان نوشته و شرط بقای ولایت فقیه برای نفرات خود رژیم در محدود کردن ولیفقیه دانسته و نوشته است:
«باید از تفسیرهای بیوجه برای میزان اقتدار ولیفقیه و مفهوم مطلقه بودن ولایت و تقدم رهبری بر قانون و امثال آن پرهیز کرد» در ادامه افزوده است: «مدعیان این قرائت از ولایت فقیه، نمیتوانند تمایز ملموسی میان برداشت خود از ولایت فقیه و نمونه مورد قبول امیرالمومنین در اندیشه داعش و طالبان ایجاد کنند». این مقاله در ادامه ریزش نیروهای طرفدار ولایت فقیه را در صورت تداوم وضع موجود گوشزد کرده و نوشته: «اگر مدافعان نظریه ولایت فقیه نتوانند سازوکاری دمکراتیک را در جامعه ایران پدید آورند... به تدریج میزان ریزش اجتماعی و رجعت نخبگانی از این نظریه افزون و افزونتر خواهد شد».
در زمینههای اجتماعی اقتصادی هم بالغ شدن بحرانها تا مرز انفجار خشم مردم مضمون مشترک بسیاری از مطالب است.
«دلیل بحرانها و گسستها در جامعهٔ امروز ما چیست؟» عنوان مطلبی در مردمسالاری است که نوشته است: «دهههای متمادیست که جامعه نخبگانی از گُسستهایی که خود تبدیل به گسلهای وحشتناکی شدهاند سخن گفتهاند. تمام این بحرانها میتوانند در یک وضعیت تراکمی، خود فاجعهیی دهشتناک را به همراه آورد. تنها ناشنوایی سیستماتیک در نظام تصمیمساز کشور بوده است که ارادهای برای حل بحرانها از خود نشان نداده است».
«نسخههای مدارا نپیچید» هم عنوان مطلبی در جهان صنعت است که ضمن اشاره به برنامه تلویزیون رژیم که به مردم رهنمود استفاده از لباسهای کهنه برای فرزندانشان را داده نوشته است: «در حال حاضر اختلاف طبقاتی به قدری عمیق شده که این شکاف بر روح و روان جامعه تأثیر گذاشته است. زمانی که مردم با اظهارنظرهای عجیب و غریب افراد سرشناس مواجه میشوند میزان خشم آنها افزایش پیدا میکند، چرا که در حال حاضر بهدلیل فشارهای اقتصادی که روی دوش مردم است، با خشم نهفتهیی روبهرو هستیم که در پی آن مردم هر روز به هر نحوی خشمشان را همانند اعتراضهای اخیر کشاورزان اصفهان یا دیگر گروههای اجتماعی در شهرستانهای محروم بروز میدهند».
عقبنشینی ناگزیر از سانسور اینترنت در وحشت از خشم مردم
در روزنامههای باند ولیفقیه هم صرفنظر از ضدونقیضگوییها در مورد مذاکره با آمریکا، عقبنشینی از سانسور اینترنت در وحشت از واکنش اجتماعی دیده میشود.
«کمی جدی باشید» عنوان سرمقاله رسالت از باند مؤتلفه است طرح مجلس ارتجاع برای سانسور اینترنت را غیرعملی دانسته و نوشته است: «حقیقت مطلب آن است که تا پیش از انباشت ناکارآمدی و تبدیلشدن مسأله فضای مجازی به یک کلاف سردرگم، باید به فکر علاج بود». در ادامه هم به طراحان سانسور اینترنت در نظام یادآوری کرده: «نسلهای جدید اینترنت و فناوریهای مجازی در راهاند که عملاً مفاهیمی همچون فیلترینگ را بیمعنا میکنند. آن روز دیگر دعوای موافقان و مخالفان طرح صیانت و حمایت و هر چه آن را بنامند، هیچ سودی نخواهد داشت».
فرهیختگان وابسته به ولایتی مشاور خامنهای هم در مورد سانسور اینترنت، بر ضرورت عقبنشینی نظام از این طرح تأکید کرده و نوشته: «اینکه بدون آلترناتیو مناسب و با دستان خالی قصد تهدید و فشار بر پلتفرمهای خارجی را داشته باشیم، نه جامعه میپذیرد و نه امری منطقی و فنی است، و در شرایط فعلی دور هر گونه فیلترینگ و محدودسازی را خط بکشد».