تصویری از تظاهرات مردم در آبان ۹۸
با وجود آن که دو سال است کرونا زندگیها را مختل کرده و رژیم با دستاویز قرار دادن آن و بهرهگیری از استراتژی کلان تلفات انسانی توانسته تا این لحظه دوام بیاورد، اما به یقین خاطره قیام خونین آبان و تأثیرات آن بر ذهن و ضمیر مردم و همچنین وحشت از تکرار آن بر جان خامنهای و مزدورانش باقی است. قیام پرشکوهی که نه تنها از نظر کثرت بلکه از نظر وسعت، بزرگترین حرکت اعتراضی مردم پس از انقلاب ضدسلطنتی بهشمار میآید. ملت ایران همچنان که بارها به اثبات رساندهاند در زمانی مناسب ستمگران را غافلگیر خواهند ساخت.
قیام آبان دارای پیام های متعدد و ارزشمندی برای همه افرادی است که به آزادی ایران میاندیشند. در اینجا به اختصار به تعداد محدودی از درسهای قیام آبان اشاره میشود.
فصل جدیدی از رویارویی با دیکتاتوری
با قاطعیت میتوان قیام آبان ۹۸ را سرفصلی جدید در تاریخ مبارزات مردم ایران بر ضددیکتاتوری آخوندی عنوان کرد. بهنحوی که همانند رخدادهایی چون ۳۰خرداد و ۱۸ تیر۷۸ و تحولات سال۸۸، رخدادهای ایران تحت حاکمیت آخوند به دو دوره قبل و بعد از آبان۹۸ تقسیم میشود.
با وقوع قیام آبان هر کس که ذرهای فهم و انصاف در وجود خود میداشت باید به این نتیجه رسیده باشد که رژیم سفاک آخوندی دشمن شماره یک ملت ایران است و رفتاری در سطح یک نظام اشغالگر را با مردم ایران دارد.
دیکتاتور رفتنی است
افسانه شکست ناپذیری دیکتاتورها همیشه با فروپاشی آنها فرو ریخته و به زبالهدان تاریخ سپرده شده است. بدون شک رژیم پوسیده آخوندی در ساختن این ترمزهای ذهنی ید طولایی داشته است. پس از دهه خونین ۶۰ رژیم آخوندی با کمک دستگاههای عریض و طویل ضداطلاعات خود با تمام توان کوشیده است تا این تفکر خمودگی آور و منفعل کننده را در میان اقشار مختلف اجتماع به انحاء و ترفندهای مختلفی جا بیاندازد که"اینها رفتنی نیستند!"
با وقوع قیام خونین آبان، مردم به جان آمده از ستم آخوندهای ضدبشر به چشم خود دیدند که بعضی از شهرها مانند شیراز و نقاط حساسی از بسیاری شهرها مانند شهرقدس به دست نیروهای مردمی افتاد و رژیم تنها با کشتار حداکثری توانست آنها را دوباره به اشغال خود درآورد.
امواج خروشان قیام بهعنوان باطل السحر طلسم دروغین و آخوندساخته شکست ناپذیری رژیم عمل کرد و مردم به عیان دیدند که بیتالعنکبوت ولایت فقیه در برابر آنها شکست پذیر است.
مردم برای براندازی دیکتاتور مصمماند
بهرغم تبلیغات گسترده رژیم در داخل و عوامل مزدور و عاری از شرافت رژیم در خارج کشور که مدام در تلاش بوده و هستند که واقعیت را واژگون جلوه دهند و القا کنند که "مردم خواهان اصلاح همین ساختار کنونی حاکمیتی هستند"، در آبان ۹۸ دیدیم که ملت با صدای رسا و عزم راسخ تکلیف خود را با تمام جناحهای رژیم یکسره کردند و خواهان نابودی نظام فاسد و ناجمهوری ضداسلامی انیرانی شدند.
شعار
"اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا"
بهروشنی بر این امر گواهی میدهد که سیاستهای عوامفریبانه رژیم، بیاثر شده است.
