سخنرانی جوامع ایرانیان در کشورهای مختلف جهان-قسمت دوم

بلژیک

افسانه نجیب

پنجاه و شش سال پیش، سه بزرگمرد آزاده تاریخ معاصر ایران، محمد حنیف‌نژاد، سعید محسن و علی اصغر بدیع‌زادگان، در تأسیس سازمان مجاهدین، آنچه را که منسوخ و استثماری بود به دور انداختند و اندیشه‌های پیشرو، بالنده و رهایی بخش را جایگزین روشهای ارتجاعی و استثماری کردند.

بدینسان سازمان مجاهدین در شورش علیه واپسگرایی و بن‌بست و آفرینش، دنیای نو بنیان‌گذاری شد.

آنها به بهای جان خویشتن، پرنسیب درخشان ایستادن بر سر موضع، یعنی وفای به‌عهد را بنا گذاشتند. پس سلام‌های بی‌پایان ما به بنیانگذاران کبیر مجاهدین که آغاز کنندگان راهی بودند که جنبش آزادیخواهی ایران هنوز مدیون آن است.

اگر این ۵۶سال مبارزه را مورد مداقه و بازبینی قرار دهیم، به‌سادگی درمی‌یابیم، که چکیده تاریخ مجاهدین در این حقیقت نهفته است، که این سازمان دژ مستحکم آزادی ایران و سازنده و الهام‌بخش ارزش‌های پیشرو مبارزاتی و آرمانی است. مبارزه‌یی که تا سرنگونی استبداد مذهبی و نفی هر گونه بهره‌کشی و تبعیض ادامه دارد.

به‌عنوان یک زن ایرانی که شاهد بیش از چهار دهه، ظلم رژیم جنایتکار آخوندی، تبعیض جنسی، اختلاف طبقاتی، فقر و تنگدستی ایرانیان، شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی، روزنامه‌نگاران، نویسندگان و دگراندیشان، سرکوب اقلیتهای قومی و دینی و هزاران جنایت دیگر این رژیم ارتجاعی بوده‌ام و به‌عنوان کسی، که نه تنها مسئولیت خانواده را به‌عهده داشته، بلکه در سطح بالایی از مسئولیت اجتماعی، افتخار رسیدگی به درد و رنج هموطنان محرومم را به‌دوش کشیده‌ام، در پیشگاه خلق قهرمان ایران گواهی می‌دهم، که سرکوب زنان و تبعیض جنسی از همان آغاز، سنگ‌بنای حکومت جنایتکار و واپسگرای آخوندی بوده و به بهانه بی‌حجابی، زنان آگاه و شجاع ایرانی همواره مورد آزار، ستم مضاعف، تجاوز و سرکوب بی‌امان بوده و هستند.

در این میان، سازمان پیش رو و دموکراتیک مجاهدین خلق ایران بود که زنان را به‌عنوان نیروی تغییر شناسایی کرده و در صف اول مبارزه برای رهایی قرار داد. این بسیار ارزنده و قابل افتخار است که مجاهدین خلق به‌عنوان یک نیروی مسلمان و معتقد به حجاب اسلامی، خود اولین کسانی هستند که در جبهه انتخاب آزادانه حجاب و در کنار زنانی که به حجاب اسلامی، اعتقاد ندارند ایستاده‌اند و با تمام وجود، حق انتخاب آزادانه حجاب را برای زنان ایرانی محترم شمرده و می‌شمارند.

وجود بیش از هزار زن مجاهد که مسئولیتهای بالای فرماندهی و مدیریتی را در تشکیلات سازمان مجاهدین خلق به عهده دارند خود شاخص درخشنده دیگری، برای این است که سازمان مجاهدین خلق به عدالت اجتماعی، ارزشهای دموکراتیک و برابری حقوق زنان و مردان تا چه میزانی پایبند بوده و هستند. و یکی از دلایل مهم هواداری گسترده از این سازمان در میان زنان، گروه‌های مختلف قومی، مذهبی و در میان طیف وسیعی از گروه‌های مختلف تخصصی و حرفه‌یی، همین شاخص دموکراتیک، اعتقاد عملی، پویایی مجاهدین و استواری بی‌شکاف آنها در رسیدن به این اهداف مقدس می‌باشد.

تا جایی که کارنامه پرافتخار ۵۶سال مبارزه و ایستادگی، این سازمان را به محوری‌ترین سازمان در بزرگترین و ماندگارترین ائتلاف سیاسی ایرانیان برای تحقق دموکراسی، یعنی شورای ملی مقاومت تبدیل می‌نماید و او را در قالب یک آلترناتیو دموکراتیک برای دیکتاتوری حاکم به منصه ظهور می‌رساند.

خوشا مجاهدین که در مبارزه برای پیش‌بردن این اهداف، قاطع و بی‌شکاف و بی‌تردید ایستاده‌اند. کوه‌ها لرزیدند؛ اما مجاهدین برای سرنگونی ولایت فقیه از جای خود تکان نخوردند.

خوشا به جوانان و زنان ایران که از چنین گنجینه عظیمی برخوردارند تا بتوانند به نقش تاریخی خود پاسخ بدهند و بر دیکتاتور جبار و جلاد و شیاد بشورند و سرنگونش کنند.

درود بر همه هموطنان شریف و آزاده‌ایی که هر گونه همراهی با رژیم ولایت فقیه را خط قرمز پیکار آزادی اعلام کرده و به آن قیام کرده‌اند.

درود بر آزادی

پاینده باد ایران

درود بر کانون‌های شورشی در سراسر جهان، به‌ویژه ایران

درود بر رجوی


سروش ابوطالبی


سالروز تأسیس سازمان مجاهدین رو به برادر مسعود و خواهر مریم، همه مردم ایران تبریک میگویم.

به‌عنوان یک جوان ایرانی وقتی اخبار داخل ایران را می‌شنوم قلبم پر از درد میشود که چرا باید در چنین کشور ثروتمندی مردم ما در فقر و بدبختی زندگی کنند؟ چرا باید کرونا ۱۰۰۰۰۰ نفر رو بکشد چون رژیم هیچ پولی برای درمان مردم خرج نمی‌کند؟ چرا باید بچه‌های کوچک ما به‌جای درس خواندن توی خیابانها کار کنند؟ چرا باید نابغه‌ها و جوانهای با استعداد ما در زندانها باشند؟

این اخبار ناامید کننده به‌نظر می‌آید. این‌همه ظلم، این‌همه بی‌عدالتی، این‌همه فقر و بدبختی مردم ولی درست توی همین نقطه سازمان مجاهدین به‌عنوان سازمانی که با ناامیدی و تسلیم می‌جنگد مثل خورشید می‌درخشد. هیچوقت ناامید نمیشود، هیچوقت تسلیم نمیشود، همیشه می‌جنگد و به تغییر اوضاع باور دارد. به همین دلیل است که در سخنرانیهای امروز همه از مجاهدین به‌عنوان یک گنجینه ملی میهنی اسم میبرند. بله گنجینه است، جواهره. هیچ کاری نیست که مجاهدین بگویند غیرممکنه. بر عکس همیشه با شعار می‌توان و باید خواهر مریم هر غیرممکنی را ممکن می‌کنند. سرنگونی هم به‌دست مجاهدین ممکن میشود.

اگر مجاهدین و کانون‌های شورشی نبودند، راه نجاتی از هرج و مرج ایجاد شده توسط ملاها وجود نداشت. اما مجاهدین هستند و به همه ما امید و انگیزه میدهند. انگیزه میدهند که می‌توان و باید آزادی واقعی را به ایران باز آورد، می‌توان و باید قیام کرد و ملاها را سرنگون کرد. جوونا می‌توان و باید کشور خودشون را بسازند. وقتی آخوندها سرنگون بشوند جهان خواهد دید که ایران آزاد الگویی برای همه دنیا میشود.

در آخر می‌خواهم از کانون‌های شورشی اسم ببرم که پیشتاز هستند و جو اختناق رو می‌شکنند. من به اونها افتخار می‌کنم. از شجاعت اونها درس می‌گیرم و مطمئنم که با مجاهدین و کانون‌های شورشی این رژیم آینده‌ای ندارد و بدون شک سرنگون خواهد شد.

