۱۹آبان۱۴۰۰
حمله پهپادی به اقامتگاه نخست وزیر عراق توسط عوامل خامنه ای
خبر حملهٔ پهپادی به منزل مسکونی نخستوزیر عراق، پس از بازتابهای اولیه جهانی، اکنون در رسانههای حکومتی هم از جهات مختلفی مورد توجه قرار گرفته است.
یک مثال بدون مناقشه!
مخمرها یاختههای تک سلولی هستند که در محیط زندگی خود قند را به الکل و دی اکسید کربن تبدیل میکنند. اما مشکلشان این است که آن قدر در محیط خود الکل تولید میکنند که خود نیز بر اثر آن مسموم شده و از بین میروند!
از این زاویهٔ نگرش، پر بیراه نیست که کارکردهای خامنهای و مزدورانش را در ایران و کشورهای منطقه به چنین موجوداتی تشبیه کرد. در واقع کارکردهای حیات انگل وار این نظام چنان است که هم جامعهٔ میزبان را آلوده کرده و به قهقرا میبرد، هم زمینهٔ ضعف و مرگ خود را فراهم میکند.
نگاهی به وضعیت مزدوران حکومتی رژیم در لبنان و سوریه، در یمن و در عراق، مؤید همین حقیقت است. آسایش و آرامش و ثبات و امنیت مردم تمامی این منطقه تحت دخالتها و جنایتهای گروههای دستساز حکومت ولایت فقیه از آنها سلب شده؛ اما خامنهای ملعون با دجالیت خاص آخوندی، این تابلوی خونین را «عمق راهبردی» نظام میخواند و وقیحانه به آن میبالد!
اکنون مشکل انگلهای نظام آخوندی هم این است که آنقدر محیط را مسموم کردهاند که کار بر خودشان هم تنگ شده و در پرتو آگاهی و خیزش و شورش مردم، زمینه برای نابودی تام و تمام آنها فراهم شده است.
روزی روزگاری، عراق
پس از حملهٔ آمریکا به عراق، روزگاری بود که پاسدار قاسم سلیمانی، تروریست محبوب اما معدوم خامنهای، در برابر بیعملی جامعهٔ جهانی، کشورهای منطقه را جولانگاه گروههای تروریستی دستآموز خود کرده بود. علی خامنهای هم سر مست از خونریزی و جنایت، لن ترانی میخواند و خواب ابر قدرتی و هلال شیعی میدید!
در این میان اولین سوژهٔ حمله و هجوم و جنایت برای خامنهای و سلیمانی کسی جز مجاهدین نبودند. به جز محاصره دارویی و غذایی و بستن آب و زندان سازی، حملههای زمینی و هوایی و موشکی و تروریستی و انفجار و گروگانگیری، آن هم با کمک نخستوزیر دستنشانده بارها و بارها علیه پایگاه مجاهدین و حتی کارگران شاغل در پایگاههای مجاهدین در عراق تکرار شد.
تلاشهای روشنگرانه بیدریغ برای آینده!
اما در آن روزگار سیاه و خونین، مجاهدین با تلاش شبانهروزی بیدریغ و روشنگریهای خستگیناپذیر، مردم عراق را با افشاگری نسبت به ماهیت رژیم پلید آخوندی به اشراف و آگاهی میرساندند. کار به جایی رسید که تنها در یک مرحله بیانیهیی با امضای بیش از ۵میلیون و ۲۰۰هزار تن از مردم عراق در حمایت مجاهدین و علیه دخالتهای حکومت آخوندی در عراق منتشر شد. پس از آن هم بیانهای به امضای بیش از ۲میلیون و ۸۰۰هزار تن از شیعیان عراقی رسید که خواستار خلع ید از مزدوران رژیم ایران شده بودند؛ به امضای همان کسانی که خامنهای داعیهٔ «ولایت» بر آنها را هم داشت!
اکنون بیش از ۱۰سال است که مجاهدین پایگاه اشرف و بیش از ۵سال است که زندان لیبرتی در عراق را ترک کردهاند؛ اما شعار «ایران بره بره» فراگیرتر از پیش در خیابانهای بغداد و بصره و کربلا خود نمایی میکند!
شکست تحقیرآمیز مزدوران حکومت آخوندی در انتخابات اخیر عراق هم تبلور خواستههای مردمی است که از جنایات و چپاول گروههای تولیدی رژیم به ستوه آمده و بیتردید سپهر سیاسی عراق را هم تغییر میدهند. تغییری که بهمعنای جمع شدن بساط خامنهای و سپاه جهل و جنایت است.
باخت خامنهای در قمار پر ریسک در عراق!
حمله پهپادی خامنهای، در واقع تازهترین قمار پر ریسک او برای حفظ تعادلاش در عراق بود. او که در انتخابات قافیه را باخته و عناصر تحت فرمان خود را هر چه منزویتر مییافت، طبق عادت دست به اقدامی جنایتکارانه زد.
عملیات جنایتکارانهای که کمتر کسی تردید داشت که این رژیم و مزدوران رژیم هستند که دست به چنین عمل تروریستی زدهاند، بهخصوص که قبل از این اقدام سرکرده گروه موسوم به عصائب کاظمی را تهدید با آتش زنده کرده بود.
بنابراین از آنجا که رژیم ولایت فقیه در تعادلقوای سیاسی چه در داخل و چه خارجی دست پایین را دارد و بسیار شکننده است، بهرغم تبعات سنگین چنین اقدام تروریستی مجبور است وارد چنین میدان مینی بشود
«خودشان خودشان را میزنند!»
از ارثیههای پیر کفتار جماران جملهٔ دجالانهای است که خمینی اولین بار برای مقابله با مجاهدین مطرح کرد. او گفت: «مجاهدین خودشان خودشان را شکنجه میکنند!»
از آن روز هر جا که رسوایی بالا میگیرد و جنایتی افشا میشود، رسانههای حکومتی این مانداک شوم خمینی ملعون را در بوق و کرنا میکنند.
این روزها نیز برخی رسانههای تحتامر ولایت مانند «جوان» در روز۱۸ آبان ۱۴۰۰ اصرار دارند که شلیک موشک به خانه نخستوزیر عراق، کار خودش بوده است! اگر هم کار او نیست، کار آمریکاست!
اما روزی نامهٔ «وطن امروز» در کنار ترهات همیشگی، به پیآمد شکست ریسک جنایتبار خامنهای اذعان میکند و با نگرانی مینویسد: «ممکن است به فتنهای تبدیل و در نهایت به ضرر [نظام آخوندی] تمام شود» (۱۸ آبان ۱۴۰۰).
روزنامهٔ حکومتی ابتکار پا را فراتر گذاشته و در ردیف کردن پیامدهای این اقدام شکستخورده، اعتراف میکند که نفوذ رژیم در عراق هر چه کمتر و نیروهایش پراکندهتر خواهد شد. ضمن اینکه به جای حذف نخستوزیر فعلی، موقعیت وی تقویت و تثبیت خواهد گردید. گذشته از این موارد، حضور نظامی آمریکا در عراق را نیز توجیه پذیر میکند (ابتکار ۱۸آبان ۱۴۰۰).
فارغ از چند و چون ماجرا، آنچه از این ریسک بلاهتبار برای خامنهای و مزدورانش به جای ماند، رسوایی بود و شکست؛ شکستی که در پی باختن نتیجهٔ انتخابات اخیر عراق، خواب و خیالهای پنبهدانهای شتر ولایت را هر چه بیشتر مختل کرده و همچون آینه، حقیقت مرگ و سقوط را پیش روی انگلهای حکومت آخوندی به تصویر کشید