۱تیر۱۴۰۰
کاندیداهای پوششی خامنه ای
وحید حقانیان معاون دفتر خامنهای در بیانیهیی که رسانههای حکومتی منتشر شده با اشاره به کاندیداهای پوششی مانند پاسدار ضایی، قاضیزاده هاشمی و همتی، از اینکه آنها تا آخر در صحنه خیمهشببازی انتخاباتی باقی ماندهاند قدردانی کرد: «این برادران تا آخر رقابتهای انتخاباتی، در صحنه باقی ماندند تا انتخابات بهرغم تبلیغات چندین ماهه و سنگین دشمنان، رنگ و بوی واقعی و رقابتی به خود بگیرد. بنابراین حضور این ۳ رقیب برای رئیسی، امداد الهی به حساب آمد وگرنه با توجه به شرایط رد صلاحیتها، تحریم انتخابات توسط بیگانگان، اگر این سه نفر نیز اعلام انصراف کرده بودند، یقینا چالش بزرگی برای نظام بهوجود میآمد» (روزنامه همشهری ۳۰خرداد ۱۴۰۰).
این بهروشنی یعنی حضور آنها صرفاً برای رنگ و لعاب دادن به انتخابات بوده تا آنرا مثلا «واقعی» جلوه بدهند.
از مدتها قبل مشخص بود که خامنهای با پیش کشیدن موضوع «دولت جوان و حزب الللهی» ارادهاش بر این است که جلادی از قماش قاسم سلیمانی را از خمره انتخابات بیرون بیاورد. تنها کسی هم در جلادی و خونریزی مشخصات «حاج قاسم» را داشت جلاد قتلعام سال۱۳۶۷ ابراهیم رئیسی است و بقیه کسانی هم که خود را کاندید کردند پوششی و مترسکی بیش نبودند.
در زمینه مهندسی بودن انتخابات آخوند موسوی لاری وزیر کشور دولت آخوند شیاد محمد خاتمی گفت: «مقدمات انتخابات بهگونهیی پیشبینی شده بود که انتخابات کاملاً مدیریت شده تلقی شود» (سایت جماران ۳۱خرداد ۱۴۰۰).
وحید حقانی هم به این واقعیت اعتراف و اشاره کرده اگر «سه رقیب انصراف میدادند چالش بزرگی درست میشد».
منظور او از چالش بزرگ این است در حالی که عملاً انتخابات نمایشی و فرمایشی بود، با کنار رفتن سه پادو دیگر خامنهای از صحنه رقابت، اوضاع خیلی بیریختتر از وضعیت کنونی میشد، لذا از نظر او باقیماندن آنها در صحنه تا حدی کمتر باعث آبرو ریزی برای نظام شده است.
پس از انتشار نوشته وحید حقانیان در بسیاری از شبکههای اجتماعی بسیاری از کاربران نیز نوشته او را اعتراف بر مهندسی بودن سیرک انتخاباتی و پوششی بودن عناصری مانند پاسدار محسن رضایی و قاضیزاده هاشمی دانستند.
بهدلیل این واکنشهای مردمی بود که خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) ۳۰خرداد ۱۴۰۰ وحید حقانیان را چوب کاری کرد که چرا بهعنوان معاون دفتر خامنهای چنین غلط کاری کرده، و نوشته او را یک آبرو ریزی و «رویه خسارت بار» برای دفتر خامنهای تلقی کرد.
تسنیم از حقانیان خواست: « «ضمن ترک این رویه خسارتبار هر چه سریعتر درباره این شبههافکنیها روشنگری کرده و از ساحت رهبر معظم انقلاب اسلامی و دفتر ایشان صیانت کند».
این خبرگزاری حکومتی همچنین نوشت «تحلیلگران و دلسوزان جبهه انقلاب» از «بیانیه فی نفسه عجیب و معنادار» معاون دفتر خامنهای دلسوخته شدهاند. چرا که حقانیان «دفتر رهبر معظم انقلاب را در معرض آسیبهای بیجهت» و «دفتر مقام معظم رهبری را در مظان سوءتفاهمها» قرار داده است.
اشاره این مقالهنویس تسنیم به بازتاب این اعتراف در افکار عمومی مردم در کف خیابانها و در شبکههای اجتماعی است که بر پوشالی بودن نمایش انتخابات خامنهای دست گذاشتند و نفرت خود را نسبت به خامنهای و نظام سراپا فاسدش نشان دادند. کسانی که خبرگزاری نیروی تروریستی قدس بر مبنای حرص و کین ضدمردمی خود آنها را «خناسان» و «مغرضان» نامیده که «علیه دفتر رهبری و رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی عقده گشایی کردهاند».
گذشته از هر تلاش و تقلایی از جانب رسانههای حکومتی برای بزک کردن چهره کریه و زشت این نمایش مفتضح، کیست که نداند یا نفهمیده باشد که این انتصابی از پیش تعیین شده بوده و بقیه صحنه، بازیای بیش نبوده است.
انتصابی که البته برنده واقعی آن نه آخوند رئیسی جلاد و بیت خامنهای بلکه مردم ایران بودند که این سیرک را تحریم کردند و به جهانیان نشان دادند راه تغییر در ایران در کف خیابانها به دست میآید نه در صندوقهای فریب آخوندها.
آخوند ابطحی هم به پشت کردن مردم به کل حاکمیت اعتراف کرد و نوشت: «بیشتر احزاب سیاسی (باندها و دستجهتات درونی رژیم) آمدیم تا مشارکت را اضافه کنیم اما نشد و عمده مردم نخواستند» (روزنامه مستقل ۳۰خرداد ۱۴۰۰).
آخوند موسوی لاری وزیر اسبق کشور هم گفت: «انتخابات ۲۸خرداد حاوی اعتراض جدی مردم بود این انتخابات هیچ برندهای نداشت. آراء باطله میخواستند به شورای نگهبان تفهیم کنند که با تصمیم شما مشکل داریم. انتخاباتی را پشت سر گذاشتیم که به هیچیک از جلوههای آن نمیتوانیم افتخار کنیم» (سایت جماران ۳۱خرداد ۱۴۰۰).
بعد از لافو گزافها درباره ارقام تخیلی مشارکت و استناد به رقمسازیهای اتاق تجمیع آرا، رسانههای حکومتی هم ناگزیر به اعتراف به عدم مشارکت مردم شدند، و به این واقعیت اذعان کردند که حتی با این آمار ساختگی آمار شرکت مردم زیر۵۰درصد، و آرای باطله هم رقم قابل توجهی است و به رئیسی هم یاد آور شدند زمین ناهموار و دارای پرتگاهی مقابل او است. پرتگاه مورد نظر آنها هم کله پا شدن دولت این آخوند جلاد و سرنگونی نظام ولایت فقیه است.