رژیم از جذب جوونا به مجاهدین می‌ترسد، اما من فکر می‌کنم کم می‌ترسد، باید خیلی بیشتر از اینها بترسد. آخه جوانها جذب ارزشهای مجاهدین، صداقت و جدیت آنها در مبارزه میشوند و رژیم میداند که نمیتواند جلوی این‌را بگیرد. من خودم هم یکی از همین جوونا هستم که انتخاب کردم تا آخر با مجاهدین باشم و به برادر مسعود و خواهر مریم میگم: حاضر حاضر حاضر

سخنرانی جوامع ایرانیان در کشورهای مختلف جهان -سوئیس


غلام وکیلی

سالروز تولد سازمان مجاهدین را به هموطنانم در هر کجا که هستند تبریک عرض می‌کنم. درود بر رهبر کبیر انقلاب مسعود عزیز که توانست در شرایط بغرنج داخلی و بین‌المللی زنان و مردان انقلابی، فداکار، و وطن‌پرست را زیر یک پرچم در راه رهایی ایران و ایرانی متحد کند و در نبردی انقلابی این مقاومت را از گردنه‌های صعب‌العبور و فراز و نشیبهای سخت و طاقت‌فرسا عبور داده و در آستانه پیروزی قرار دهد.

رژیم مدعیست که مجاهدین در ایران طرفدار ندارند اگر مجاهدین در بین مردم طرفدار ندارند نگرانی شما از چیست که به‌خاطر پخش اندکی از برنامه مجاهدین در یک کانال تلویزیونی این‌چنین بهم میریزید؟ اگر مجاهدین در داخل ایران طرفدار ندارند چرا با هزینه گزاف فقط در سال گذشته سی و دو فیلم، مستند و سریال بر علیه آنها ساخته‌اید. یکی از مهره‌های رژیم می‌گوید: «ما در دهه‌های گذشته فکر می‌کردیم اگر به سازمان مجاهدین خلق کاری نداشته باشیم آنها از یادها می‌روند به همین دلیل بیست و چهار پنج سال از این سازمان غفلت کردیم تا وقتی خطر آن در همان سال ۸۸ عینی شد، من معتقدم ما اصلاً درباره سازمان مجاهدین خلق صحبت نکرده‌ایم بنابراین وظیفه بعدی ما این است که تولیداتمان درباره مجاهدین را در مدارس و حتی دانشگاهها بهمن ۸۸ به نمایش بگذاریم (خبرگزاری مهر ۲۸ بهمن ۹۸).

خبرگزاری موسوم به دانشجو متعلق به سپاه پاسداران در تاریخ ۱۵ مهر ۹۸ می‌نویسد: «بحث و درس راجع به سازمان مجاهدین خلق دیگر گزینه قابل انتخاب نیست بلکه به یک اجبار تاریخی تبدیل شده است».

ساختن ۱۸۶فیلم مستند و سریال سفارشی و نوشتن ۵۲۷کتاب بر علیه مجاهدین چه چیزی جز وحشت رژیم از محبوبیت سازمان مجاهدین در میان مردم را نشان می‌دهد. البته آخوندها حق دارند وحشت داشته باشند. سرنگونی نزدیک است.

بجاست یادی هم بکنیم از دکتر کاظم رجوی که به‌دست تروریستهای جمهوری اسلامی در این کشور به‌شهادت رسید و حقوق‌بشر را با خون خود بر صخره‌های پایدار تاریخ ایران‌زمین نوشت. با هیچ زد و بندی نمیتواند جلوی جوشش خون او را گرفت. پرونده ترور دکتر کاظم نه تنها بسته نخواهد شد بلکه قاتلانش که در همین روزها لیست‌گذاری شدند باید به کیفر خود برسند. از این‌که به من گوش دادید متشکرم.

ندا امانی


با سلام و درود به خواهر مریم عزیز و بر همه یاران مقاومت که ۵۶سال در تمام روزهای سخت با این مقاومت بودند و هستند. آغاز ۵۶ امین سال تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران را به خلق قهرمان ایران تبریک می‌گویم.

من ندا از سوئیس مربی فوتبال لیگ دو زنان در اینجا هستم به این امید که روزی بتوانم در کنار سایر زنان و دختران ورزشکار میهنم در ایران آزاد فردا مدال طلا را برای کشورم بیاورم.

من در کشور سوئیس تحصیل کرده‌ام و در این کشور زندگی و رفاه به بهترین صورت در دسترسم است، اما مگر می‌شود با مجاهدین بزرگ شده باشید و بعد ارزشهای انسانی که در آنها دیدی را نادیده بگیری و بروی دنبال زندگی راحت خودت. هرگز!

قبل از این‌که من به دنیا بیایم، مرد شریفی به‌نام دکتر کاظم رجوی در این کشور فریاد سرکوب شدگان و دادخواه زندانیان قتل‌عام شده ۶۷ بود. به جرم همین دادخواهی به‌دست تروریستهای رژیم در چند قدمی سازمان ملل به رگبار بسته شد. رژیم فکر می‌کرد با ترور دکتر کاظم فریاد دادخواهی را خاموش خواهد کرد اما خونی که از پیکر دکتر کاظم و دکتر کاظمها ریخت هزاران جوانه زده و گل داده و امروز تمام ایران به فریاد دادخواهی برخاسته.

این عکس دکتر کاظمه که خواهر بزرگتر من ویدا که بچه بود در بغلش است. امروز ما به رژیم این اجازه را نخواهیم داد که خون شهید بزرگ حقوق‌بشر را پایمال کند. هفته پیش در مورد ترور دکتر کاظم مقاله‌ای با تیتر «سوئیس نباید در مقابل تروریزم ایران سر خم کند» نوشته بودم که در خبرگزاری سوئیس منتشر شد. قبل از انتشار، مدیر خبرگزاری از من سؤال کرد: «اگر اسم و عکس شما را چاپ کنیم، یک وقت نیایند شما را هم ترور کنند؟» بهشون گفتم خوب بکنند. خون من که از خون شهدایی که در قیام آبان شهید شدند رنگین‌تر نیست. مگر می‌توان به این دلیل در برابر بی‌عدالتی سکوت کرد؟

ما ساکت نخواهیم نشست و صدای مردم ستم‌زده مون و کانون‌های شورشی خواهیم بود. همین روزها به فراخوان خواهر مریم برای نجات جان نوید افکاری جواب مثبت دادیم، آرام و قرار نداریم و از هیچ تلاشی برای توقف اعدام او دریغ نمی‌کنیم. ما قلبمان با ایران، مردممان و قیام می‌تپد و بیش از همیشه ایمان داریم که سرنگونی زودتر از آنچه که خامنه‌ای فکرش را بکند محقق خواهد شد.

درود بر کانون‌های شورشی

درود بر شیر همیشه بیدار

درود بر اشرف سه سمبل ایستادگی و عشق و صداقت

درود بر خواهر مریم مهر تابانمان

زنده باد آزادی

حاضر حاضر حاضر

سخنرانی جوامع ایرانیان در کشورهای مختلف جهان - کانادا


احمد حسنی

با سلام به خواهر مریم، رئیس‌جمهور گرامی‌مان.

در هر تابستان دو سالگرد مهم را با هم گرامی می‌داریم: سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین و سالگرد سربدار شدن بیش از ۳۰۰۰۰زندانی سیاسی. این دو سالگرد خیلی بهم مربوط هستند چرا که قتل‌عام ۶۷ ربط مستقیم به کلمه مقدس مجاهد داشت. مگر نه این‌که کمیته مرگ از سربداران می‌پرسید مجاهد آری یا نه؟

برادر من محمود حسنی یکی از آنها بود. دانشجوی اقتصاد که در سال ۶۰ دستگیر و در سال ۶۷ در ۲۶سالگی سربدار شد. گل سرسبد و بهترین فرزند خونواده ما بود. محمود در ۱۴سالگی با هزینه خودش برای کودکان کتابخانه راه انداخته بود. پدر و مادرم به او افتخار می‌کردند. هم‌بندیهاش از او به‌عنوان سمبل مقاومت و شاخص اسم می‌بردند. وقتی در زندان بود یکروز کسی به او گفته بود چند سطر توبه نامه بنویس که بیایی بیرون از زندان. محمود در جواب آیه سوره یوسف را خونده بود که: قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ زندان برایم بهتر از آن چیزی است که تو مرا به آن دعوت می‌کنی.

از جوشش خون محمود، دخترم ندا سر برآورد که مشعل فروزان شد. آخه او خیلی تحت تاثیر عموی مجاهدش قرار داشت و او را الگوی خودش میدانست.

از بذری که توسط حنیف کاشته شد شجره طیبه مجاهدین رویید که با رنج و خون شهدای سرفراز این راه روئید و در هر زمان ثمره و میوه متناسب و ضروری برای آن دوران را بار آورد. در این مسیر ارتش آزادیبخش پرچم صلح و آزادی را برافراشت و در ادامه راه شکوهمند آن امروز شاهد شکوفایی کانون‌های شورشی در سراسر میهن اسیرمان ایران هستیم. ولی بخدا برای من و ما مثل روز روشن است که در رگهای این کانون‌های شورشی قهرمان خون محمودها جریان دارد و آتشی که از مشعل‌های فروزانی چون ندا و صدیقه برخاست برای محقق کردن فرمان آتش جواب آتش الهام‌بخش آنهاست.

