۱۳خرداد۱۴۰۰
رانت و فساد
نمایش انتخابات ریاستجمهوری در نظام ولایت فقیه هزار عیب و ایراد داشته باشد اما یکی از محسنات آن رو شدن دست خالی نامزدان منتصب شورای نگهبان است. هر کدام از آنها در این چند روزه در رسانهها ظاهر شدند و از اقتصاد فاسد و رانتی و خروج سرمایه و گرسنگی کارگران و تهیدیستی زحمتکشان گفتند، بضاعت و فهم و شعور شان از ساختار اقتصادی، کارکرد آن، ماهیت و شیوههای انباشت سرمایه و... را نشان دادند.
بیچاره «اقتصاد»
«آنچه در میان تأیید صلاحیت شدههای ریاستجمهوری بهعنوان فصلمشترک وعدهها میتوان در نظر گرفت اقتصاد است. اما تا به اینجای کار هنوز هیچ برنامه و اظهارنظر متفاوتی نسبت به سایر نامزدها در چند دهه اخیر بیان نشده است. همچنان در بر پاشنه کلیگوییها و گاه همان شعارهای عوام گرایانه میچرخد. وعدههایی گاه مخرب مانند یارانه فلان تومانی و یا حل کردن فلان مسأله اقتصادی در چند روز مطرح میشود... . . بانیان وضع موجود به نوعی همه مسئولانی هستند که طی چند دهه اخیر هر کدام در جایی مسئولیتی را به عهده داشتهاند بنابراین پیکان اتهام به یکدیگر برای مقصر دانستن یکدیگر مشکلی را حل نخواهد کرد... . کلید واژه بیچاره اقتصاد اگر چه پرکاربردترین واژه در بین نامزدهاست اما همچنان بهعنوان یک اصل مهجور مانده در سپهر سیاسی دهان به دهان میشود».
سایه سنگین ناامیدی بر فضای کسب و کار
رقبای این نمایش تهی از معنا برای جلب مشتریهایی که اصلاً در محل نمایش حضور ندارند، بهقول هم مسلکانش شروع به «سیاه نمایی» میکنند! تا جایی که ترس و نگرانی باندهای رقیب هم از نتیجهگیری شنوندگان فرضی افزایش یافته است.
«مدتی است یاس و ناامیدی به اشکال گوناگون در بخشهای مختلف مطرح میشود اما در آستانه انتخابات ریاستجمهوری این رویکرد بهویژه از سوی نامزدهای ریاستجمهوری شدت گرفته و اظهارات تمامی نامزدها بیانگر فضای شکننده اقتصادی است. آنچه از سوی نامزدهای انتخاباتی مطرح میشود به اندازهای سیاه است که گویی در بدترین فضا زندگی میکنیم، اما همین نامزدها شعارهایی میدهند که گویا اگر قرار است سکان اداره دستگاه را بهدست بگیرند، در مدت کوتاهی همه چیز گل و بلبل خواهد شد» (تجارت۹خرداد۱۴۰۰).
یادآوریهای تلخ به یک مقام مهم سیاسی- نظامی
همین چند روزه اخیر اتاق بازرگانی رژیم با دعوت از نامزدهای نمایش انتخابات، خواستار توضیح وضعیت اقتصادی از آنان و ارائه راهحل هایشان شده است. اما حیرت و تعجب از نادانی، گیجی و سرگشتگی نامزدها در فهم و شناخت از بحرانهای اقتصادی و طبعاً راهحل این چالشها، دستاندرکاران حوزه تولید و تجارت را برانگیخته است. آنها در دیدار با سبزعلی رضایی که برای چهارمین بار خواهان رئیس جمهور شدن است و بهقول خودش از همه نامزدها بیشتر اقتصاد بلد است، نتوانستند خشم و تأسف خود را ابراز نکنند.
«نامزدهای این انتخابات با حضور در جمع فعالان بخش خصوصی در اتاق ایران، برنامههای اقتصادی خود را تشریح کردند. محسن رضایی کاندیدایی که بهعنوان اقتصاددان به میدان آمده اما به باور بخش خصوصی حتی او هم تاکنون نتوانسته برنامهیی قابل لمس و اتکا به صاحبنظران اقتصادی ارائه دهد. همین موضوع باعث شده است که نگرانی بخش خصوصی نسبت به آینده اقتصاد ایران بیشتر شود» (جهان صنعت۱۲خرداد۱۴۰۰).
