۲۸مهر۱۴۰۰
فتانه زارعی محبوب مردم گچساران و کاندیدای نمایندگی مجلس بود
روز ۲۵ مهر ۱۴۰۰ سالروز اعدام فتانه زارعی در ۲۵مهر ۶۱ است. آن چه که در پی میآید گوشهای از سرگذشت درخشان این زن و مقاومت بیهمتای او در برابر پاسداران خمینی است.
خانم فتانه زارعی متولد گچساران بود و فارغ التحصیل رشته حسابداری. او در یکی از دفاتر شرکت نفت در گچساران به عنوان حسابدار کار میکرد. او در سالهای نخستین پیروزی انقلاب، هوادار سازمان مجاهدین خلق بود و محبوبیت زیادی در بین مردم گچساران داشت. به همین دلیل هم کاندیدای مجاهدین برای اولین دوره مجلس بود. او توانست آرای زیادی را از آن خود کند.
به دلیل فعالیت گسترده، او تحت تعقیب پاسداران بود. اما موفق شد از چنگ پاسداران فرار کند. اما پاسداران تمام اثاثیه خانه او و همسرش را مصادره کرده و با خود بردند.
دستگیری و آغاز شکنجه فتانه زارعی
در دوم فروردین ۶۱پاسداران به پایگاه محل زندگی او و همسرش حمله کردند. او به همراه همرزم دیگری موفق به فرار شد اما همسرش در صحنه درگیری به شهادت رسید. او هنگام رفتن به شیراز در ۶ فروردین ۶۱ در حالی که باردار بود دستگیر و زیر شکنجه قرار گرفت. او تلاش کرده بود حین بازداشت با خوردن سیانور خودکشی کند اما پاسداران او را به بیمارستان رساندند و از مرگ نجات یافت. ابتدا به زندان عادل آباد و سپس به مقر سپاه در بندرعباس منتقل شد و به مدت ۸ ماه زیر شکنجه و بازجویی بود.
یکی از همبندیهای فتانه زارعی مینویسد: «در زندان همیشه با فتانه بودم. سه بازجو ۲۴ ساعته به مدت ۴ ماه تمام از او بازجویی کردند. بازجویی او گاهی اوقات تا نیمه شب طول میکشید و بعضی وقتها او را بعد از نیمه شب یا حدود ساعت ۱ بامداد برای بازجویی می بردند».
این همبندی او شهادت داد که برغم بارداری فشارها روی او بیامان بود و کارش به بیمارستان کشید. در مرداد ۶۱ او را به زندان گچساران منتقل کردند و در یک کانتینر فلزی محبوس کردند. او را در گرمای ۵۲ درجه در این کانتینر تشنگی دادند.
پاسداران قبل از بازگرداندن او به زندان بندرعباس در پاییز ۶۱ او را سوار بر یک خودرو کردند و در شهر گرداندند و اعلام کردند که فتانه زارعی را بازداشت کردیم!
فتانه زارعی برای تسلیم و درهم شکسته شدن سخت تحت فشار قرار گرفت اما فشار پاسداران بر روح مقاوم فتانه اثری نگذاشت. او را سه بار اعدام مصنوعی کردند. اما باز هم نتوانستند او را در هم بشکنند. [قتلعام۶۷؛ تیرباران ۵تن از زنان زندانی بدون محاکمه در مسیر انتقال به زندان + ویدئو]
حکم اعدام
فتانه زارعی در دادگاهی که کسی نمیداند کجا و چگونه تشکیل شده به اعدام محکوم شد.
او در شب ۲۳ مهر ۶۱ باخانواده اش تماس گرفت اما چیزی از اعدام نگفت. او به خواهر خود گفت که برای او لباس بچه و پوشک و غیره بیاورند. خواهرش از او پرسید: آیا دارند تو را اعدام میکنند؟ پاسخ منفی بود.
دو روز بعد خانوادهاش در بندر عباس به ملاقات رفتند اما اسم فتانه در هیچ لیست ملاقاتی نبود. بعدها در زندان شهرک واقع در بیست کیلومتری شهر بندرعباس ساک محتوی وسایل و حلقه و ساعت فتانه را به خانواده تحویل دادند.