این خون‌فشانیها در این ایام در حال به‌بار نشستن و به ثمر رسیدن است، جنبش دادخواهی با پیشتازی خواهر مریم، هم در داخل و هم در خارج ابعاد بی‌سابقه‌یی به خود گرفته است، جوانانی که سال‌ها بعد از قتل‌عام بدنیا آمده‌اند به این جنبش پیوسته‌اند... جنبش دادخواهی با جنبش برای سرنگونی رژیم به هم آمیخته است، چیزی که رژیم را بیش‌از‌پیش به وحشت انداخته است.

رژیم برای ممانعت از روند سرنگونی به هر خس و خاشاکی چنگ می‌زند، از جمله از طریق یک مزدور نفوذی حقیر به‌نام مصداقی درصدد بر آمد تا جنبش دادخواهی را به انحراف ببرد و شاگرد جلادی که از سال ۱۳۶۰ نوچه لاجوردی بوده است، را به‌مثابه صاحب عزا جابزند و نگذارد جنبش دادخواهی بیخ پیدا کند! فکر می‌کرد با استفاده از دژخیم حمید نوری می‌تواند این نفوذی نابکار را سفیدسازی نموده و به‌عنوان نماینده زندانیان و شهیدان قتل‌عام جابزند اما غافل از آن بود که صاحب خون واقعی یعنی مجاهدین و رهبری آن، این شیادی و فریبکاری را نقش بر آب می‌کنند. آنها باید از روزی بترسند که باید در برابر مردم ایران پاسخگوی خیانتهای امروزشان باشند.

متشکرم.

فرشته دانشفر


سلام می‌کنم خدمت خواهر مریم و آغاز ۵۶‌امین سال تولد سازمان مجاهدین را بهشون تبریک می‌گویم.

من از سال ۵۶ که فقط ۱۶ سالم بود از طریق برادرم محمدرضا که بعدها در قتل‌عام ۶۷ در سن ۳۲سالگی سر بدار شد با سازمان مجاهدین آشنا شدم. به‌عنوان یک نوجوان از مهدی رضایی گل سرخ انقلاب انگیزه می‌گرفتم و در تظاهراتهای ضد شاه عکس او را بلند می‌کردم. در دبیرستان افتخار این را داشتم که تحت مسئولیت اشرف زنان مجاهد، اشرف رجوی و خواهر گرامی سهیلا صادق فعالیت کنم که تحولی در زندگیم بود. مناسبات پاک و بی‌غل و غش در بین کادرهای سازمان، سخت‌کوشی و برداشتن بار مسئولیتهای تشکیلاتی، هیچ چیز را برای خود نخواستند و همواره خود را فدای جمع کردن، اصالت را به جمع دادن و از فردیت خود گذشتن، ارزشهایی بودند که در وجود این خواهران چشمگیر بود و من از آنها بسیارآموختم.

در سال ۶۷ به‌دلیل اختناق از ایران خارج شدم. اخبار جنایتهای رژیم را که می‌شنیدم مثل خنجر به قلبم فرو میرفت. احساس نیاز می‌کردم که کاری برای مردمم بکنم ولی سؤال این بود: چه کاری و با چه جمعی؟ تنها یک سازمان را می‌شناختم که با جدیت حتی لحظه‌ای از مبارزه‌اش برای سرنگونی آخوندها و آزادی ایران کوتاه نمیامد: سازمان مجاهدین.

رژیم تلاش می‌کند اینرا جا بیندازد که جنگ مجاهدین با نظام ولایت فقیه ریشه در قدرت طلبی آنان دارد. آخر کافر همه را به کیش خود پندارد. یادم هست بعد از انقلاب یکی از همین آخوندهای حکومتی برای جذب برادرم محمدرضا که دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه تهران بود واز هوش و نبوغ خاصی برخوردار بود به‌طوریکه در کنکور سراسری سال ۵۴ رتبه دوم را به‌دست آورده بود پیشنهاد کرده بود از سازمان فاصله بگیرد تا بهترین موقعیت شغلی را برای او در رژیم فراهم کند. برادرم در پاسخ به او گفته بود ما انقلاب نکردیم تا به شغل و منصب برسیم. ما خواهان این هستیم که مردم‌مان در پرتو همه آزادیهای فردی و اجتماعی از امکانات برابر برخوردار شوند.

بله اگر مجاهدین مثل خیلی‌های دیگر جاه‌طلب بودند بیش از ۴دهه در جنگ با استبداد مذهبی خون‌ریز دوام نمی‌آوردند. آنها به‌دنبال حاکمیت مردمی هستند و آنرا با سرنگونی رژیم به‌دست خواهند آورد. اینرا امروزه همه مردم هم فهمیده‌اند. حقانیت مجاهدین در میان مردم خودش را به اثبات رسانده و چیزی به پایان حکومت جبار و خون‌ریز باقی نمانده.

متشکرم.

شهرام گلستانه


فضل‌الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما

با تشکر از این‌که چنین فرصتی، در مراسم آغاز پنجاه و ششمین سالگرد سازمان پرافتخار مجاهدین در اختیار من گذاشته شده، به رهبری مقاومت و مسئول اول سازمان مجاهدین تبریک می‌گویم.

در این مراسم باشکوه اجازه می‌خواهم در مورد یک مسأله مهم یعنی تشکیلات مجاهدین صحبت کنم.

این روزها رژیم درمانده آخوندی که در تمامی زمینه‌های داخلی و بین‌المللی، اقتصادی و سیاسی در بن‌بست کامل دست و پا می‌زند تنها برون‌رفت خود را در ممانعت از پیشروی این مقاومت می‌داند.

به این منظور دو سلاح در دست دارد، تروریزم و شیطان‌سازی علیه مقاومت.

خوشبختانه توط‌ئه‌های تروریستی رژیم تاکنون در نطفه خفه شده که نمونه بارز آن دادگاه بلژیک است که یکی از کارکشته‌ترین دیپلمات تروریستهای رژیم اسدالله اسدی به‌دلیل تلاش برای انفجار گردهمایی سالانه مقاومت در ویلپنت در آن محاکمه می‌شود.

در زمینه شیطان‌سازی و لجن‌پراکنی تجربه نشان داده که رژیم این جنگ کثیف خود را بر روی تمامی سرمایه‌های مقاومت که پیروزیهای مردم و مقاومت و مجاهدین بر آن بنا شده متمرکز می‌کند.

از میان این اهداف تهاجم به تشکیلات و سازمانیافتگی مقاومت یکی از جدی‌ترین میدانهای بمباران و جنگ روانی و محور مشترک حملات رژیم می‌باشد. مهماتش کلماتیست مانند سکت، فرقه، مناسبات غیردموکراتیک، کیش شخصیت و لاطائلاتی از این دست.

البته به‌نظر ما اتفاقاً تا آنجا که به انتخاب هدف برمی‌گردد، دشمن ما کاملاً درست تشخیص داده و هدف را درست انتخاب کرده. چرا که به‌خوبی می‌بیند که یکی از پایه‌ای‌ترین عوامل پیروزیهای این مقاومت و مجاهدین در نبردش برای سرنگونی آخوندها تشکیلات مجاهدین است.

اگر از آخرین پیروزیهای سیاسی‌مان شروع کنیم یعنی کهکشان کهکشانها، آن هم پیروزی عظیمی که دوست و دشمن به آن اعتراف کردند، خواهیم دید که راز مادی پیروزی ما، در داشتن تشکیلات منسجم و علمی نیروهای اشرف‌نشان بود و این واقعیت نتیجه جمعبندی تمامی انجمنهای ایرانیان که در سراسر جهان دست‌اندرکار ساختن این پیروزی بودند می‌باشد، بدون شک بدون داشتن تشکیلات مناسب و منسجم، انجمنهای ایرانیان قادر به آفریدن این پیروزی و پس راندن ویروس کرونا نبودند، یعنی این تشکیلات انجمن ها بود که ما را قادر کرد در سخت‌ترین شرایط ناشی از حضور ویروس کرونا آنرا بر علیه ویروس ولایت پس برانیم و این پیروزی را بیافرینیم. در واقع سازمان مجاهدین، قادر شده که درخت تشکیلات را که حنیف کبیر و یارانش در سال ۴۴ کاشته بودند به عالیترین سطح شکوفایی برساند. وقتی که سالهای ۴۴ و ۴۵ اولین سؤال پایه‌یی در مجاهدین مطرح شد که مبارزه چیست؟ و پاسخ آن داده شد که مبارزه علم است از همانجا سازمان مجاهدین کوشید از جمله قوانین و قواعد علمی داشتن یک تشکیلات انقلابی را کشف کند و در هر گام این اصول و تجارب را متناسب با شرایط ارتقاء دهد و با پرداخت مشخص بهای زندگی جمعی به سطح فعلی برساند.

