۲۳آبان۱۴۰۰
تصویری از قیام آبان ۹۸
دو سال از قلهٔ بالابلند قیام آبان فاصله گرفتهایم، در این مسافت و جایگاه بهتر میتوانیم شکوه و عظمت آن را دریابیم و بر دستآوردهایش چشم بگشاییم. سخن در این باب بسیار است اما در مجال این یادداشت فقط به اندکی از بسیار میپردازیم؛ به بخشی که کمتر به چشم میآید.
فرعون عمامهدار و ساحران درباری
قیام آبان۹۸ در یککلام، باطلکنندهٔ بافتهها و یافتههای ساحران حکومتی و شبکهٔ گمراهکنندگان و شیطانسازانی بود که وظیفهٔ اصلی آنها نجات رژیم از خطر براندازی و نابودی جنبش انقلابی است.
«نفاثات فی العقد» (دمندگان در گرهها)، جادو و جنبل نویسان و ساحران دربار فرعون عمامهدار بر آن بودند تا برای ابدی جلوه دادن سلطهٔ ولایت مطلقهٔ فقیه بر فلات ایران، از هیچ تمهیدی فروگذار نکنند؛ و نکردند. آنها میخواستند ظلمت متراکم و دمافزون این حکومت، بر آسمان این میهن سایه بگستراند و هیچ روزنی برای تابش آفتاب حقیقت به جا نگذارد.
آنها تبلیغ میکردند:
۱ـ راهحل در درون همین رژیم است. باید همین ساختار را رتوش و حک و اصلاح کرد. به عبارت دیگر باید ظاهر آن را آراست تا شکل و شمایل بنیادگرایانه و متحجر آن امروزیها را نترساند. باید تلخی ذاتی و مر قانونهای برآمده از نظام ولایت فقیه آن را با کمی سس لبخند و مزهٔ مدرهنمایی به خورد جامعه داد. اعدام باید باشد ولی به جای اجرا در خیابان، باید اینکار را در خفا انجام داد تا مصالح نظام حفظ شود. شلاق را نمیتوان از دست فرو هشت ولی باید کاری کرد که دستهٔ آن با شنگینگ و رنگینک تزئین شود. و شکل زمخت زیاد به چشم نیاید. سر بریدن نمیتوان را کنار گذاشت؛ الزام بقای نظام است؛ اما با پنبه نیز میتوان سر برید و...
۲ـ ایران را از سوریهیی شدن و تجزیه و انشقاق و جنگ داخلی میترساندند. در این مسیر حتی تقصیر سرنگونی شاه را نیز به گردن مجاهدین و نیروهای انقلابی میانداختند و میگفتند شما باعث شدید که شاه سقوط کند، اکنون نیز اگر این حکومت برانداخته شود، وضع بدتر خواهد شد. اگر این حکومت مطلوب نیست؛ ولی یک حسن دارد، بههر حال «امنیت»! را برقرار کرده است. اگر امنیت نباشد، سنگ روی سنگ بند نمیشود.
۳ـ میگفتند مردم از قیام و انقلاب خسته و دلزده شدهاند. یک بار انقلاب کردند و نتیجهٔ آن را دیدند. بنابراین دیگر رغبتی به انقلاب ندارند؛ بههمین دلیل براندازان و بهطور خاص مجاهدین در داخل ایران پایگاه اجتماعی ندارند.
۴ ـ با اکانتهای فیک لشگر سایبری تا توانستند در یک آلترناتیو موهوم بهنام بچهٔ شاه دمیدند تا القا کنند، مردم پس از ۴دهه دوباره به سلطنت نیل کردهاند. نتیجه اینکه مجاهدین جایی در ایران ندارند. اگر شیخ نباشد یا کنار رود، شاه جای آن را میگیرد و مردم این میهن گریزی از استبداد چه در زیر چکمه، چه در زیر نعلین ندارند.
قیام آبان و بلعیدن بافتههای بافندگان
قیام آبان۹۸ با توفش ناگهانی خود بافتههای بافندگان و جادوی جادوگران را بلعید و انقلاب نوین مردم ایران را چند گام کیفی به جلو پرتاب کرد. این قیام با شرارههای داغ و بشارتبخش ما را به نتایج زیر راهنمون شد:
۱ـ مردم ایران نهتنها از قیام و حرکت بازنایستادهاند بلکه بیشتر از روزهای سرنوشتساز بهمن۵۷ آمادهٔ چنگ در چنگ شدن با استبداد و براندازی آن هستند. اصلیترین خواسته آنها آزادی است.
۲ـ مرزبندی عمیق و دقیقی با هر نوع استبداد چه از نوع شاهی و چه از نوع شیخی دارند. آنها این مرزبندی را در زیر بارش گلولههای پاسداران خروشیدند و به ثبت رساندند. «نه شاه میخوایم نه رهبر نه بد میخوایم نه بدتر»
۳ـ در روزهای آتشین آبان، تنها استراتژی راهنما، استراتژی کانونها و شهرهای شورشی بود که در صحنه عمل آزمایش خود را پس داد. مردم بر مبنای این استراتژی با مراکز سرکوب و نیروهای سرکوبگر درافتادند و نمادهای اختناق را در آتش قهر خود خاکستر کردند. استراتژی مجاهدین در کف خیابانهای شورشی ایران صحت و اصالت خود را اثبات کرد.
۴ـ مشخص شد در نقطهٔ کانونی قیام و در روزها و لحظات سرنوشتساز خبری از مدعیان، از آلترناتیوهای فیک گرفته تا بچهٔ شاه و نیز سایر «خشونت پرهیزان»! نیست. وقتی کار جدی میشود؛ آنگاه که گلولهها باریدن میگیرند و باید با فدا و نثار راه را شکافت، فقط مجاهدین و هواداران و همپیمانان آن در صحنه حضور دارند و در برابر دشنه و دشنام و گلوله و رگبار سینه سپر میکنند.
***
در یککلام آبان۹۸ عرصهٔ درخشش کانونهای شورشی و هدایت قیام از سوی آنان بود. آنها اکنون بسا سازمانیافتهتر و قدرتمندتر در زیر پوست شهر حضور دارند. با این تلقی، آبان۹۸ یک رخداد به تاریخ پیوسته نیست؛ ادامه دارد و تا سقوط محتوم خامنهای و نظامش ادامه خواهد داشت.
هر یک از ما میتوانیم ادامهٔ آن باشیم.