۲۳مهر۱۴۰۰
بن بست و سرگردانی
برخلاف باید درمانیهای آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در زمینه برطرف کردن مشکلات اقتصادی و اجتماعی، در مدتی که او زمام امور دولت را در دست گرفته، این مشکلات نه تنها همچنان پابرجاست بلکه فقر، تبعیض و بیعدالتیهای اجتماعی اقتصادی و اختلاف فاحش طبقاتی بیشتر هم شده، تا جایی که بسیاری از مهرهها و کارشناسان حکومتی نسبت به وضعیت بحرانی و فرو پاشی اجتماعی در جامعه هشدار میدهند.
بحرانی که تماماً ناشی از سیاستهای ضدمردمی و غارتگری حاکمیت و توزیع ناعادلانه ثروت است، نظام ناعادلانهای که در آن اقلیت محدود و ۴درصدی جامعه بیش از ۸۰درصد از امکانات و ثروتهای کشور را در چنگ خود، و اقلیت ۹۶ مردم زیر خط فقر رفته کمتر از ۲۰درصد آنرا در اختیار دارند.
این در شرایطی است که مشکلات اقتصادی، بیکاری، تورم و گرانی هم در حال افزایش است و بیشازپیش اکثریت فقیر را در بنبست و تنگنای به دست آوردن حداقلهای لازم برای معیشت زندگی خود کرده، و ضمنا آنها را نیز دچار انواع بحرانهای اجتماعی، روحی و روانی کرده است.
روزنامه آفتاب یزد ۲۲مهر ۱۴۰۰ نوشت: «بهنظر میرسد با انتخابات ریاستجمهوری در کشور که نقطه عطفی در راستای یک دست شدن مراکز قدرت برای برپایی یک حکمرانی مناسب در کشور داشت، ولی نگرانیهای عمیق از وضعیت اقتصادی در کشور همچنان پابرجاست. فقر و تبعیض و بیعدالتیهای اقتصادی در حال افزایش و متأسفانه جغرافیای این نابرابریها نیز در حال گسترش است. مشکلات اقتصادی از قبیل بیکاری و تورم و گرانی و درآمد ناچیز اکثریت مردم و اختلاف طبقاتی جامعه را دچار نوعی بنبست و آشفتگی روحی و روانی کرده است که اثرات زیان بار آن بر هیچکس پوشیده نیست و برای بسیاری از مردم قانع کننده بهنظر نمیرسد اقلیت کوچکی از افراد جامعه از منابع مالی فراوانی برخوردار باشند و آنچه جامعه را بیشتر آزرده خاطر میکند.
نگرانیهای عمیق از وضعیت اقتصادی در کشور همچنان پابرجاست. فقر و تبعیض و بیعدالتیهای اقتصادی در حال افزایش و متأسفانه جغرافیای این نابرابریها نیز در حال گسترش است. مشکلات اقتصادی از قبیل بیکاری و تورم و گرانی و درآمد ناچیز اکثریت مردم و اختلاف طبقاتی جامعه را دچار نوعی بنبست و آشفتگی روحی و روانی کرده است که اثرات زیان بار آن بر هیچکس پوشیده نیست و برای بسیاری از مردم قانع کننده بهنظر نمیرسد اقلیت کوچکی از افراد جامعه از منابع مالی فراوانی برخوردار باشند و آنچه جامعه را بیشتر آزرده خاطر میکند».
وضعیت به اندازهای بحرانی است که کارشناسان و رسانههای حکومتی را مجبور کرده است که در وحشت از انفجار اجتماعی با حفظ مرزسرخ نام نبردن از خامنهای، به بنبست نظام ولایت از بالا تا پایین و در همه زمینهها اعتراف کنند.
در این رابطه روزنامه ابتکار ۲۲مهر ۱۴۰۰ نوشت: «رخدادهای اجتماعی امروز ایران بیش از هر چیز آیینهای تمامنما از اضمحلال و فروپاشی نهادهای بزرگ، متوسط، کوچک و خرد اجتماعی را بازتاب میدهد.
