۲۶شهریور۱۴۰۰
عقب نشینی خامنهای در مقابل آژانس
علی خامنهای، دیکتاتور فرتوت ولایت در رودر رویی آشکار با جامعه جهانی بر سر بحث اتمی، زمین را سفت دید و ناچار از عقبنشینی با چراغ خاموش شد. امری که تبعات درونی آن دامن عبای ولایت را خواهد گرفت! زیرا در میز سیاسی که خامنهای پای آن نشسته است، صرفاً با شعار و جنجال و بلوف نمیتوان به نتیجهٔ مطلوب رسید. هر مانور سیاسی قدرت واقعی میخواهد و ظرفیت سیاسی اجتماعی؛ که حکومت پوسیدهٔ آخوندها فاقد این توانمندیها و ظرفیتهاست و توان تحمل تبعات آن را نخواهد داشت.
باز هم نرمش قهرمانانه؟!
بوقچیهای باند خامنهای و رئیسی، جلاد محبوب بیت ولایت، در روزگار شیخ بنفش آخوند روحانی را بهخاطر مذاکره و نرمش در برابر غرب متهم به «خیانت» کرده و با عربدهکشی خواستار محاکمهٔ باند اصلاحطلبان قلابی بودند.
اما همین جماعت به فراخور وضعیت فعلی و کرسی نشینی رئیس هیأت مرگ، سریعتر از آفتاب پرست تغییر رنگ داده و عقبنشینی خفتبار نظام در مقابل آژانس را یک «عقبنشینی به هنگام» خواندند که مانع رفتن پروندهٔ اتمی نظام به شورای امنیت شده است!
خامنهای که بهشدت از گیر افتادن دم روباه ولایت در تلهٔ اتمی کلافه گشته، این روزها با تاکتیک حرکت بر لبهٔ تیغ، گامهایی لرزان و هراسان برمیدارد. یعنی اینکه ضمن تداوم شعارهای پوچ و مسخره برای قدرتنمایی، در آخرین ثانیههای دقیقه ۹۰ اقدام به غلطکردمگویی کرده و خفیفانه گامی واپس بگذارد. این الگوی کوچکی از سیاست مسخرهٔ «نرمش قهرمانانه» است که البته این بار بدون جنجال و هیاهوی رسمی، ناگزیر از تندادن به آن است.
خفتگیری خامنهای توسط باند مغلوب
حذف شدگان باند مغلوب که از دو سیرک انتخابات گذشتهٔ نظام زخمهای کاری برداشتهاند، این روزها مترصد هر فرصتی هستند که گزکی از خامنهای و جلاد سوگلیاش بگیرند.
برای نمونه روزنامهٔ آفتاب یزد با برجسته کردن گروگانگیری کثیف مردم ایران توسط خامنهای در داستان کرونای ولایت و ممنوعیت واکسن، مدعی شد که «یک جای کار میلنگد!» سپس در بخشی دیگر با اشاره به عقبنشینی خامنهای در مقابل آژانس بینالمللی انرژی اتمی و سفر گروسی به تهران، این پرسش را مطرح کرد که چطور صدای کسی از این عقبنشینی در نیامده است؟! (۲۲ شهریور۱۴۰۰)
اما این ماجرا تنها به باند مغلوب ختم نخواهد شد! بدنهٔ هار کفتاران ولایی که نشخوار کنندهٔ لاطائلات بیتالعنکبوت نظام هستند، وقتی ادامهٔ همان روند پیشین دولت روحانی خائن را در «دولت جوان حزباللهی» میبینند، دچار ریزش و انفعالی میشوند که لاجرم به کاهش توان مقابلهٔ خامنهای با بحران اجتماعی (جامعه انفجاری) راه خواهد برد.
نشستن خامنهای روی اره با هر ژست و فیگور قدرت، چیزی از درد ولایت کم نخواهد کرد و این ترم سیاسی که مقاومت ایران برای توصیف آچمز سیاسی نظام آخوندی بیان کرده بود، این روزها دیگر در درون نظام هم مطرح میشود. چنانچه روزی نامهٔ جهان صنعت در ۲۱ شهریورماه به همین وضعیت نظام اذعان کرد و نوشت: «شرایط امروز نظام درباره برجام مثل «اره دو سر» است. از هر دو سر که آن را پس و پیش کنید، موجب برش برداشتن و هزینهبار بودن میشود».
اما در نهایت اره و تبر و تیشهٔ حقیقی دست مردم ایران است، فصل قطع درخت مسموم ولایت فرا رسیده و خامنهای حتی اگر با بند بازی روی لبهٔ تیغ آژانس، قصد ادامهٔ بازی کج دار و مریزش را داشته باشد، با مردم و مقاومت ایران توان چنین بازیای نخواهد داشت.