۱۰آبان۱۴۰۰
شکاف طبقاتی
عبارت «ناامیدی مردم» وقتی از جانب کارگزاران نظام آخوندی و یا از طرف رسانههای حکومتی عنوان میشود، میخواهد این تداعی را تلقین کند که مردم ایران ناامید، دلمرده و سرخورده شدهاند. این شیوهٔ طرح «ناامیدی مردم»، بهعمد صورت میگیرد تا اصل موضوع مخدوش شده و سوژهٔ «ناامیدی» گنگ باقی بماند که دامن رژیم را نگیرد. بههمین دلیل این کارگزاران و رسانهها هرگز روشن و صریح نمیگویند و نمینویسند که مردم ایران به چه چیزی ناامید هستند و نسبت به چه چیزی قطع امید کامل کردهاند.
صورت مسألهیی که تبلیغات نظام آخوندی آن را دوپهلو و گنگ جلوه میدهد، این واقعیت مسلم است که مردم ایران نسبت به رژیم آخوندی و هر گونه تغییری از جانب این رژیم کاملاً ناامید هستند و هیچ امیدی هم به بهبود آن ندارند. این معنا، در این عبارت خلاصه میشود که همهچیز بین مردم ایران و حاکمیت اشغالگر آخوندی بهمثابه دو جبهه نبرد، تعیینتکلیف شده است.
واقعیتهای سرسخت برای بیان چشمانداز نهایی این تعیینتکلیف آنقدر عیان، رو و عینی شدهاند که رسانهٔ حکومتی همدلی در شمارهٔ ۸آبان ۱۴۰۰ با این عبارت به آن اعتراف میکند:
«نتایج آخرین دادهها و شواهد متعدد نشان میدهند که ما به سمت نابرابریهای پایدار حرکت میکنیم».
منظور از «نابرابریهای پایدار»، عمیقترین شکاف طبقاتی در تاریخ معاصر ایران است که زمینهٔ بزرگترین خشم و شورش و قیام را در سراسر ایران علیه حاکمیت ملایان مهیا نموده است. همین منظور هراسانگیز را رسانهٔ فوق چنین توصیف کرده است:
«نقص اقتصادی دارای ظرفیت بالقوه و بالفعل جهت ایجاد خشم اجتماعی است. آمار ارائه شدهٔ نرخ تورم شدید ۵۸درصدی در کشور که از سال۱۳۲۲ (زمان اشغال ایران)، بالاترین سطح تورم بوده است (بهنقل از خبرگزاری فارس)، آنقدر نگرانکننده است که دماسنجهای اجتماعی وضعیت را قرمز و از بحرانهای در راه، خبر میدهند».
چنین وضعیتی در حالی رو به بحرانیتر شدن سیر میکند که ابراهیم رئیسی که طبق اعتراف رسانهها و کارگزاران حکومتی دهشاهی سواد اقتصادی ندارد، تلاش میکند خود را منجی بحران اقتصادی معرفی کند! اما رسانههای نظام که خودشان برای بیسر و تهگوییهای رئیسی تره هم خورد نمیکنند، مختصات بالفعل شکاف طبقاتی و بیراهحلی آن را اینگونه معرفی نموده و هشدار «طغیانهای دردناک» را میدهند:
«شواهد متعدد ضمن تأیید شدت بحران نشان میدهند که در صورت استمرار و تشدید این نقص اقتصادی، وقوع طغیانهای دردناک اجتماعی قابل انتظار است» (همان منبع).
بارها در یادداشتهای روز یادآور شدهایم که شکاف طبقاتیِ حاصل از حاکمیت غارتگران ولایی، سرداران رانتخوار و امپراتوری مالی خامنهای و سپاه پاسداران، قدرتمندترین بمب خشم مردم ایران در پیِ ساختار قلعه نظام ملایان است. تمام شواهد سه چهار ماه اخیر گویای باز هم بیشتر شدن شکاف طبقاتی در دورهٔ صدارت مجلس و دولت حزباللهی است. ابتذال گفتاری و تبلیغی ابراهیم رئیسی را در باب بهبود اقتصادی که پس بزنیم، به تشدید چپاول و شکاف طبقاتی در همین دولت گماشتهٔ خامنهای میرسیم؛ دولتی که رسانهٔ حکومتی آن را خدمتگزار «گروههای ذینفع سازمانیافته» معرفی میکند. کارشناسان خود نظام آخرین سیاست راهبردی دولت ابراهیم رئیسی را چنین وصف کردهاند:
«افزایش شکافهای طبقاتی، مارپیچ نابرابریها را در همهٔ بخشهای کشور به نفع گروههای ذینفع سازمانیافته تقویت میکند که در نهایت به اختلاف اجتماعی و درگیری منجر میشود» (همان منبع).
تنها چشمانداز ممکن هم که گویای مختصات فعلیِ بین جامعهٔ ایران با کلیت نظام ملایان است، چنین تقدیر ناگزیر و بیبازگشتی است:
«اگر شکافها ترمیم نشود، درگیری اجتنابناپذیر است» (همان منبع).