ریشه و بن بخش قابل توجهی از این بحرانهای اجتماعی را باید در ناکارآمدی حاکمیت در تمشیت امور جستجو کرد. حاکمیتی که نه در عرصه اقتصادی، نه در حوزه فرهنگی، نه در زمینه اقتصادی و نه بهطور کلی در ساحتهای گوناگون زیست اجتماعی مردم هیچ راهبرد مشخص، معین و مبینی برای جلوگیری از مخاطرات و از پس آن امیدآفرینی ندارد»
عامل اصلی و تعیینکننده در بهوجود آمدن چنین وضعیتی، چپاول و غارتگری سردمداران و نهادهای حاکمیت و توزیع ناعادلانه ثروت است.
چپاولی که یک قلم طبقه متوسط جامعه را به عمق دره فقر روانه کرده است.
در همین رابطه روزنامه همدلی ۱۷مهر ۱۴۰۰ نوشت: «فقر در ایران در حال فربه شدن است، جوری که در دهه۹۰ تعداد فقرای ایرانی دو برابر شده است، و این فربه شدن طبقه فقیر با تبخیر طبقه متوسط حاصل شده است. در ده سال گذشته ۸میلیون ایرانی از طبقه متوسط به طبقه پایینتر سر خوردند و ۴میلیون نفر نیز زیر خط فقر سقوط کردند.
فربه شدن طبقه فقیر و زمینگیر شدن طبقه متوسط در ایران به حدی ملموس شده است که مسئولان نیز از آن سخن میگویند. اردیبهشت امسال رئیس کمیسیون پول و سرمایه اتاق بازرگانی تهران از بالا آمدن فقر و بلعیده شدن طبقه متوسط توسط طبقه فقیر جامعه سخن گفت. او نسبت به فقیر شدن طبقه متوسط هشدار داد».
روزنامه حکومتی ستاره صبح ۲۸شهریور ۱۴۰۰ هم نوشت: «طبق آمار متوسط درآمد ثروتمندترین قشر جامعه ۳۴بار بیشترین متوسط درآمد فقیرترین قشر است».
این روزنامه حکومتی در ادامه بهنقل از مؤسسه بروکلین نوشت: «سال ۱۳۹۸ مؤسسه آمریکایی بروکلین نوشت فقط حدود ۴درصد مردم در ایران زندگی فوقالعاده خوبی دارند».
این روزنامه وابسته به باند مغلوب در ادامه افزوده است ۷۷میلیون و پانصد هزار نفر از جمعیت ۸۵میلیونی ایران یارانه ۴۵هزار تومانی میگیرند یعنی ۹۵درصد ملت یارانه بگیر هستند».
این آمار و ارقام اثباتکننده حرف پاسدار محمد باقر قالیباف است که در نمایش انتخاباتی سال۱۳۹۶در جنگوجدال باندی ناگهان از دهانش پرید و «گفت یک اقلیت ۴درصدی به این مملکت حکومتی میکنند».
البته گسترش چپاول، مناسبات رانتی و انواع و اقسام مفسدههای اقتصادی که اختلاف طبقاتی را به این صورت وحشتناک تشدید کرده پایه در ماهیت فاسد و نظرگاه منحوس آخوندی دارد که اختلاف طبقاتی در جامعه را توجیه و تئوریزه میکند، توجیه کننده اصلی این مسأله شخص خمینی ملعون بود که در رابطه با اصل عدالت اجتماعی گفت: «حالا یک دستهای پیدا شده (منظورش مجاهدین خلق بود) که اصل تمام احکام اسلام را میگویند برای این است که یک عدالت اجتماعی پیدا بشود. طبقات از بین برود توحیدش هم عبارت از این است که ملتها همه بهطور عدالت و بهطور تساوی با هم زندگی بکنند، یعنی زندگی حیوانی علیالسواء یک علفی بخورند و علیالسواء با هم زندگی کنند باهم کار نداشته باشند. همه از یک آخوری بخورند»! (صحیفه خمینی جلد۳ صفحه ۲۲۲).
آری وضعیت کنونی ناشی از چنین اندیشه ارتجاعی و استثماری است، که ستم و غارت علیه مردم را توجیه کرده است.