وجود تشکیلات، با متکی بر سانترالیزم دموکراتیک یکی از وجوه تمایز مجاهدین با سایر جریانهای سیاسی در طول ۵۵ سال گذشته است. این پدیده ارزشمند و تاریخی البته بدون اتکا به یک ایدئولوژی اصولی و رهبری ذیصلاح نه به‌وجود میآمد و نه استمرار پیدا می‌کرد. دشمن هم از قضا همان‌طور که اشاره کردم همین رهبری را هدف قرار می‌دهد وقتی نمی‌تواند با اعدام و کشتار و ترور مجاهدین و رهبریش را از صحنه حذف کند نوبت به شیطان‌سازی و لجن‌پراکنی و یاوه‌گویی می‌رسد. ماشین دروغ رژیم علیه رهبر مقاومت ایران به راه می‌افتد و از هیچ چیزی فرو گذار نمی‌کند. آنها بدین وسیله می‌خواهند مقاومت را بی‌اعتبار کنند و یا می‌خواهند اراده ما را در مبارزه‌مان متزلزل کنند و می‌خواهند بر طرفهای خارجی تاثیر بگذارند هر هدفی که دارند بیهوده آب در هاون می‌کوبند. اعتبار نداشته خود را بر باد می‌دهند و ایمان ما را به راهمان صد چندان می‌کنند. من و هزاران ایرانی مانند من از خلال دروغ‌پردازیهای رژیم علیه برادر مسعود و سازمان مجاهدین این حقیقت را لمس کردیم که تا چه اندازه رژیم از این مقاومت وحشت دارد و تا چه اندازه ما در مسیر درستی قرار گرفته‌ایم.

درست است که مانند تمامی سرمایه‌ها، نقطه تکاثف و تبلور تشکیلات، بدنه اصلی سازمان مجاهدین می‌باشد ولی امروز آن‌قدر این امر در کمیت و کیفیت گسترش یافته و این تجارب به اشرف‌نشانها در خارج کشور و کانون‌های شورشی در داخل کشور منتقل شده که آنها نیز متناسب با شرایط خاص خودشان از تشکیلات علمی یعنی تشکیلاتی مبتنی بر قوانین عام کارجمعی و پیشبرد اهداف انقلاب و مبارزه در راستای سرنگونی برخوردارند.

البته این کیفیت به‌طور خود‌به‌خودی به‌دست نیامده بلکه ما مفتخریم که گزارش کنیم که خوشبختانه در دوره‌های قبل از آغاز یورش کرونا انجمنهای ایرانیان در کشورهای مختلف از جمله انجمن........ … که من آنرا نمایندگی می‌کنم در آموزشها از آخرین تجارب تشکیلاتی مجاهدین برخوردار شدیم و به این ترتیب توانستیم سلاح تشکیلات را چه برای دفاع و چه برای حمله به‌دست بگیریم.

آخرین سخن این‌که اگر انسان وجه تمایزش با موجودات قبل از خودش، در حیات اجتماعی متبلور می‌شود تشکیلات انقلابی عالیترین شکل مادیت یافتن این حیات اجتماعی است که می‌تواند با آن بر جبرها چیره شود و اهداف را قابل حصول کند.

به‌طور خلاصه: تشکیلات گام بلندی در پرتاب ما بجلو در این مرحله و در راستای سرنگونی است.

درود بر بنیانگذاران کبیر سازمان مجاهدین خلق ایران

درود بر رجوی

سخنرانی جوامع ایرانیان در کشورهای مختلف جهان - فرانسه


علی فاطمی

با سلام و هزاران درود به مردم و خلق قهرمان ایران، مجاهدین وطن‌پرست و بی‌بدیل تاریخ ایران.

درودهای بیکران به کانون‌های شورشی بالاخص جوانان دلیر و بی‌باک که با فعالیتها و از جان گذشتگی‌هایشان برق از سر رژیم و هر چه بسیجی و سپاهی هست پرانده‌اند.
پنجاه و ششمین سال تأسیس سازمان مجاهدین را به تمامی مردم با شرف و غیور ایران تبریک می‌گویم.

من در قیام و اعتراضات سال ۸۸ در ایران بودم و بعد از آن از ایران خارج شدم. در خارج از ایران در تمامی قیامهای بعدی هم‌چون قیام بزرگ ۹۶ و قیام ۹۸ در خارج از کشور فعالیت داشته‌ام. امروز میخواهم حول دو چیز شهادت بدهم:

اول نقش مجاهدین در داخل کشور. واقعیت این است که مردم ایران از مجاهدین امید و الهام می‌گیرند. سازمانی که یکه تاز با تکیه بر کانون‌های شورشی خود رژیم دیکتاتوری فعلی ایران را طوری به زانو درآورده که خود خامنه‌ای ملعون به زبان آمده و اعتراف به نقش چشم‌گیر مجاهدین در ایران می‌کند.

دومین چیزی که میخواهم حول آن شهادت بدهم این است که در خارج از ایران یک صدا هست که خستگی‌ناپذیر و خاموشی ناپذیر برای احقاق حقوق مردم ایران فریاد میزند و آن صدای این مقاومت است که در کانونش مجاهدین قرار دارند.

هر کس که صادقانه میخواهد سهمی در آزادی ایران از یوغ آخوندها داشته باشد بلافاصله خودش را در کنار مجاهدین پیدا می‌کند. من هم این شانس را داشتم که در خارج از ایران کنار مجاهدین قرار بگیرم و با الگوهایی که در میان آنها دیدم به‌عنوان یک اشرف‌نشان هر لحظه جنگاور در برابر رژیم بایستم.

بودند جوانانی که در داخل ایران جلوی این رژیم ایستادند ولی وقتی به خارج از ایران آمدند جاذبه‌های زندگی آنها را به خود جلب کرد و برد. اما من درست‌ترین انتخاب زندگیم را که مجاهدین بودند کردم و الآن بسیار مفتخرم که با سازمان و مجاهدانی در ارتباط هستم که با گرفتن درس انسانیت و وطن‌پرستی از این عزیزان توانسته‌ام در مسیر آزادی مردم و میهنم بجنگم.

درود بر رجوی و تمامی مجاهدان و اشرف‌نشانان غیور و میهن‌پرست.

همینجا سلام می‌کنم به فرمانده کل ارتش آزادیبخش و میگویم برادر اسم مرا هم بنویس.

سخنرانی جوامع ایرانیان در کشورهای مختلف جهان - اتریش

احسان آیت‌اللهی

"مرزبندی اصلی، نه بین با خدا و بی‌خدا بلکه بین استثمار شونده و استثمار کننده است." این کلام محمد حنیف‌نژاد، بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران است. سخنی که چراغ راه مجاهدین در سفر ۵۶ساله آنهاست. مسیری که من هم در این سال‌ها افتخار رهروی آنرا دارم.

او که نماینده‌ی دانشجویان دانشکده کشاورزی در جبهه ملی بود سال ۴۱ برای اولین بار از طرف ساواک دستگیر شد و در زندان قزل قلعه با آیت‌الله طالقانی آشنا شد.

او اهل مطالعه و بحث بود. تاریخ ادیان، تاریخ علوم، عصر خردگاریی، اگزیستانسیالیسم و کتابهای برتراند راسل، فروید و بازرگان با کاوشگری و نقادی مطالعه می‌کرد و ساعتها با افراد مختلف به بحث می‌پرداخت.

او به شناخت دقیقی از مذهب ارتجاعی و آخوندها رسیده و دریافته بود که مذهب و پیغمبر و امامان، برای آخوندها، نه اعتقاد و آرمان، بلکه وسیله‌ی کسب و کار و نان خوردن است.

در آن روزگار جو غالب این بود که اسلام مدافع استثمار و طبقات ستمگر است. ایدئولوژی جاذب برای انقلابیون، مارکسیسم بود که زیر برق انقلابهای ویتنام، کوبا، چین و شوروی همه جا را فراگرفته بود. حالا انقلابیون مسلمان چطور می‌توانستند این غبار ارتجاعی را از چهره اسلام بزدایند و سراغ منطق دیالکتیک و تکامل بروند؟ آخر در آن روزگار بحث تکامل و استثمار از نظر آخوندها کفر و نفاق بود.

همین بود که پس از دستگیری حنیف‌نژاد، شاه می‌خواست او اعلام کند اسلام با مارکسیسم در جنگ است. اما او در مقابل این توطئه ایستاد و تأکید کرد دین ما دین آزادگی است. قبل از اعدام وقتی در آخرین دیدار پدرش از او پرسید "واقعا نمی‌توانید کاری کنید که اعدام نشوید؟" محمد جواب داد امکان ندارد با این رژیم سازش کنیم و ما راه امام حسین را انتخاب کردیم.