در همان روز خانوادهاش توانستند جسدش را از دادگاه انقلاب بندرعباس تحویل بگیرند اما هیچ گواهی فوت یا جواز دفنی وجود نداشت.
تصویر فاطمه و فتانه زارعی
چگونگی اعدام از زبان پاسدار حاضر در صحنه
پاسدار راننده آمبولانسی که جسد اعدامیها را حمل میکرد در این مورد به خانواده فتانه زارعی چنین شهادت داد: «من شبها مرتب میروم شهرک. چون هر شب یکی دو تا اعدامی دارند تا آنها را یا به سردخانه یا دارالرحمه منتقل کنم. دیشب هم آنجا بودم. درست ساعت ۱۰ شب بود که تعداد زیادی از خواهران زندانی(توابین) با مسئولین زندان در محیط زندان شعار «الله اکبر…» میدادند. من و چند نفر نگهبان که در پاسدارخانه بودیم از دور مشغول تماشا بودیم و تعجب کردیم که آنها در آن موقع شب چه نمایشی دارند.
چون تعداد زیادی دور همه حلقه زده بودند و چند پاسدار مسلح هم اطراف آنها قدم میزدند. سپس یک زن از وسط دایره بیرون آمد. اول یک پلاستیک بزرگ روی زمین پهن کرد و ایستاد به نماز. پس از خاتمهی نماز بلند شد. چند آیه قران خواند و بعد دراز کشید روی همان پلاستیک. سپس از همان دایره زن دیگری که از دایره بیرون ایستاده بود شروع کرد به شعار دادن و مرگ بر منافقین گفتن و رفت بالای سر زن که دراز کشیده بود.
ناگهان صدای تیر بلند شد. البته کمی از صدای تیر تکان خوردیم. اما فکر نمیکردیم که اتفاق سوئی رخ داده باشد. چون این نوع اعدام تاکنون ندیده بودیم. بالاخره بعد از دادن شعار الله اکبر … صدایم زدند. رفتیم جلو چند نفر از برادران پاسدار اطراف پلاستیک را گرفتند گذاشتند داخل ماشین. با همان دو پاسدار آوردیمش سردخانه و حالا هم خوب است و شانستان گفت که به موقع رسیدید و خودتان جنازه را تحویل گرفتید و الا قرار بود امروز عصر خود سپاه وی را دفن کند چون موتورخانه سردخانه از کار افتاده است».
چه بر سر کودک فتانه آمد؟
خانواده فتانه زارعی هرگز نفهمیدند چه بر سر کودک فتانه آمده است. او هنگام اعدام ۸ ماهه باردار بود. خانوادهاش ظاهراً خودشان جسد فتانه را در ۲۶ مهر ۶۱ در گورستان دارالرحمه بندرعباس به خاک سپردند. اما پاسداران هرگز اجازه دیدن پیکر عزیزشان را به آنها ندادند. خودشان او را شسته و کفن پیچ کردند.
در سالهای اخیر، قطعهای که شهید فتانه زارعی و همسرش در آن دفن شدهاند که محل دفن بسیاری از افراد اعدام شده در سالهای اولیهی انقلاب است، در حال تبدیل به جاده است خانوادهی فتانه زارعی در بهمن ماه سال ۱۳۸۸ برای بازگرداندن پیکر او یا سنگ مزارش به شیراز تلاش کردند اما اجازه ی انتقال هیچ یک را نیافتند. به احتمال زیاد مزار او در زیر آسفالت و یا چمن کاری اطراف جاده محو خواهد شد.
خواهر فتانه زارعی به نام فاطمه زارعی نیز از زندانیان مقاوم و سرموضعی بود که در جریان قتلعام ۶۷ در عادل آباد شیراز اعدام شد. [سخنرانی مریم رجوی در سیامین سالگرد قتل عام سی هزار زندانی سیاسی در کنفرانس سراسری جوامع ایرانی]