۱۲آبان۱۴۰۰
تظاهرات ایرانیان آزاده علیه آخوند رئیسی
علی خامنهای برای هموار کردن مسیر ریاستجمهوری جلاد ۶۷، ابراهیم رئیسی، بیشترین هزینهٔ ممکن را پرداخت. در واقع این مسیر از فردای فضاحت دورهٔ پیشین نامزدی رئیسی برای کرسی ریاست، توسط خامنهای در پیش گرفته شد؛ همچنین مهندسی و حذف و جراحیهای شوی انتخابات مجلس ارتجاع نیز در همین راستا انجام شده بود.
اما هنوز ۱۰۰روز از الصاق جلاد سوگلی ولایت به صندلی نگذشته که صدای مزدوران حکومتی درآمده و رسانههای تابع فرامین نظام هم ناگزیر از اعتراف تلویحی به شکست این سرمایهگذاری هستند!
نیش به رئیسی؛ پاچهگیری از خامنهای!
آخوندی بیسواد و صد البته جنایتکار (اصلیترین ویژگی برای جلب اعتماد در نظام ولایت!) پایش به پاستور رسیده است؛ روشن است که ابراهیم رئیسی این «موفقیت!» را مدیون حمایت همهجانبه عمود خیمهٔ ولایت است.
اما مشکل اینجاست که بلاهت و بیسوادی جلاد محبوب خامنهای، در هر گام و هر سخنرانی تبدیل به سوژهای برای مردم میگردد. فراتر از اینها، کار به جایی رسیده است که دیگر گاف و سوتیهای آخوند رئیسی راه به رسانههای حکومتی هم برده!
نکته قابل تأمل این است که شخص رئیسی بدون پشتگرمی خامنهای تنها در ردیف تفالههای جنایتکاری مانند لاجوردی و خلخالی و حاج داوود رحمانی بهشمار میرود. بنا بر این هر نیش و کنایهای که در رسانههای حکومتی متوجه آخوند رئیسی میشود، در واقع امر نوعی پاچهگیری غیرمستقیم از خود خامنهای است! امری که صد البته کفتارهای هار بیت ولایت بهخوبی متوجه آن هستند.
۱۰۰ روز بیبرنامگی!
یکی از مهرههای باند مغلوب نظام به نام جلال جلالیزاده در روزنامهٔ حکومتی آرمان با اشاره به حرفهای پوچ و بیعملی «دولت جوان حزباللهی» و تعبیر آن با «گفتار درمانی» اذعان کرد: «با توجه بهعملکردی که در بیش از یک سال گذشته از مجلس و نزدیک به صد روز از دولت دیدهایم بهنظر میرسد که چشمانداز روشنی از عملکرد قوا در آینده شاهد نباشیم». وی در ادامه تنفر مردم ایران از حکومت آخوندی را با عبارت «نا امیدی جامعه از بهبود وضع موجود» یادآوری کرده است (سهشنبه ۱۱آبان ۱۴۰۰).
اما مزدور ورشکسته دیگری از باند مغلوب به نام علی صوفی، وزیر پیشین لجنزاری که اسم اصلاحات بر آن گذاشته بودند، کمی صریحتر به این موضوع اشاره کرده و سفرهای نمایشی جلاد۶۷ به استانهای ایران را زیر ضرب برده است.
وی در مصاحبه با رسانههای حکومتی با نیش به سیرک دوره گردی مفتضح و بیخاصیت آخوند رئیسی در استانهای ایران گفت: «به نظر میآید سفرهای استانی آقای رئیسی را اقناع میکند، او فکر میکند کار رئیسجمهور همین است!»
صوفی در بخشی دیگر از لگدپرانیهایش به سوگلی ولایت، دولت چماقداران نظام را حیران و منتظر نتیجهٔ مذاکرات دانسته و در آستانهٔ صد روزه شدن «دولت جوان حزباللهی» میگوید: «در دولت آقای رئیسی واقعاً هیچ برنامهیی دیده نمیشود چون او هیچ برنامهای را اعلام نکرده و هیچ تصمیم تا به الآن نگرفته است».
سپس با ضد حمله به باند غالب و استفاده از حربهٔ «گرانی» در جنگوجدال باندی اضافه کرد: «اگر بخواهیم بگوییم امروز مسئول گرانیها دولت آقای رئیسی است، باید اول بگوییم چه سیاستهایی را دولت او اتخاذ کرده که نتیجه آن سیاستهای غلط منجر به این گرانیها شده است؟ واقعیت آن است که دولت آقای رئیسی اساساً سیاستی را در حوزه اقتصادی اتخاذ نکرده است!»
آثار عبای پارهٔ ولایت در مجلس یکدست ارتجاع؟!
اگر این پاچه گیریهای گاه و بیگاه صرفاً به یک یا دو رسانه یا روزینامهٔ حکومتی محدود میشد، چه بسا که بازتاب و تأثیر آنچنانی نداشت. اما وضعیت نظام آخوندی بسیار وخیمتر از آن است که به یک مصاحبه و دو مقاله محدود شود.
محمود احمدی بیغش، عضو مجلس مهندسی شدهٔ ارتجاع، ضمن هشدار دادن به خامنهای از خشم روزافزون مردمی، با کد «قضاوتهای مایوس کننده در سطح جامعه»، هم بیسوادی آخوند رئیسی را سیبل کرد و هم نمایشی بودن سفرهای استانی او را رسواتر از پیش ساخت. وی با طرح این پرسش که «یعنی دولت نمیداند مشکل کجاست و خودش کجای کار است؟ تازه باید از مردم بپرسد که مشکل شما چیست؟!» اقدامات دولت رئیسی جلاد را «نمایشی و بیثمر» دانست! (خبرگزاری مجلس ارتجاع ۱۱آبان ۱۴۰۰)
به نظر میرسد که سرمایهگذاری سنگین خامنهای برای جلاد محبوبش بسیار زودتر از آنچه محاسبه کرده بود به شکست کشیده شده است!