۲۰مهر۱۴۰۰
تظاهرات ایرانیان آزاده علیه آخوند رئیسی در برلین
در پی لغو سفر رئیسجمهور نظام آخوندی به مجمع سالانهٔ سازمان ملل متحد، سفر آخوند جلاد ابراهیم رئیسی به اسکاتلند نیز لغو گردید!
پرسش اینجاست که چه مشکلی باعث میشود جلاد ۶۷ سفرهای غربی خود را لغو کند یا منکر تمایل به سفر شود؟
جلاد ۶۷ همیشه در «سفر»!
تا آنجا که به صرف «سفر» مربوط میشود، رئیسی حتی در زمان ریاست قوهٔ قضاییهٔ نظام هم رکورد زده بود؛ در طول جلوس وی بر کرسی ریاست قضاییه جلادان تا پیش از سفرهای رسمی تبلیغاتی برای انتخابات ۱۴۰۰، دست کم ۲۶ سفر استانی به نقاط مختلف ایران آخوند زده داشته است!
آخوند رئیسی در ۱۶اسفند ۱۳۹۷ توسط خامنهای به صندلی ریاست قضاییه سنجاق شد و در ۱۸اردیبهشت ۱۴۰۰، در بیست و ششمین سفر استانیاش بهعنوان رسمی «رئیس قوه قضاییه» به استان همدان رفت و صدای نهادهای درون حاکمیت را هم درآورد! تا جایی که در همان روزگار هم برخی رسانههای حکومتی سفرهای رئیس قوه قضاییه را بیربط به موضوع کار وی و آمادهسازی برای ریاستجمهوری بعدی دانسته بودند! پس از آن هم که رسماً وارد سفرهای استانی برای تبلیغات ریاستجمهوری شد.
حالا چه شده است که در حالیکه رژیم و جلادش بهدلیل انزوای سنگین بینالمللی نیاز به این سفرهای خارجی دارند، از این سفرها سر باز میزند؟ چرا برای اجلاس شانگهای به تاجیکستان میرود، اما نه به اجلاس سالانه ملل متحد رفت و نه به کنفرانس اسکاتلند میرود؟
استدلال پوچ!
بوقچی وزارتخارجهٔ ولایت هنگام اعلام خبر عقبنشینی نظام از سفر جلاد محبوب خامنهای به اسکاتلند، مدعی شد که «از اولش هم برنامهیی برای عزیمت به اونجا نداشتند!» وی در توجیه لغو سفر آخوند رئیسی به نیویورک هم «شرایط ویژه کرونایی و پروتکلهای مربوطه» را دلیل نرفتن رئیسجمهوری آخوندها به سازمان ملل متحد عنوان کرده بود!
گویا در سفر رئیسی به تاجیکستان دیگر کرونا از جهان رخت بربسته بود که جلاد ۶۷ نه تنها نگران پروتکلهای معمول کرونایی نبود، بلکه از ذوق به سمت همهٔ مقامات رفته و دست دراز میکرد! چه بسا در این میان کار به مصافحه با دربان و مأموران امنیتی هم کشیده باشد! اما واقعیت اینجاست که دلیل اصلی لغو سفرهای ابراهیم رئیسی را در جای دیگری باید جستجو کرد؛ در جایی که عنوان کردن آن هم برای نظام «هزینه» دارد!
باز هم مجاهدین!
آخوند مصطفیپور محمدی، از جنایتکاران عضو هیأت مرگ زندانیان سیاسی در قتلعام سال۶۷ یک جملهٔ تاریخی دارد که یادآوری آن راهنمایی خوبی برای دلایل پشت پردهٔ تصمیمهای مشابه رژیم آخوندی است. وی در بخشی از یک مصاحبهٔ مفصل تلویزیونی در مرداد ۱۳۹۸ گفت: «هیچ تخریبی در این ۴۰سال اتفاق نیفتاده مگر آن که پای اصلی آن [مجاهدین] بوده است».
واقعیت این است که در جریان سفر احتمالی رئیسی به نیویورک، نظام آخوندی همانطور که اعتراف کرد، دو نگرانی عمده داشت. از یکسو نگران این بود که احکام تحریم آخوند رئیسی بهخاطر نقض حقوقبشر و پیگیریهای حقوقی مقاومت ایران و مجاهدین برای دستگیری یکی از متهمین اصلی جنایت قتلعام زندانیان سیاسی، منجر به اقدام جدی علیه وی شود.
از سوی دیگر با برگزاری تظاهرات بزرگ مقاومت ایران در نیویورک مواجه شود که جلاد جنایتکار را بیشازپیش رسوا و سفر را بر روی سرش خراب کنند. روشن است که چنین اخباری بر تمامی سفر آخوند جلاد سایه میانداخت و آن را به یک باخت برای نظام تبدیل میکرد. روزنامهٔ جهان صنعت رژیم از قول یک مهرهٔ حکومتی به نام یوسف مولایی نوشت: «شاید یکی از نگرانیها و دغدغهها این باشد که عکسالعملهایی در خارج از کشور بهصورت تظاهرات از سوی ایرانیان مقیم خارج انجام شود. اتفاقاتی از این دست سبب شود که یک نتیجه منفی به دست آید و طبیعتاً در این صورت انجام سفر به دردسر آن نمیارزد».
درخواست دستگیری رئیسی جلاد از پلیس اسکاتلند!
آقای استراون استیونسون به همراه جمعی از هواداران مقاومت و اعضای جنبش دادخواهی با تکیه بر «اصل صلاحیت جهانی» درخواست دستگیری ابراهیم رئیسی را بهدلیل شرکت او در قتلعام زندانیان سیاسی در سال۶۷ به پلیس اسکاتلند دادند. این درخواست بهطور گسترده در رسانههای اسکاتلند و اروپا بازتاب یافت و روشن است که موش ولایت چنان هراسان شد که دیگر «ذوق سفر» را بالکل فراموش کرده و در پستو خزید و به ادامهٔ سفرهای استانی خود اکتفا کرد.
اما عدالت مرز زمانی نمیشناسد، همانگونه که آخوند پور محمدی به درستی گفته بود، یک تسویهحساب میان مردم و مقاومت ایران با سران نظام آخوندی باقی مانده که تردیدی نیست این تسویهحساب به این منجر خواهد شد که این جانیان با لباس متهم در دادگاههای صالحه و مردمی قرار بگیرند.