آری اسلام اصیل، اسلام دموکراتیک و اسلام بردبار، اسلام ضدبهره‌کشی، هم برای شاه و هم برای آخوندها وحشتناک بود. شاه به آن می‌گفت مارکسیست اسلامی و آخوندها می‌گویند منافق و یک مشت اپوزیسیون‌نما که در عمل توسط وزارت اطلاعات و نیروی قدس هدایت می‌شوند، از هیچ دشمنی و خصومتی با مجاهدین فروگذار نمی‌کنند

من به تجربه آموخته‌ام که مجاهدین با ایمان به همین اسلام انقلابی و اصیل، آن هم با حضور یک زن مسلمان در رأس آن، بیش از هر کسی در ایران مدافع جدایی دین از دولت، و دفاع از دمکراسی حقیقی، به حاکمیت مردم هستند، بگذارید یک قدم جلوتر بردارم، طرح جدایی دین و دولت در یک کشور اسلامی مانند ایران بدون وجود چنین مجاهدینی امکانپذیر نبوده و نیست. کما این‌که این مجاهدین با این نظرگاهها و با این درجه از خود گذشتگی و وفاداری به آرمانهایشان تضمین دمکراسی و همبستگی و وحدت ملی در ایران فردا هستند.

بگذارید سخنم را با دستخط حنیف کبیر تمام کنم که سرچشمه همه این خوبیهاست.

این دستخط خود اوست. (صفحه حاوی وصیتنامه از کتاب بنیانگذاران را جلوی دوربین می‌گیرم).
درود بر او روزی که‌زاده شد، روزی که به‌شهادت رسید و روزی که آرمانش به تحقق خواهد پیوست.

رکسانا صادقپور


اسم من رکسانا صادقپور است. من ۲۱ساله هستم و در استرالیا به دنیا آمده‌ام و هیچگاه ایران را ندیده‌ام، ولی همیشه قلبم با مردم ایران است و آرزو دارم که یک ایران آزاد را ببینم.

پدر و مادرم به‌خاطر هواداری از مجاهدین و به‌خاطر این‌که یک حکومت دیکتاتور در ایران حاکم است، مجبور به ترک کشور شدند. من از سن کودکی همیشه بهمراه پدر و مادرم در تظاهراتها در حمایت از دموکراسی و آزادی و حقوق‌بشر شرکت کرده‌ام.

من می‌دانم که مجاهدین برای آزادی و ارزشهای انسانی مبارزه می‌کنند. من هم‌چنین می‌دانم که مجاهدین از همه چیز خود گذشته‌اند و زندگی خود را فدا کرده تا آزادی و حقوق‌بشر و عدالت اجتماعی برای مردم بیاورد. و این نیاز مردم است.

من به‌عنوان یک جوان بسیار خوشحالم که ایران یک سازمان مانند سازمان مجاهدین دارد و این بزرگترین تضمین پیروزی و آزادی مردم ایران است.

من از مجاهدین حمایت می‌کنم چون می‌دانم که مجاهدین برای آزادی بیان، برای آزادی پوشش، برای برابری حقوق زن و مرد، برای لغو حکم اعدام، برای جدایی دین از دولت و آزادی زندانی سیاسی مبارزه می‌کنند.

من می‌دانم که با مجاهدین صلح و ثبات به منطقه و آزادی و دموکراسی به ایران خواهد آمد.

الان در اینجا اوایل صبح روز ۶ دسامبر می‌باشد و در کنار من نمایندگان چند نسل از زنان ایران نشسته‌اند از جمله مادر بزرگم، عمه و دختر عمه‌ام. ما نمایندگان نسل‌هایی از زنان ایرانی هستیم که خواهان اجرای عدالت در مورد سران جنایتکار جمهوری اسلامی به‌خاطر ۴دهه کشتار و شکنجه و آزار و اذیت علیه مردم ایران بوده‌اند، می‌باشیم.

در آخر می‌خواستم که پنجاه و ششمین سالروز تأسیس سازمان پرافتخار مجاهدین را به همه شما مردم ایران و جوانان انقلابی و شورشی تبریک بگویم و هم‌چنین از همه شما تشکر کنم که چنین مبارزه سهمگینی را در پیش گرفته‌اید.

با تشکر از همه شما

ناتالی ازلی


با سلام و درود خدمت خواهر مریم و برادر مسعود و همه مجاهدین، کانون‌های شورشی و هموطنانم به‌خصوص در کرمانشاه و کردستان.

با وجود این‌که سالهای زیاده که محکوم به دوری از وطن شدیم اما هر وقت خبر درد و رنج مردم کرمانشاه و کردستان را می‌شنوم قلبم عمیقاً به درد میاد. دلم بری ای مردم بی‌پناه می‌سوزه که چطور تحت حاکمیت آخوندها از هر نظر تحت فشار هستند، هم سرکوب می‌شوند، هم چپاول می‌شوند، در کرونا به‌حال خود رها می‌شوند.

یکی از دلایل این‌که من در کنار مجاهدین ایستادم همینه که دیدم چطور در عمل این سالها نه در حرف بلکه در عمل از حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی دفاع کردند. اولین بار حمایت مجاهدین از ما اقلیتها را در سال ۵۸ در سخنرانی برادر مسعود در دانشگاه تهران شنیدم. در سالهای بعد هم این مجاهدین و شخص برادر مسعود بود که نشان داد این فقط حرف نیست و در طرح شورای ملی مقاومت برای خودمختاری کردستان همه چیز را ریز به ریز نشان داد و تصویر روشنی به همه داد که چگونه از حقوق مردم کرد دفاع می‌کند.

نمونه دیگر وقتی که در کرمانشاه و کردستان زلزله شد این خواهر مریم بودند که از کانون‌های شورشی خواستند به داد مردم برسند و کمک بکنند. حتی از کمکهای مالی که در همیاری برای مقاومت جمع شده بود برایشان فرستادند. همین‌طور میخواهم از زندگی پر رنج کولبرها بگویم که برای یک لقمه نان مجبورند به کوه بزنند و پاسدارای کثیف خامنه‌ای در کمین هستند تا به آنها شلیک کنند.

مردم کرد خیلی خوب میدانند که چه کسی به فکر آنهاست و برای رهایی آنها خودش را به آب و آتش میزند و وجود کانون‌های شورشی در خطه کردستان این را به‌خوبی نشان میدهد.

من به‌عنوان یک کرد در سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین می‌خواهم بگویم که سرنگونی نظام ولایت فقیه محتومه، مردم محروم کرد در کنار کانون‌های شورشی و حامی و پشتیبان آنها هستند، در قیام آبان هم همه این را به چشم دیدند.

دور نیست روزی که تمام ایران از شر آخوندهای وطن‌فروش خلاص بشوند و مردم کرد هم از زیر دهه‌ها ستم مضاعف شیخ و شاه بیرون بیایند.

درود بر مجاهدین خلق

درود بر خلق کرد

منهم در کنار مجاهدین برای هر جنگی آماده‌ام. حاضر حاضر حاضر

غزل افشار- ایتالیا


به خواهر مریم عزیز سلام می‌کنم و پنجاه و شش ساله شدن سازمان مجاهدین رو بهشون تبریک میگویم.

من غزل هستم از ایتالیا. مادرم مجاهد در اشرف۳ است و پدرم وقتی فقط ۴ سال داشتم به‌دست رژیم کشته شد. اسم پدرم رو که امیر بود روی پسرم گذاشتم تا وقتی بزرگ شد به پدربزرگش افتخار کند.

اما من فقط به‌خاطر این‌که پدر و مادرم مجاهد بودند به سمت سازمان نیامدم. وقتی بزرگ شدم روزی به یک فیلم از خانواده‌امان برخوردم که پدرم آن را گرفته بود. این فیلم نشان می‌داد که خانواده ما یک خانواده خوشبخت پر از عاطفه بود و پدر و مادرم به من که تنها دخترشان بودم خیلی علاقه داشتند. از دیدن این فیلم تکان خوردم و برایم سؤال شد که چرا پدر و مادرم که یک زندگی ساده و راحت داشتند مسیر دیگه‌ای را انتخاب کردند؟ خیلی بهش فکر کردم و به جواب رسیدم. آنها از خانواده خودشان گذشتند تا خوشبختی و راحتی را برای میلیونها خانواده ایران بیاورند. من که خودم مادر هستم خیلی خوب می‌فهمم برای مادرم این‌که کودکش را نبیند چقدر سخت بوده. چرا این انتخاب سخت را کرد؟ او مبارزه با رژیم را انتخاب کرد تا میلیونها کودک دیگر ایرانی زندگی راحت داشته باشند و مجبور نباشند در فقر و بدبختی زندگی کنند. من از انتخابهای پدر و مادرم توانستم ارزشهای بالای مجاهدین را بشناسم و اینطوری بود که جذب سازمان شدم و انتخاب کردم منهم هر کاری از دستم بربیاد برای سازمان بکنم. حتی وقت کمتری با پسرم که خیلی دوستش دارم بگذرانم تا بتوانم وقت بیشتری برای مبارزه‌ام با رژیم بگذارم و به سهم خودم به سرنگونی رژیم سرعت بدهم. آخر از مجاهدین یاد گرفتم که کودکان محرومی که در ایران زیر دست و پای آخوندها له میشوند را مثل پسر خودم و حتی بیشتر از پسر خودم دوست داشته باشم.