رژیم آدمخوار آخوندی همواره در کنار سرکوب، از فریب بهعنوان عاملی مؤثر در جهت جلوگیری از براندازی سود برده است. آخوندهای تبهکار حاکم، دخالتهای مخرب خود در کشورهای منطقه را "عمق راهبردی"مینامند و با القای شعار مسخره"حداقل امنیت داریم!" دو هدف مهم را دنبال میکند: روحیه دهی به نیروهای در حال ریزش خود و همچنین ایجاد شک و دودلی در آن دسته از افرادی که با وجود یقین به فساد و ظلم آخوندی بر اثر مواجهه با اینگونه پروپاگاندا از طرف رژیم، دچار انفعال شده و تمایل خود را برای براندازی و تغییر حاکمیت از دست میدهند.
سردادن مجدد شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» نشان داد که دیگر حنای "عمق راهبردی"و"امنیت داریم" رنگی ندارد.
شناخت دوست و دشمن
از همان ساعات اولیه قیام جبههگیریهای داخلی و خارجی رژیم و مزدوران آن مشخص کرد که همه باندهای مافیای حاکم چه غالب و چه مغلوب دشمن را چه کسی میبینند؟ ملت ایران
از طرفی دیگر مقاومت ایران و در رأس آن سازمان مجاهدین خلق ایران بار دیگر با حمایت تمام قد خود از مردم و آرمانهای آنان ثابت نمود که مانند همیشه کدام نیرو و سازمان انقلابی در بزنگاههای تاریخی مدافع و حامی ملت هستند.
رژیم ناچار به خودزنی میشود
در اولین ساعات قیام، رژیم سراسیمه و از ترس فراگیرتر شدن آن و فروپاشی برقآسا اقدام به قطع سراسری اینترنت کرد. اقدامی انتحاری و از سر استیصال. با این کار هر چند خامنهای توانست از سقوط خود جلوگیری کند، لکن بر اثر این عمل نابخردانه عده زیادی دچار خسارتهای شدید مالی شدند و همین امر مردم خسارت دیده را به این نتیجهگیری رساند که برای آخوندهای حاکم همانگونه که خمینی دجال گفت حفظ حکومت از اوجب واجبات است و خامنهای و دار و دستهاش برای باقی ماندن در قدرت ممکن است به هر جنایتی دست بزنند.
از طرفی قیام آبان برای مردم عمق آسیب پذیری نظام فاسد را آشکار نمود. دیدیم که رژیم تا حدی از گسترش قیام و خشم مردم وحشت دارد که حتی به خودزنی روی میآورد. نمونه بارز آن اخراج مزدوری به نام ابوالفضل بهرام پور از تلویزیون آخوندی بود. وی فردی بود که خواستار برخورد شدید با اعتراض کنندگان شده بود. همان کاری که جنایتکاران رژیم انجام از همان ابتدای انقلاب انجام میدادند ولی در قیام آبان در وحشت از خشم مردم مجبور شدند این نفر خودی حاکمیت را اخراج کنند.
نقش محوری کانونهای شورشی
بهعنوان آخرین نکته باید به نقش مؤثر و محوری کانونهای شورشی در هدایت و شعلهورتر کردن اعتراضات اشاره نمود. بدون شک سازماندهی بخش وسیعی از اقدامات اعتراضی و همچنین ابتکارات خلاقانه در میدان مدیون وجود کانونهای شورشی بود.
اثبات این امر را بهراحتی میتوان در گزارشات ارگانهای امنیتی رژیم، رادیو و تلویزیون آخوندی و همچنین سخنگویان مختلف نظام حاکم مشاهده نمود.
قیام آبان برگ پرافتخاری از دفتر آزادیخواهی و ظلم ستیزی مردم ایران است و اثرات و آموزههای آن تا براندازی رژیم پلید آخوندی ادامه دارد...
م. تهران