۲۵آبان۱۴۰۰
اقتصاد ورشکسته
شکست دولت آخوند رئیسی جلاد در تحقق وعدههایش در۱۰۰ روز اول آنچنان آشکار است، که آخوند احمد علمالهدی نماینده خامنهای در مشهد و پدر زنش که طی این مدت از «رئیسجمهور محترم» تعریف و تمجید میکرد، وادار به اعتراف شد که در ۱۰۰روز گذشته تحول عملیاتی در زندگی مردم ایجاد نشده و «با این با این گرانیهای روزافزون مردم در اداره زندگیشان شب و روز شان با تلخ کامی میگذرد» (تلویزیون آستان قدس ۲۱آبان ۱۴۰۰).
رسانههای حکومتی هم بر ناتوانی دولت جلادان و شکست آن در تحقق وعدههایش در عرصههای مختلف داخلی و خارجی تأکید کردهاند.
بیلان رئیسی طی این مدت خلاصه میشود در وعدهدرمانی و سفر درمانی و دیگر هیچ.
وزرای او بهخصوص اعضای تیم اقتصادیاش «دکتر»بیسوادهایی هستند که بهقول مقالهنویس روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد ۲۴آبان از «پیشینه و توان لازم و کافی برای عبور از بحران اقتصادی موجود، برخوردار نیستند» و «طی این مدت راهکار قابل اجرایی برای حل معضلات اساسی اقتصادی از طرف دولت بهعنوان یک مجموعه واحد و اعضای تیم اقتصادی آن ارائه نشده است» و «هنوز یک بسته اجرایی متکی بر تئوری اقتصادی برای رشد تولید کالا و خدمات و افزایش صادرات و کاهش تورم و بیکاری از طریق زمینهسازی برای جذب و ایجاد سرمایه خارجی و داخلی از طرف دولت جدید ارائه نشده است».
روزنامه حکومتی مردمسالاری پس از اشاره به شکست دولت در زمینه سیاست خارجی، در مورد ناتوانی آن در حل مشکلات داخلی بهویژه مشکل اقتصاد نوشت: «در سیاست داخلی هم وضعیت مساعد نیست. چرا که امروز سیاست داخلی تحتالشعاع اقتصاد قرار گرفته و فشار روزافزون تورم باعث شده مطالبات مدنی در جایگاه بعدی قرار گیرد. دولت اما جز حضور مسئولان در پمپ بنزین، داروخانه و میادین میوه و تره بار، راهحلی ارائه نداده و سیاستورزی خاصی در این بخش مشاهده نمیشود» (مردمسالاری ۲۴مرداد ۱۴۰۰).
سایت حکومتی فرارو ۲۳آبان ۱۴۰۰ رویکرد تیم اقتصادی دولت آخوند جلاد را «رویکرد جزیرهای در ۱۰۰روز» نامیده که باعث «تحمیل نوعی سیاستگذاری دارای ناسازگاری درونی برای تصمیمگیران» شده و این امر «تناقصات در تصمیمگیری سیاستگذاران را منعکس کرده است».
روزنامه جهان صنعت۱۹ آبان ۱۴۰۰ نیز اقتصاد را تشبیه به «اسب چموش» ی کرده که رئیسی و تیم اقتصادی او قدرت مهار آنرا ندارند: «بهنظر نمیرسد این تیم اقتصادی بار گران و سنگین اقتصاد ایران و کسبوکار و زندگی شهروندان را به مقصد برساند». و «هنوز دولت رئیسی کمتر از ۱۰۰روز است کارش را شروع کرده و میشنویم که رئیسی به یکی از کلیدیترین وزیران اقتصادی خود تشر زده است که چه شد برنامههایی که میگفتی برای بهبود بورس داری؟».
واقعیت غیرقابل انکار در یک کلمه «بنبست» تمامیت رژیم است. چنانچه در دولت رئیسی طی مدت ۱۰۰روزه بهرغم همه وعده و وعیدها، نرخ تورم، قیمت کالاهای اساسی و نرخ ارز افزایش یافته و سفرههای مردم بیشازپیش خالی شده است
معاون آمار و اطلاعات سازمان مدیریت و برنامهریزی استان تهران در مورد افزایش تورم و افزایش قیمت کالاهای اساسی گفت: «تورم سالانه گروه خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات ۶۰.۵ درصد بوده که در مقایسه با ارقام ماههای خرداد الی مهر دارای روندی صعودی بوده است... به این ترتیب خانوارهای استان تهران در مهر ۱۴۰۰بهطور میانگین ۳۵.۴ درصد بیشتر از مهر ۹۹ برای خرید یک مجموعه کالاها و خدمات یکسان هزینه کردهاند» (خبرگزاری ایرنا ۱۷آبان ۱۴۰۰).
واقعیت این است اگر نظام نتواند چالشهای مختلف در رابطه با بحران داخلی، بحران اتمی، بحران موشکی و بحران دخالتهای منطقهیی را حل کند که البته نه میتواند و نه میخواهد که حل کند، باید منتظر طوفانهایی باشد که رونامه حکومتی مردمسالاری به آن اعتراف کرده است: «دولت رئیسی اگر نتواند در ماههای آینده روی نقاط بحرانی مثل برجام، بودجه، تورم و... تمرکز کرده و آنها را رفع کند، بهنظر میرسد باید منتظر طوفانهای سهمگین هم باشد» (همان منبع).