در آخر صحبتهایم میخواهم به کانون‌های شورشی درود بفرستم. خیلی برایشان احترام قائلم و به آنها افتخار می‌کنم و میخواهم حالا که صدای مرا می‌شنوند به آنها بگویم شما مایه شرف و افتخار کشور عزیز ما ایران هستید. ایکاش میتوانستم در کنار شما باشم ولی حالا که اینجا هستم به شما قول میدهم که در هر کجا صدای شما خواهم بود. شما تنها نیستید. همه ما با شما هستیم و با کمک هم ایران را آزاد خواهیم کرد.

به خواهر مریم هم میگویم: حاضر حاضر حاضر

دکتر یوسف لسانی


آغاز پنجاه و ششمین سال پرافتخار سازمان مجاهدین خلق ایران بر همه مبارک. درود بر خواهر زهرا مسئول اول عزیز سازمانمان و سلام بر خواهر مریم و برادر مسعود رهبران مقاومت مردم ایران. من امروز می‌خواهم به موضوعی که حرفه من مربوط می‌شود اشاره کنم.

امروز ویروس کرونا در میهن ما بالغ بر صدهزار قربانی گرفته و این به نسبت جمعیت از هر جای دیگه دنیا بیشتره. این ویروس در پناه کرونای ولایت تونسته اینطوری قتل‌عام کند. خامنه‌ای گفت باید کرونا رو تبدیل به یک فرصت کرد یعنی باید از اون سپری برای حفظ رژیم و جلوگیری از قیام ساخت. اما برادر مسعود از روز اول گفت ویروس کرونا و کرونای ولایت را باید با هم در هم بشکنیم، و مجاهدین در ۷ماه گذشته حتی یک روز نیست که آمار جان‌باختگان کرونا در ایران را برملا نکنند. نقشه خامنه‌ای این بود که با دریغ امکانات از مردم بی‌دفاع و رها کردن اونها بحال خود در کرونا بالاترین تلفات رو بگیرد تا جلوی قیام گرفته بشود و بعد برای مردمی که خودش آنها را به کشتن داده اشک تمساح بریزه که بر اثر یک بلای آسمانی مرده‌اند. نه. مجاهدین اجازه این عوام‌فریبی رو نمیدهند!

وقتی کنفرانسهای آنلاین پزشکان هوادار سازمان برای پاسخ به سؤالات مردم و دادن رهنمودهای پزشکی به آنها برگزار شد فحاشی اوباش بسیجی در فضای مجازی شروع شد. وقتی شوراهای مردمی در پاسخ به فراخوان خانم رجوی به کمک مردم شتافتند سروکله اطلاعاتی‌های نظام پیدا شد که جلوی اینکارها را بگیرند. ای مرگ و ننگ بر همه آنها که حتی در کرونا کمک به مردم بی‌دفاع را برنمی‌تابند.

پیامهای مکرر رهبر مقاومت آقای رجوی از همان روزهای اول کرونا که داراییهای مردم ایران که توسط خامنه‌ای و سپاه پاسداران و بنیاد مستضعفین وووو غصب شده باید در کرونا خرج مردم بشه باعث شد حتی صدای نماینده‌های مجلس رژیم هم دربیاید و خامنه‌ای آچمز شد. به‌نحوی که شخصاً ناگزیر به پاسخگویی شد. اخیراً هم آقای رجوی گفتند که ایران به دو ارتش نیاز ندارد، سپاه پاسداران باید منحل بشود و تمام امکانات و هزینه‌های آن صرف جلوگیری از قتل‌عام مردم در کرونا بشود.

بله دوستان، جنگ مجاهدین با نظام ولایت فقیه در طول ۴۲سال گذشته همین‌طور بوده. کافی است یک لحظه در ذهنمان مجاهدین را از صحنه سیاسی ایران حذف کنیم تا بفهمیم در ایلغار آخوندها برای قرنها چه بر سر ایران و ایرانی می‌آمد. دشمنی هیستریک رژیم و مزدوران و حامیان و لابی‌هایش با مجاهدین و شخص مسعود از همین واقعیت ناشی می‌شود. بی‌جهت نیست که در دوران کرونا این دشمنی‌ها و لجن‌پراکنیها علیه مسعود تشدید شده است، اما از قضا سرکنگبین صفرا فزود و این تشبثات رژیم تنها نفرت و انزجار مردم ایران از رژیم آخوندی را تشدید و عزم آنها برای سرنگونی رژیم مضاعف می‌کند و انگیزه ما را در پیروی از راه و پیام مسعود و جنگ هر چه بیشتر دو چندان می‌کند.

متشکرم.

سانا ستوده- نروژ


سلام می‌کنم به خواهر مریم و مجاهدین اشرف۳ و همه هموطنان عزیزم، به‌خصوص به زنان و دختران شجاع در کانون‌های شورشی.

من سانا هستم، ۲۸سالمه در کشور سوئد بزرگ شدم. هر چند به‌دلیل خانواده‌ام، دایی شهید، عمو و خواهر مجاهدم پیوندهایی با سازمان دارم، اما همیشه برایم بسیار مهم بود که خودم آگاهانه انتخاب کنم که می‌خواهم در این مسیر بمانم یا نه و به این انتخاب با مطالعاتم درباره سازمان و کار کردن در کنار مجاهدین رسیدم.

ابتدا که با مجاهدین از نزدیک کار کردم، از خصوصیات و کیفیت آنها دچار شگفتی می‌شدم. از این‌که دنبال خودشان نیستند، مهربانند و همه چیز را مثبت می‌بینند. اما آنچه به‌طور خاص چشمم را گرفت و باعث شد به سمت‌شان کشیده شوم، دیدگاه‌شان نسبت به توانمندیهای زن بود. من هرگز چنین چیزی را حتی در دموکراسیهای غرب ندیدم.

در سازمان مجاهدین، رهبری و فرماندهی در دست زنان است اما در کشورهای اروپایی فرماندهی در دست مردان است نه به این دلیل که زنان شایسته و باصلاحیتی وجود ندارند، بلکه به‌دلیل فرهنگ و ساختار ناعادلانه در جهان. سازمان مجاهدین این فرهنگ و ساختار جنسیتی ناعادلانه و نابرابر را بهم زده و در عمل نشان داده که زنان توان رهبری دارند و در نهایت این زنان هستند که دنیا را تغییر خواهند داد.

اولین بار که سخنرانی خواهر مریم و شعار الهام‌بخش "می‌توان و باید" او را شنیدم، برای همیشه در وجودم نشست. خواهر مریم با این شعار تا به امروز پیش رفته و آن را در عالم واقعی پیاده کرده‌اند. با استحکام و استواری شان در برابر مشکلات و با فداکاریها و پیگیریهای خستگی‌ناپذیرشان در هدایت جنبش و البته تحقق بعدی شعار می‌توان و باید او، سرنگونی رژیم ملاهاست.

بی صبرانه منتظر روزی هستم که زنان ایران که تحت شدیدترین تبعیض جنسیتی و نابرابری قرار دارند، بتوانند از وجود خواهر مریم و دمکراسی که او برایشان می‌آورد بهره‌مند بشوند و در کنار زنان مجاهد استعدادهایشان شکفته شود. درست مثل آنچه که من افتخارش را داشتم.

بنابراین تا رسیدن مردمم به آزادی آرام نخواهم گرفت و دوشادوش مجاهدین خواهم جنگید.

مرگ بر خامنه‌ای

زنده باد آزادی

درود بر رجوی

حاضر حاضر حاضر

بهروز مقصودی


با سلام و گرمترین درودها

اجازه می‌خواهم در شروع صحبت هایم آغاز پنجاه و ششمین سال تأسیس سازمان مجاهدین را به مسئول اول سازمان مجاهدین خانم زهرا مریخی تبریک بگویم.