تراژدی کاهش ۵۰درصدی سهم ایران در تجارت جهانی
متولیان تجارت و کاسب و کار که مورد تأیید رژیم آخوندی هم هستند اذعان کردند در حالی با وعده و وعیدهای انتخاباتی دولتهای مختلف روبهرو هستیم که نگاهی به موقعیت ایران در اقتصاد جهانی نشان میدهد که «سهم امروز کشور در اقتصاد جهانی نسبت به ۴۰سال گذشته نصف شده است» (همان منبع). بر همین اساس رئیس اتاق بازرگانی با بیان اینکه این وضعیت «خجالتآور» است، اعلام کرد: مقامات دولتی همواره از منابع عظیم معدنی و ظرفیتهای بزرگ نیروی انسانی ایران برای رشد و توسعه سخن گفتهاند اما با در نظر گرفتن این صحبتها حالا پرسش این است که در حال حاضر چرا اینجا هستیم؟
انصاری نایبرئیس اتاق بازرگانی نیز با بیان اینکه مسائل اساسی از جمله فساد، اقتصاد ایران را قفل کرده است، به رضایی گفت، وقتی تصمیمات اقتصادی با اتکای منافع فردی و گروهی اتخاذ میشود، اقتصاد گیج میشود و همراه خودش صاحبنظران را نیز گیج میکند. آیا برنامه و توانی در برابر آن دارید؟
تجارت توسط سیاست گروگانگرفته شده
آن دیگری گفت، آقای رضایی! بالاخره ما جزو جامعه جهانی هستیم یا نیستیم؟ تکلیف ما را مشخص کنید. اگر هستیم باید قواعد جامعه جهانی را رعایت کنیم. اگر نیستیم به شجاعت و صراحت اعلام کنید و مطابق این شرایط جدا افتادگی برنامهریزی اقتصادی خود را تشریح کنید.
پاسخ سبزعلی رضایی هم جز کلیگویی و وعده دادن یارانههای چند برابر و خط و نشان کشیدن به این سو و آن سوی دنیا، چیز دیگری نبود.
چوب بیبرنامگی را میخوریم
در همین اوضاع آشفته است که کارشناسان اقتصادی زبان خود را بازتر کردهاند و کارگزاران رژیم آخوندی را مسبب این بحرانها معرفی میکنند. سرپرست سابق سازمان توسعه تجارت رژیم میگوید «هیچکدام از کاندیداهای ریاستجمهوری برنامه مدون و مشخصی برای اداره کشور و بهویژه امور اجرایی آن ندارند. ما در دورههای مختلف مدام با چهرههایی مواجه میشویم که گویا فقط میخواهند رئیسجمهوری شوند و بدون اینکه برنامه مشخصی ارائه بکنند فقط موضوعات کلی را بیان میکنند و پس از انتخاب بهعنوان رئیسجمهوری با مسئولیتهایی که بر عهده خود میبینند مواجه میشوند. با وجود تمام این مشکلات باید بپذیریم مهمترین مشکل ساختار اقتصادی و تجاری کشور و پاشنه آشیل دولتهای مختلف، بیبرنامگیهایی بوده که همچنان به ما آسیب میزند» (صمت۱۱خرداد۱۴۰۰).
۴۰سال رانت و فساد
سالها پیش احمد توکلی از مهرههای قدیمی سرکوب کارگران و نویسنده قانون کارگر فوق ارتجاعی در اوان انقلاب ضدسلطنتی، به بازنگری افکار و اعمالش پرداخته و انتقادی سطحی و بیرمق از خود کرده بود وی با بیان این که ای کاش! در زمانی که نماینده مجلس بودم عقلم به اندازه امروز برای چگونگی مقابله با مفسدان میرسید، در توصیف وضعیت حاکم بر ایران گفته بود: «در ۴۰سال پس از انقلاب اسلامی قدرت در اختیار عدهیی بیسواد، پررو، هم قومی، پسرخانه، رفیق و همکلاسی بوده است (دنیای اقتصاد۱۲مهر۱۳۹۷).
وی باید اضافه میکرد که این نظام با این ماهیت تبهکارانه و این عملکرد غارتگرانه و باندهای مافیاییاش آیندهای در ایران ندارند. و امروز هم رئیسی آخرین برگ سوخته آن میباشد.