۲۵آبان۱۴۰۰
قیام مردم ایران
آبان ماهی است که در تاریخ معاصر ایران، جایگاهی مانند «خرداد» و «بهمن» را به خود اختصاص داده است. هر گاه نام آبان را به زبان میآوریم، بیاختیار آتشفشان خشم مردم ایران در ظلمات استبداد عنانگسستهٔ آخوندی در ذهنمان متبادر میشود. این ماه تاریخی در حافظهٔ ملی ایران و ایرانیان ثبت شده است و نمیتوان آن را زدود.
قیامی برای پایان دادن به استبداد دینی
قیام آبان در روز ۲۴آبان ۹۸ از یک جرقه شروع شد: اعلام ناگهانی گرانشدن بنزین. این جرقه راه بهانفجار برد و بهمدت یک هفته زمین را در زیر پای اهریمنان عمامهدار به لرزه درآورد.
خشم متکاثف و ناگهان آزادشدهٔ قیامآفرینان، بهصورتی هوشمند، سازمانیافته و تهاجمی، بهسرعت مراکز و نهادهای سرکوب و هر نمادها حاکمیت را نشانه گرفت. دفاتر امام جمعهها، حوزههای ریایی آخوندی، استانداریها، فرمانداریها، بخشداریها، کلانتریها، فروشگاههای زنجیرهیی سپاه پاسداران، پایگاههای بسیج و کانکسهای نیروی انتظامی، ساختمانهای دولتی، صندوقهای چپاول مربوط به کمیتهٴ امداد و نیز بانکها و پمپبنزینها طعمهٔ این خشم شدند؛ خشمی که بهاعتراف پاسدار یدالله جوانی طی ۴دهه عمر استبداد دینی، در نوع خود بینظیر بود. آخوند ذوالنوری، رئیس کمیسیون امنیت مجلس، بعدها اذعان کرد که در سومین روز قیام فقط در تهران ۱۴۷ و در سراسر کشور۸۰۰ درگیری جریان داشته و ۹۰۰ پمپبنزین به آتش کشیده شدهاند. آخوند علیرضا ادیانی روایت دیگری دارد. او میگوید در یک روز در ۱۶۵شهر و ۲۵استان و ۹۰۰ نقطهٔ کشور ناامنی بهوجود آمد.
خامنهای و سران نظام در قهر گدازان و بیامان آبان۹۸ مرگ خود و نظامشان را بهچشم دیدند. از این رو به آخرین و تنها حربهٔ خود متوسل شدند: قطع اینترنت و شلیک مستقیم و کور به سمت مردم با ماکزیمم شناعت و وحشیگری و کشتار بیش از ۱۵۰۰تن از فرزندان ایرانزمین.
آبان۹۸، قیامی کور یا منطبق بر یک استراتژی؟
در سالگرد قیام آبان، پاسخ به دو سؤال مرتبط به هم، شایستهترین شیوهٔ گرامیداشت آن قیام تاریخی و ادای دین به شهیدان آن است.
۱ـ آیا قیام آبان فرو نشست، سرکوب شد و بهخاطرهها پیوست یا ادامه دارد و خواهد داشت و در کمین فرصت و فرصتهایی دیگر برای گدازهافشانی است؟
۲ـ آیا این قیام، غلیان ناگهانی و کوتاهمدت خشمی فرو خورده بود و پس از ظهور به محاق رفت یا محصول یک استراتژی و مقاومت سراسری است؟
باز بینی قیام آبان دو سال پس از وقوع
اکنون دو سال از شکلگیری قیام آبان میگذرد. طی این مدت مؤلفهها و پارامترهای زیادی تغییر کرده و حوادث و رخدادهای فراوانی بهوقوع پیوسته ولی همهٔ آنها مؤید این واقعیت است که در ضرورت و ماهیت قیام آبان تردیدی ایجاد نشده است. اگر در روزهای داغ آبان۹۸ نتیجهگیری فوری و آنی از قیام مستلزم یک بینش عمیق و همهجانبه بود، امروز بسیاری چیزها روشن شده است. در پاسخ به دو پرسش بهعمل آمده، با قاطعیت میتوانیم بگوییم:
۱ـ قیام آبان میوهٔ یک استراتژی ظفرمند بود. این استراتژی کارآیی خود را از۳۰خرداد تاکنون در مصاف با استبداد دینی نشان داده است. اگر این استراتژی نبود، قیامی با این ابعاد در برابر ارتجاع دینی متصور نمیبود. آنچه طی سالیان ذره به ذره و خشت به خشت روی هم چیده شده بود، در چند روز قیام به نقطهٔ بلوغ و ظهور رسید.
یادآوری پیام رهبر مقاومت، مسعود رجوی به تاریخ ۶آذر۹۸ عمق دیگری از این واقعیت را در برابر ما قرار میدهد:
«استراتژی ظفرنمون ارتش آزادی در کانونها و محلهها و شهرهای شورشی محک خورد. مردم و مقاومت ایران با بهای سنگین و خونین به جهشی عظیم و بازگشتناپذیر دست یافتند».
۲ـ در روزهای قیام اثبات شد که تنها «آتش در برابر آتش» فرمول راهگشا و کلید رهایی خلق ماست. سکوت بهتزدگی و ندانمکاری آلترناتیوهای فیک و مدعیان اپوزیسیون، این واقعیت را برجسته کرد که وقتی پوشالها کنار بروند، یک صفبندی بیشتر وجود ندارد: خلق و ضدخلق.
۳ـ قیام آبان یکشبه رادیکال نشده و از مسائل صنفی به شعارهای «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر دیکتاتور»، «دیکتاتور حیا کن، مملکتو رها کن»، «توپ تانک فشفشه، آخوند باید کشته شه» نرسیده است. این دستآورد ثمرهٔ خونها و رنجهایی است که طی ۴دهه، سخاوتمندانه و بیدریغ نثار شده است.
۴ـ قیام آبان، قیامی بود برای سرنگونی دیکتاتور و دیکتاتوری. حسامالدین آشنا در توئیتی به تاریخ ۳۰آبان۹۸ نوشت: «خیال کردند عملیات فروغ جاویدان ۲ را کلید زدند...» (ایرنا).
در راه بودن آبان و آبانهای دیگر
با این تلقی، قیام آبان نه خاکستر شده و نه به محاق رفته، در زیر پوست شهرهای ایران حضوری داغ و غیرقابل انکار دارد. استراتژی پیروزمندی که این قیام را رقم زد با کانونهای شورشی و جوانان قیامآفرین در کار خلق آبان و آبانهای دیگر هستند. لحظهٔ خجستهٔ سرنگونی استبداد دینی بیگمان فرا خواهد رسید. این یک لحظهٔ محتوم، قانونمند و قابل پیشبینی است.