سازمانی که حنیف کبیر بنیان گذاشت و تحت رهبری مسعود رجوی به بزرگترین سازمان سیاسی ایران و نیروی محوری مقاومت ایران در مقابل هیولای استبداد مذهبی تبدیل شد.

هم‌چنین درود می‌فرستم به خانم مریم رجوی به‌خاطر نقش پیشتازی ایشان در مبارزه برای رهایی زنان ایران که ثمره آن رهبری سازمان مجاهدین طی ۳۰ سال گذشته توسط زنان مجاهد است. امری که در هیچ سازمان انقلابی و یا حتی حزب سیاسی سابقه ندارد.

همه حرفها توسط سخنرانان دیگر زده شد. بهمین دلیل من صحبت‌هایم را در چند محور خلاصه می‌کنم.

امروز کشور ما در یکی از حساس‌ترین دوران تاریخ خودش قرار دارد. آخوندها برای بقای نظام منحوسشان از هیچ جنایتی فروگذار نمی‌کنند. ولی صحنه واقعی امروز ایران با جنایات آخوندها تعریف نمی‌شود بلکه با مقاومت مردم ایران و با کانون‌های شورشی تعریف می‌شود. با قیام آبان و دی ۹۸ و فریاد مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر روحانی تعریف می‌شود.

دوران عوام‌فریبی به پایان رسیده. هم برای آخوندها و هم برای مدعیان دیگر. امروز در ایران یک قطب‌بندی وجود دارد. در یک‌طرف مردم و مقاومت ایران قرار دارند و در طرف دیگر رژیم و هر آنکس که تحت هر نامی عملاً در جبهه رژیم قرار گیرد.

یک نمونه بسیار روشن، موضوع تحریم‌ها علیه رژیم است که این روزها بحث آن هست. کسانی که در پوش دلسوزی برای مردم ایران با تحریم رژیم از جمله تحریم تسلیحاتی مخالفت می‌کنند در واقع خدمتگزاران رژیم آخوندی هستند. طی دو دهه گذشته درآمد ایران از نفت بالغ بر هزار میلیارد دلار بوده ولی این درآمد مطلقاً صرف رفاه مردم نشده و امروز مردم ما از مینیمم معیشت، مسکن و درمان آن هم در مقابل ویروس کرونا محروم هستند. درآمد نفت صرف سرکوب مردم ایران شده و یا در اختیار گروهای تروریستی در منطقه قرار گرفته. پس اعمال مجدد تحریم‌های سازمان ملل که فشار بر روی رژیم چپاولگر است تماماً به نفع مردم ماست و ما این صدا را فعالانه انعکاس خواهیم داد.

در انتها تأکید می‌کنم به یمن مبارزه مجاهدین، به یمن فداکاری مجاهدین و بهای سنگینی که پرداخته‌اند دوران عوام‌فریبی به پایان رسیده است. بهمین دلیل، فارغ از اختلافات عقیدتی، امروز حمایت از سازمان مجاهدین خلق ایران یک وظیفه ملی و میهنی است.

با تشکر از شما

فاطمه سرحدی- نروژ


با سلام به رئیس‌جمهور عزیزمان خانم مریم رجوی که امیدوارم به‌زودی زود جشن آزادی را همراه ایشان در ایران آزاد برگزار کنیم.

من اهل استان سیستان و بلوچستان و از شهر زاهدان هستم، استانی که مردمش در فقر و ستم مضاعف حکومت آخوندها زندگی می‌کنند.

مردمی که مجبورند برای امرار معاش و لقمه نانی بخور و نمیر به شغل‌هایی هم‌چون سوختبری روی آورده و در این راه گاها جانشان را هم زیر گلوله پاسداران ستم از دست می‌دهند.

در سرزمین من روایت آب برای هزاران کودک روایت خون دل خوردن است و آب گوارا حسرتی بر دل کودکان و مادران داغدیده است چرا که کم نیستند دختران کوچکی که مجبورند که برای تأمین آب آشامیدنی کیلومترها پیاده راه بروند و بسیار اتفاق می‌افتد که در (هوتک) چاه افتاده و غرق می‌شوند.

من از سنین نوجوانی تمام دردها و رنجهای مردمم را به‌خصوص زنان را لمس می‌کردم و دنبال گمگشته‌ای بودم که بتواند مرهمی روی دردهای مردم بلوچ بگذارد. در ابتدا طرفدار گروه‌های مارکسیستی بودم. از سه دهه قبل با مجاهدین آشنا شدم. رابطه‌ام با مجاهدین از وحدت شروع نشد. در ابتدا سؤالات زیادی در موردشون داشتم مثلا این‌که ۳۰خرداد چرا؟ آیا ۳۰خرداد مجاهدین موجب خشونت نشد؟ ارتباطم را با آنها بیشتر کردم تا جواب سؤالاتم را از خودشان بگیرم. در ارتباط مستقیم فهمیدم که ۳۰خرداد اوج قهرمانی نسل دست پرورده مسعود رجوی بوده که باید به‌عنوان یک سرفصل مهم در تاریخ ایران به ثبت برسد. هر چه بیشتر مستقیماً از خودشان شنیدم بیشتر به این پی بردم که چقدر در مورد مجاهدین وارونه‌گویی شده. چقدر مظلوم واقع شدند، چقدر آگاه و در عین‌حال فداکار و از خود گذشته هستند ولی دشمن بدذات با تبلیغات و شیطان‌سازیها تصویر وارونه از آنها ارائه می‌دهد که به خیال ابلهانه خودش اعتبار و پایگاه اجتماعی آنها ضربه بزند.

من به‌عنوان یک ایرانی بلوچ افتخار می‌کنم که مملکتم دارای گنجینه نادر و ارزشمندی به نام سازمان مجاهدین است و به قولی که سازمان مجاهدین برای حاکمیت مردم در ایران می‌دهد با تمام وجودم ایمان دارم ایما ن دارم که مردان و زنانی که با نظرگاه‌های برابری خانم رجوی آشنا می‌شوند بزرگترین تهدید برای این رژیم هستند.

متشکرم.

علی پارسا


با سلام،

سازمان مجاهدین بیش از نیم قرن پیش، در بحبوحه مبارزه با دیکتاتوری شاه، توسط تعدادی جوانان مسلمان تحصیل کرده و با تقوا، آگاه، و دلسوزی پایه‌گذاری شد که نه تنها اشراف کامل به دستاوردهای بشریت بیرون از ایران را داشتند، بلکه برخوردار از آگاهی وسیعی نسبت به تاریخ ایران و علاقه عمیقی نسبت به فرهنگ کهن و ارزشمند ایران بودند.

دیدگاه فلسفی‌شان، در سخنرانیهای مسعود رجوی (تحت عنوان "تبیین جهان") که بعداً کتاب و نوار شد، به بهترین نحوی نشان‌دهنده این دیدگاه هاست. در بحبوحه انقلاب ۵۷، هرهفته دهها هزار جوان در این سخنرانیها شرکت کردند. این جوانان انقلابی بدنه سازمانی پیشرو و واقعیت‌گرا را به‌وجود آوردند که بیش از۴دهه با عشق و ایمان برای برقراری آزادی و عدالت در ایران از همه چیز خود گذشته و تا لحظه برقراری آزادی خواهد گذشت. این جنبش بی‌نظیر، بدون اغراق و تعریف توخالی، گوهریست که باید حفظ شود.

حال چرا اسلام؟

به نظر من به دو دلیل:

اولا- اگر ما ادعای روشن فکری و آزادیخواهی داریم باید به عقاید دیگران احترام بگذاریم، حتی اگر خودمان به خدا و دین اعتقاد نداشته باشیم. این اصل اول دموکراسی است. پیش از قضاوت در مورد مجاهدین و شبیه سازی آن با اسلام عقب مانده خمینی، اگر از روی غرض و همدستی با رژیم نباشد، از روی ناآگاهی است. شکل‌گرایی و نادیده گرفتن تفاوت محتوایی ما بین این دو دیدگاه کاملاً مختلف شباهتش به شکل گرایی خمینی بیشتر است تا برخوردی آگاهانه. (مثل برخورد خمینی با موضوع حجاب!). شورای ملی مقاومت با ارایه برنامه‌ای مشخص و مکتوب جدایی دین از دولت، آزادی عقیده و بیان، تساوی حقوق بین زن و مرد و تمامی اقوام و ادیان را ضمانت کرده است.

