۱۰شهریور۱۴۰۰
افزایش کودکان زباله گرد در سطح شهر
خامنهای در دیدار با کابینه رئیسی جلاد از خشم و نفرت مردم نسبت به نظام آخوندی بهعنوان «آسیب دیدن اعتماد مردم» نام برد و گفت: «مسأله احیای اعتماد مردم و امید مردم هم بسیار چیز مهمی است. متأسفانه این آسیب دیده و باید ترمیم کنید» (سایت خامنهای ۶شهریور ۱۴۰۰).
روزنامه ابتکار نیز در این مورد نوشت: «سومین ابر چالش نیز پایین آمدن آستانه تحمل مردم است. فشارهای این دهه، به قدری بود که دیگر نایی برای تحمل فشارها نمانده است. مردم چندان همه چیزشان را باختهاند که تعداد هموطنانی که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند از شماره گذشته است. به همین علت دیگر مجال هیچ خطایی نمانده است و هر فشار دیگری میتواند پرده صبر مردم را پاره کند» (ابتکار ۶ شهریور۱۴۰۰).
مردمی که نان در سفره ندارند و بسیاری از میان زبالهها غذا جمع میکنند، مردم بسیاری که از داشتن آب آشامیدنی محروم هستند و مردمی که بهدلیل بیماری و نداشتن دارو عزیزانشان را از دست میدهند.
مردمی که کینهشان نسبت به خامنهای به حدی است که هر روز در خیابانها و شبکههای اینترنتی او را مورد طعن و لعن قرامیدهند.
دریک ویدئو کلیپ که در رسانههای اجتماعی منتشر شده خانم هموطنی ضمن اشاره به وضعیت بیآبی درخانهاش خطاب به خامنهای گفت: «خامنهای و سپاه دزدش منابع استراتژیک کشور را غارت میکنند وضع ما اینطوری است. خامنهای مرگ بر تو از سوراخ موش بیرونت میکشیم مطمئن باش».
بازتاب چنین نفرتها و انزجارهای عمیق مردمی است که خامنهای را ناگزیر کرده به هیات دولت آخوند رئیسی توصیه کند: «سعی کنید حرف زدن شما مورد یأس مردم نشود بعضیها بیتوجهی میکنند و موجب ناامیدی مردم میشود» (سایت خامنهای ۶شهریور ۱۴۰۰).
در همین رابطه روزنامه جوان وابسته به سپاه ضدمردمی در مطلبی به کابینه رئیسی جلاد هشدار داد خطای دولت قبلی میتواند در کمین آنها باشد (جوان ۶شهریور ۴۰۰).
بیتردید این هشدارها بیانگر وضعیت انفجاری جامعه و آمادگی شرایط عینی است که سرتاپای نظام را به وحشت انداخته است.
روزنامه شرق با عنوان «صدای مردم را بشنوید» نوشت: «بزرگترین چالش کشور و دولت جدید، بحران «امید و اعتماد» است. هر روزه با افرادی مواجه میشویم که بهجان آمده از فقر، نداری، بیکاری و... از اینکه «این وضع درستشدنی نیست»، «دیگه کاری نمیشه کرد»، «هرکی میتونه باید بره» و... سخن میگویند. خبرگزاری ایسپا چند ماه قبل از رقم حدود ۴۴درصدی کسانی که نسبت به بهبود وضعیت در آینده ناامیدند، خبر داده بود؛ درصدی که در مشاهدات میدانی حتی بیش از آن قابل تخمین است» (شرق ۹شهریور ۱۴۰۰).
سلمان اسحاقی عضو مجلس ارتجاع به سردمداران حاکمیت توصیه کرد «صدای مردم» را بشنوند: «اما نکته پایانی من صدای مردم باید شنیده شود مبادا روزی برسد که ما صدای مردم و صدای حق مردم را نشنویم» (تلویزیون شبکه خبر ۲شهریور۱۴۰۰).
دولت رئیسی هم در هراس از خیزش و قیام مردم ادعا میکند بهدنبال احیای اعتماد از دست رفته مردم است.
محمد حسینی معاون امور مجلس آخوند رئیسی گفت: «اعتماد آسیب دیده مردم باید احیا شود... اعتماد بیش از هشتاد میلیون نفر را باید جلب کنیم لذا کار دولت الآن کار سختی است. همانطور که شرایط کشور سخت است اینکه ما بتوانیم جلب کنیم اعتماد مردم را این دشوار است» (خبرگزاری ایرنا ۸شهریور ۱۴۰۰).
نظامالدین موسوی عضو مجلس ارتجاع هم در این رابطه گفت: «این سرمایه اجتماعی کاهش پیدا کرد ما در نظرسنجیها ملاحظه میکنیم میبینیم اون سرمایه اجتماعی اون وجوهی که بالاخره مردم نسبت به اون ها ارکان مقبولیت مردمی نظام را و ارکان حاکمیت را تشکیل داده یک جاهایی افت کرده تنزل کرده» (تلویزیون شبکه یک ۷شهریور ۱۴۰۰).
آیا به راستی نظام آخوندی و دولت رئیسی جلاد میتوانند اعتماد مردم را جلب کنند و آیا این امر امکانپذیر است؟ چگونه و با چه امکانی؟
واقعیت این است که کسانی که خود عامل بهوجود آمدن این وضعیت بحرانی هستند چگونه میتوانند راهحل باشند؟ این یک طنز تلخ بیشتر نیست.
اولین کار برای جلب اعتماد مردم سر و سامان دادن به اقتصاد کشور و معیشت مردم است؛ چگونه و با چه منابع و سرمایهای، با چه ساختار تولیدی میخواهند با این معضل مقابله کنند؟ وقتی فساد با موجودیت رژیم درهم تنیده، دیگر چه سخنی میتوان از راهحل کرد؟
اینها همان واقعیتهایی است که مردم محروم با پوست و گوشتشان لمس کردهاند و با تمام وجود نسبت به نظام آخوندی در خشم و نفرتند.
همین واقعیت است که باعث شده خامنهای به هراس بیفتد و نسبت به آسیب دیدن اعتماد مردم (بخوانید همان تنفر انفجاری) ابراز نگرانی کند.
بخصوص که طی چند سال اخیر خامنهای و سردمداران نظام در قیامها و خیزشهای مردم، آینده تاریک نظام آخوندی را دیدهاند. آنها شنیدهاند که مردم فریاد میزنند «مرگ بر خامنهای» و «تا آخوند کفن نشود این وطن وطن نشود».
بنابراین همه راهها برای رژیم به یک جا ختم میشود وحشت از قیام مردم و سرنگونی تمامیت نظام.
آری، خامنهای از این سرنوشت محتوم وحشت دارد.