۲۴فروردین۱۴۰۰
شیخ مست و مملکت رفته ز دست
آشفته بازاری است که در آن سگ صاحبش را نمیشناسد. از یکطرف مقام عظمای ولایت سودای بیرون کشیدن «دولت جوان حزباللهی» را از جعبهی جادو در سر میپزد و یکی یکی مار مهرههایش را بیرون میریزد و در آفتاب پهن میکند، از طرف دیگر دستبوسان و قره نوکرهای دم و دستگاه خودش هنوز به توافق نیستند که چه کسی را کاندید کنند و کسی راضی نیست بهخاطر دیگری کنار برود.
عجب شلم شوربایی است! از یکسو عمود خیمهی نظام اعلام میکند «مسئولان،
اقتصاد کشور را به رفع تحریم گره نزنند و معطل و پا در هوا در انتظار تصمیمگیری
دیگران نمانند... سیاست کشور در رابطه با مواجه با طرفهای برجامی مشخص است و
نباید از آن تخطی شود»، از سوی دیگر رایزنانش با اجازه و موافقت او
دارند با شیطان بزرگ در اتاق کناری نرد مذاکره میبازند. بعد هم که به بنبست برمیخورند
و مذاکره طبق برآورد آنها پیش نمیرود ناگهان مجلس ولایی یادش میافتد که «قانون
اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» را تصویب کرده، دچار تلاطم میشود و رأی به ۱۳مورد استنکاف روحانی از قوانین مصوب مجلس میدهد و آن را برای
قوه قضاییه میفرستد.
در این خبر دقت کنید:
«نمایندگان در نشست علنی امروز (یکشنبه ۲۲فروردین) مجلس شورای اسلامی، با ارجاع گزارش کمیسیون قضایی و
حقوقی به قوه قضاییه در مورد استنکاف از اجرای ماده (۱) قانون مدنی از سوی حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر حسن
روحانی رئیس جمهور، با ۱۹۰ رأی موافق، ۹ رأی مخالف و ۹ رأی ممتنع
از مجموع ۲۳۵ نماینده حاضر موافقت
کردند» (خبرگزاری مجلس ارتجاع. ۲۳فروردین ۱۴۰۰).
همزمان معاون روحانی رقیب را بهدلیل کوتاهی امنیتی در انفجار نطنز به باد
انتقاد میگیرد:
«یکی از اصلیترین مسائل کشور این هست که هیچ دستگاهی حاضر نیست در
مقابل مسئولیتی که بر گردنش هست پاسخگوی مسئولیتش به یک مرجع دیگر و یک مرجع
بالاتری باشد.
دستگاه اقتصادی است، دستگاه برنامهریزی است، دستگاه سیاسی است، دستگاه
امنیتی است. مگر ما کم اتفاقی در کشورمان میافتد؟ مگر کم مسائلی برای این کشور
پیش میآید؟ گاهی اوقات هزینههای حیثیتی آن، هزینههای اقتصادی آن هزینههای
امنیتی آن برای یک کشور میتواند فاجعهبار باشد. کدام دستگاه تا الآن پاسخ داده
شده که بزرگترین دشمن این کشور اگر یک کاری در این کشور میکند، دستگاهی که مسئول
بوده که شناسایی کند و جلوگیری کند و نگذارد که دشمن کشوری در یک کشوری اقدامی
انجام بدهد، مورد مواخذه و بازخواست قرار گرفته؟ کجایش به اطلاع مردم رسانده شده؟»
(اسحاق جهانگیری. تلگرام خبر فوری رژیم. ۲۳فروردین ۱۴۰۰)
قضیه به اینجا ختم نمیشود. وضعیت رژیم حسابی قاراشمیش است. دو طرف برای ایز
گم کردن نقش خود در جنایت پیک چهارم کرونا، انگشت اتهام را به سوی یکدیگر
نشانه میروند و مواضع ضد و نقیض میگیرند. از یکطرف روحانی در ۷ فروردین۱۴۰۰ اعلام میکند
«به نظر من از پیک کرونا عبور کردهایم» ولی فقط یک هفته طول میکشد تا نظرش را ۱۸۰درجه بچرخاند و حرف دیگری بزند. بعد وقتی معاون او بند را آب میدهد
و اعتراف میکند: «برخی در ستاد ملی کرونا مانع شدند تا از فرصت طلایی عید برای
خاموشی شعلههای کرونا استفاده کنیم! نمیتوانم اسامی این افراد را بگویم!» به او
تشر میزند و میگوید نباید چند گانه حرف زده شود ما سخنگو انتخاب کردهایم. دو
روز بعد از این اولتیماتوم، وزیر بهداشت او صاف صاف جلوی روحانی میایستد و میگوید:
«باید نفس حرف دو صدایی و حرف یکصدایی را ارزیابی کنیم. در مورد حرف غیرکارشناسی
از محل مورد اعتماد کارشناسی مردم، اگر انتظار تکصدایی داریم، اشتباه است» (سایت
وزارت بهداشت. ۲۳فروردین ۱۴۰۰).
