۲۰فروردین۱۴۰۰
صفهای طویل مرغ در شرایط کرونایی
احمد جنتی نود و پنج ساله، دبیر شورای نگهبان، رئیس مجلس خبرگان، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی! است. با اینحال بهتازگی متوجه شده است که وضعیت معیشت و رزق روزانه مردم خوب نیست! بهمین خاطر گفته است: «وضعیت اقتصادی کشور بسیار نگرانکننده است و معلوم نیست که آیا مسئولان از اصلاح وضعیت موجود اقتصادی، ناتوان هستند یا اینکه اعتنایی ندارند؛ وضعیت برای اقشار کمدرآمد جامعه، بسیار سخت شده و نرخها هر روز بالا میرود، مسئولان باید هر چه سریعتر به مشکلات مردم رسیدگی کنند» (آفتاب یزد۱۹فروردین۱۴۰۰).
نگاهی به سمت و مقامهایی که او تصاحب کرده است نشان میدهد در طی این چهل
سال خودش به چه میزان در اصلاح وضعیت اقتصادی، ناتوان است و یا بیاعتنایی کرده
است که حالا به نوچهها و بقیه کرکس های پیرامونش هشدار میدهد.
پیشبینی رکود تورمی ایران در سال جاری
حالا ببینیم این نگرانیها و هشدارها از کجا برمیخیزد؟
به تازگی صندوق بینالمللی پول گزارشی درباره تورم و رشد اقتصادی در ایران را
منتشر کرده است که البته پیشبینی دلهرهآوری در سال جاری دارد.
«صندوق بینالمللی پول در آخرین گزارشی که روز ۱۷فروردین منتشر کرده پیشبینی کرده که تورم سال جاری میلادی ایران
به ۳۹درصد برسد. هر چند اعلام چاپ پول در سالهای ۹۸ و ۹۹ برای پوشش بخشی از
بودجه توسط رئیس کل بانک مرکزی همچنین احتمال کسری عملیاتی حدود ۳۰۰هزار میلیارد تومانی برای سال جاری، احتمال افزایش تورم را تقویت
میکند. با این وجود برخی کارشناسان بر این باورند که در صورت تأخیر در
واکسیناسیون و ادامهدار شدن روند فعلی همهگیری و واکسیناسیون، وضعیت شاخصهای مهم
اقتصادی کشور در سال جاری بدتر خواهد شد» (اعتماد۱۹فروردین۱۴۰۰).
رشد اقتصادی سینوسی یا الاکلنگی
در گزارش این نهاد بینالمللی از وضعیت سینوسی رشد اقتصادی در ایران رقمهای
ناچیزی ذکر شده است که نگرانی کارشناسان را برانگیخته است. در دهه۹۰ از رشدهای منفی ۵ و ۶درصدی تا نزدیکیهای صفر و از آنجا به ضرب و زور آمارهای بانک
مرکزی تا یکی، دو درصد هم نشان داده شده است. تا آنجا که گزارش نتیجه میگیرد: «با
کنار هم قرار دادن اعداد و ارقام پیشبینی شده تورم و بیکاری میتوان به این نتیجه
رسید که ایران در سال جاری میلادی همچنان درگیر رکود تورمی باشد. شاید یکی از
دلایل تورم و رکود بالا علاوه بر چاپ پول برای جبران کسری بودجه، تداوم روند فعلی
همهگیری کرونا و واکسیناسیون دیرتر از سایر کشورها باشد». البته این گزارس وضعیت
اقتصادی رژیم آخوندی را با افغانستان و عراق و پاکستان هم مقایسه کرده که شرمآور
و نشاندهنده فساد و غارتگری کارگزاران نظام ولایت فقیه است
اقتصاد ایران در دو سال۱۲درصد
کوچکتر شد
کارشناسان حکومتی اقتصادی بارها دهه نود را برای ایرانیان تحت حاکمیت نظام
ولایت فقیه، دهه از دست رفته مینامند. اما پیامدهای آن در دهه بعد هم خود را نشان
میدهد. وحید شقاقی از جمله این کارشناسان حکومتی میگوید: «دهه نود یکی از سختترین
مقاطع تاریخی برای اقتصاد ایران بود. این دهه با تمام فراز و فرودهایش به پایان
رسید اما چالشهای اقتصادی آن همچنان بر قوت خود باقی مانده و به اتمام نرسیدهاند؛
چالشهایی که به سال۱۴۰۰ منتقل میشوند».
فرصتسوزی اقتصادی در دهه۹۰
دهه ۹۰ در اصل دهه فرصتسوزی
در اقتصاد ایران بود. رشد اقتصادی در این دهه صفر بود و میانگین تورم ۲۴درصد بود. فاجعهبار اینکه در ۱۰سال گذشته، رشد انباشت تشکیل سرمایه ثابت ناخالص، منفی ۵.۲ درصد بود. و بدتر از آن هم اینکه در ۲سال اخیر رشد هزینههای جبران اصطلاک از رشد سرمایهگذاری
پیشی گرفت و زیرساختهای اقتصاد ایران مستهلکتر شد. دیگر نمیشود از
شکاف طبقاتی سخن گفت، که محاسبات نشان میدهند شکاف طبقاتی در دهه۹۰ گسترش یافته و شاخص ضریب جینی از ۳۶.۵ به ۴۲ رسید.