در حالی که این نقاش در جریان است قاضیالقضات بدنام خامنهای برای رئیسجمهور
ارتجاع خط و نشان میکشد و خواستار پاسخگویی او میشود.
«این سؤال جدی مردم از مسئولان تصمیمگیر است که چرا با تأخیر، با
موج جدید کرونا مقابله شد که شاهد اشکالات و خسارات آن هستیم و حتماً باید در این
خصوص پاسخگو باشند» (خبرگزاری مهر آخوندی. ۲۳فروردین ۱۴۰۰).
در گوشهیی دیگر از این نظام جرواجر، در خلال عر و تیزهای سرچماقدار خامنهای،
پاسدار سعید قاسمی و شاخ و شانه کشیدنهای او برای روحانی معلوم میشود که بهرغم
تبلیغات گوشکرکن، موضوع سادهای مانند کشیدن لوله آب برای غیزانیه، هنوز هم که
هنوز است انجام نشده است.
«یک ستاد بحرانی دارد رسمی تشکیلات ریاستجمهوری که متأسفانه
متأسفانه عرض کنم الآن فشل و بیخاصیت یعنی تشکیلات ستاد بحران ریاستجمهوری در پی
این دوره هشت ساله در زلزله و در سیل بسیار فشل عمل کرد، بسیار فشل. کجاست ستاد
بحران خودش دچار بحران است... پارسال بحران غیزانیه را ما داشتیم ۸۵ تا روستا آب قطع شد، اصلاً مسئولان هم عین خیالشان بیتوجه به
قصه که شد یک بحرانی قولهایی که دادند و شد و تمام شد و اینها دروغ یکسری لولههایی
کشیدند و پول دادند آقای فتاح ۲۰میلیارد
اون عزیزم آقای مخبر چند میلیارد فلان و اینها نشد که نشد تمام نشد باز مردم هنوز
بحران دارند خب چه بکنه یارو تو غیزانیه؟» (تلویزیون حکومتی افق. ۲۱فروردین ۱۴۰۰)...
***
راستی موضوع چیست؟ در مافیای هزارچهرهی آخوندی چه خبر است. باندهای آن برای
چه به جان یکدیگر افتاده و بر سر و روی هم مخلاب میکشند؟
بحث یک چیز بیشتر نیست. دعوا دعوای ربودن سهم بیشتر از قدرت و اختیارات برای
جنایت و چپاول در آستانهی انقباض رژیم است. بهقول ملکالشعرا بهار:
شاه مست و شیخ مست و شحنه مست و میر مست
مملکت رفته ز دست
هر دم از دستان مستان فتنه و غوغا به پاست
کار ایران با خداست
مملکت کشتی، حوادث بحر و استبداد خس
ناخدا عدل است و بس
کار پاس کشتی و کشتینشین با ناخداست
کار ایران با خداست
این چرخهی خون و جنون و جنایت، تاراج و دروغ و سالوس بیگمان در قیام آتشین جوانان
شورشی و مجاهدان آزادی، این فرزندان واقعی ستارخان متوقف خواهد شد و باید بشود.
کار ایران با خدای تودههای به ستوه آمده و لهیب سوزان خشم آنهاست. این
لهیب از هماکنون بر بساط دینفروشان خونآشام وزیدن گرفته است و بیتردید تا
نابودی آن از پا نخواهد نشست.