شقاقی تأکید میکند: «در ۲سال اخیر،
اقتصاد ایران بیش از دوازده درصد کوچک شد. این در اصل تصویر ناگواری از دهه۹۰ است بهطوری که آن را باید دهه فرصت سوزی تمامعیار نامید»
(خبرآنلاین۱۵فروردین۱۴۰۰). . تازه اینها در حالی است که نقدا در سال۱۴۰۰دست کم بیش از ۴۰۰هزار
میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی ایجاد خواهد شد.
بدهی ۱۳رقمی دولت آینده
آخوندی
در شرایطی دولت آخوند روحانی آخرین دست و پازدنهایش را تا انتخابات
خردادماه البته با پولهای قرضی به در و دیوار اقتصاد ایران میکوبد که تقریباً سه
ماه دیگر موعد بازپرداخت اصل و سود بدهی دولت بابت انتشار اوراق قرضه در سال گذشته
فرا میرسد و با توجه به کسری شدید بودجهیی مشخص نیست که رقم ۱۷۷هزار میلیارد تومان اوراق که در سال گذشته منتشر شده، قرار است
چگونه و با چه پولی تسویه شود. اما در شرایطی که بودجه سال۱۴۰۰ برای تحقق در بسیاری از بخشها نیاز به «انتشار اوراق» و جمعآوری
پول و نقدینگی از سطح جامعه دارد؛ تعهدات قبلی، بار سنگینی است که به عهده دولت
بعدی خواهد بود.
«به گفته حسین راغفر، اقتصاددان در قانون بودجه ۱۳۹۹ نسبت هزینه پرداخت اصل و سود اوراق بدهی به کل درآمدها حدود ۸درصد بود و این نسبت در لایحه بودجه ۱۴۰۰ به حدود ۱۵درصد
افزایش یافته است. در عین حال نسبت پرداخت اصل و سود اوراق بدهی به درآمدهای
مالیاتی از حدود ۲۰درصد در قانون بودجه ۹۹ به بالای ۵۰درصد در
لایحه بودجه ۱۴۰۰ افزایش یافته است.
این آمار و ارقام به این معناست که در سال جاری و با روی کار آمدن دولت سیزدهم، کل
درآمدهای مالیاتی نیز کفاف هزینهها را نمیدهد و برای جبران این کسری بودجه
سناریوهایی مانند بالا نگهداشتن نرخ دلار، افزایش قیمت حاملهای انرژی و حتی چاپ
پول، گزینههای در دسترس دولت آینده هستند» (اعتماد۱۸فروردین۱۴۰۰).
فشار بیامان گرانی و کرونا بر مردم
اعداد و ارقام ذکر شده چه معنایی در وضعیت معیشت مردم خواهد داشت؟ آنان چگونه
میتوانند جلوی سیل گرانی کالاهای مورد نیاز برای ادامه حیات خود را بگیرند؟ سفرههایی
که دیگر باز نمیشوند و گرسنگانی که روزانه بر آمارشان افزوده میشود. و این در
حالی است که مردم دارند در زیر بار ویروس کرونا له میشوند و جان میبازند. وقتی
«قیمت هر کیلو گرم ران گوسفندی به کیلویی ۱۶۲هزار
تومان، گوشت ران گوساله ۱۳۵هزار تومان، گوشت ران
و سردست گوساله ۱۳۰هزار تومان، گوشت چرخ
کرده ۱۱۰هزار تومان و گوشت منجمد ۱۰۸هزار تومان رسیده است. کار به جایی رسیده است که رسانههای
حکومتی ناله میکنند: «اگر چه آبروی مدیریت کشور با صفهای مرغ بر باد رفت، اما
گویا تنها راهکار را گرانی میدانند به نوعی که قرارگاه ساماندهی مرغ کشور به
ریاست وزیر جهاد کشاورزی قیمت مرغ را افزایش داد. بر این اساس قیمت مرغ منجمد در
سردخانه کیلویی ۱۸هزار و ۸۰۰تومان، قیمت مرغ منجمد برای مصرفکننده کیلویی ۱۹هزار و ۸۰۰تومان،
قیمت مرغ زنده در کشتارگاه کیلویی ۱۷هزار و ۱۰۰تومان، قیمت مرغ آماده طبخ در میدان بهمن کیلویی ۲۳هزار و ۳۰۰تومان و
قیمت مرغ آماده طبخ برای مصرف کننده کیلویی ۲۴هزار و ۹۰۰تومان
تعیین شد» (تجارت۱۸فروردین۱۴۰۰).
دایناسورها نگران چه هستند
واقعیت این است جنتی و غیرجنتی که این روزها دم به دم نسبت به شرایط انفجاری جامعه با ادبیات خاص خود اظهار وحشت میکنند هرگز نگران قربانیان خود یعنی مردم ایران نیستند، بلکه آنها مانند همه دیکتاتورها از جمله محمدرضا شاه پایان حاکمیت خود را بو میکشند و از این وحشت دارند که خروش و قیام همان قربانیان بساط ننگینشان را از خاک پاک ایرانزمین جارو کند. که البته این واقعیتی است محتوم که به دست مردم و جوانان شورشی ایرانزمین محقق خواهد شد.