ثانیا- اگر بخواهیم از جنبه ‌عملی و سیاسی نیز به این سؤال نگاه کنیم، خمینسم معتقد است که نماینده مطلق خدا و اسلام است و با این کار می‌خواهد دشمن اصلی خود را ضداسلام جلوه دهد. با در نظر گرفتن این واقعیت که اکثر مردم ایران مسلمانند، آیا بهتر نیست که این حربه را از دست او بگیریم؟

مختصراً بگویم:

در برداشت من از دیدگاه مجاهدین، کلمه "توحید" فقط اعتقاد داشتن به خدای یگانه نیست. سعی در رسیدن به وحدت در درون خود، کوشش در رسیدن به هماهنگی از طریق صلح آمیزد در جامعه وهم‌چنین نهایتاً در جهان فقط یک شعار نیست. عین اعتقاد به توحید است. در این مسیر، برداشت دیالکتیک شان برداشتی قرآنی ست، که اصل را بر وحدت و نه بر تضاد و دشمنی می‌گذارد.

این همان برداشتی است که از افلاطون (در دموکراسی یونانی) تا مولوی و هگل، رشد را در حل صلح‌آمیز تضادها، تا آنجایی که طرف مقابل وجودت را با خشونت نفی نکند، می‌بیند. به آنهایی که نسبت به دموکراتیک بودن مجاهدین تردید دارند باید گفت، در آینده دموکراتیک ایران، اختلافات فکری بدین طریق حل خواهد شد. کما آن که دیدیم در یکی دو سال اول انقلاب که هنوز تتمه‌ای از آزادی وجود داشت این مجاهدین بودند که رشد کردند تا آنجا که جنگ بر آنها تحمیل شد. پس بر اساس دیدگاه فکری شان، مجاهدین نه تنها نمی‌توانند مخالف با آزادی عقیده باشند، بلکه آنرا لازمه رشد می‌بینند. و ترس از قدرت‌گیری آینده‌شان تنها ساخته خمینی و پادوهایش است.

به امید هر چه زود تر رسیدن به ایرانی آزاد.

دست در دست با ایمان، می‌جنگیم تا پایان.

مهندس فریده صدیقی


با سلام خدمت خانم مریم رجوی عزیز و با درود به تمامی مجاهدان در اشرف۳ و در هر کجای دیگر جهان و هم‌چنین به کلیه کانون‌های شورشی قهرمان.

دهه‌ها پیش بعد از انقلاب ضدسلطنتی در بهمن ۱۳۵۷ یک عملکرد مجاهدین بیش از همه چشم مرا گرفت، آنجایی که خمینی ملعون خیز سرکوب زنان را برداشته و شعار یا روسری یا توسری را ترویج می‌داد. زنان مجاهد که مسلمان بودند و حجاب داشتند اولین زنانی بودند که در مقابل حجاب اجباری ایستادند و در تظاهراتی که زنان ایران علیه حجاب اجباری برگزار کرده بودند خودشان را در اطراف زنان تظاهر کننده زنجیر کردند تا از آنها در مقابل حملات گله‌های اوباش رژیم حفاظت کنند.

در سالهای بعد با قرار گرفتن یک زن، خانم مریم رجوی در موضع رهبری سازمان آن هم ۳۵سال پیش و بعد تربیت نسلی از زنان مسئول و مبارز تحت رهبری او مجاهدین به‌خوبی دیدگاه مترقی خود در مورد جایگاه زنان را به همه اثبات و در عمل پیاده کردند.

حالا امروز عده‌یی با لیبلهای مختلف سیاسی و ایدئولوژیک از آلامدهای بورژوا مسلک تا کمونیستها به دشمنی با مجاهدین برخاسته‌اند که چرا حجاب دارند و تا وقتی حجابشان را کنار نگذاشته‌اند مثل رژیم هستند. البته اگر زورشان می‌رسید لابد گزمه هم برای کشف حجاب مجاهدین به صحنهمی‌فرستادند. اینها بویی از دمکراسی نبرده‌اند، اینها از قوم و قبیله رضاخان قلدر و خمینی هستند، یکی به‌زور حجاب را بر می‌داشت و یکی بزورمی‌گذارد. راستش به همه آنهایی که اسلام ستیزی و حجاب ستیزی را حرفه خود قرارداده و به مجاهدین حمله می‌کنند، مشکوک هستم. چون این تنها به سود آخوندهاست، اسلام ستیزی یک فرایند طبیعی جامعه ما نیست، بلکه دینامیزمی است که در بسیاری موارد اگر نه همه، از رژیم نشات می‌گیرد.

راستی اگر اینها پالانشان کج نبود، می‌دیدند که همین زنان مجاهد محجبه بیشترین نقش را در تحولات امروز عهده‌دار هستند. آیا نمی‌بینند که هر کجا که رژیم زنان را سرکوب می‌کند قبل از همه صدای مجاهدین بلند می‌شود؟ آیا به خودشان زحمت یکبار خواندن طرح شورا در مورد حقوق زنان برای برابری کامل در همه زمینه‌ها را داده‌اند؟

دقیقا به همین دلیل به این‌گونه افراد شک می‌کنم که نکند سر در آخور رژیم دارند. در ضمن اگر این‌قدر نگران مقوله حجاب هستند چرا یقه رژیم را نمی‌گیرند که بیشترین شکنجه و سرکوب را متوجه زنان می‌کند.

البته فکر می‌کنم مردم ما دیگر گول شیطان‌سازیها را نمی‌خورند و به‌خوبی دریافته‌اند که لجن‌پراکنیها و کینه‌توزیها آن هم به‌طور خاص علیه شخص مسعود رجوی که طی ۵۰ سال گذشته این سازمان را از ابتلائات گوناگون با موفقیت عبور داده و آنرا با پرداخت بالاترین قیمت از خود، تبدیل به چنین درخت تنومندی کرده، چیزی نیست جز غیظ دشمن نسبت به استحکام، فداکاری و خستگی‌ناپذیری چشمگیر این رهبری. پس برای هزار و یکمین بار با برادر مسعود و خواهر مریم عهد می‌بندم که با شما هستم تا به آخر تا چشم مردم ستمزده‌مان به‌وجودتان در ایران روشن شود.

متشکرم.

رضا سامی


به‌عنوان کسی که به‌مدت متجاوز از چهل سال شانس آشنایی با مجاهدین را داشته امروز می‌خواهم درباره یکی از خدمات پایه‌یی و آینده ساز مجاهدین که همان تشکیل ارتش آزادیبخش هست صحبت کنم.

سرنگونی رژیم سفاک و ضدبشری که به جز سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام ارمغان دیگری برای مردم ما نداشته و از هیچگونه خیانت و جنایتی در حق مردم ایران فروگذار نکرده فقط از طریق متلاشی کردن بازوی سرکوب این رژیم یعنی سپاه پاسداران میسر است.

حدود سه دهه پیش سازمان مجاهدین با تشکیل ارتش آزادیبخش ملی به این نیاز مبرم پاسخ داد. لازمه تشکیل یک ارتش، عضوگیری و کسب تواناییهای لازم است و این مهم نمی‌توانست به جز در جوار خاک میهن عملی باشد.

قبل از عقب‌نشینی عراق از خاک ایران در فروردین ۶۱ و پذیرش طرح صلح شورای ملی مقاومت بر اساس قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر ادامه جنگ به هیچ عنوان ضروری و خواست مردم نبود. این فقط خمینی بود که خواهان ادامه جنگ بود و هدف نهایی‌اش دخالت و تسلط بر کشورهای اسلامی منطقه بود.

در همان اوان سازمان مجاهدین با راه‌اندازی یک پیکار سراسری و بی‌امان در سطح جهانی بر علیه ادامه جنگ و ایجاد فشار بین‌المللی زهر آتش‌بس را به حلقوم خمینی ریخت و الآن بعد از سه دهه بالاترین مهره‌های نظام بالاخره به این حقیقت اعتراف می‌کنند که پس از آزادی خرمشهر دیگر حتی نیروهای وامانده نظام هم حاضر به جنگ نبودند و جبهه‌ها را خالی می‌گذاشتند.

این خدمت پرارزش بر نعره جنگ جنگ خمینی و راه قدس از طریق کربلا و جنگ تا رفع فتنه از عالم نقطه پایان گذاشت و درب تنور جنگ خمینی را گل گرفت که البته مجاهدین بهای سنگینی در این مورد پرداخت کردند.

عزیمت رهبری مقاومت ایران به عراق پس از پذیرش طرح صلح توسط عراق به شرط استقلال ایدئولوژیکی، سیاسی و نظامی مجاهدین صورت گرفت که البته رعایت تام و تمام شرایط فوق بنا به تأیید منابع مختلف داخلی و خارجی تا روز تعویض حاکمیت در عراق برقرار ماند.

تشکیل ارتش آزادیبخش در عراق که زنان فرماندهی آنرا به‌عهده داشتند پدیده‌ای که در تاریخ سابقه نداشته است عملی به‌غایت میهن‌پرستانه و در راستای سرنگونی رژیم مبنی بر انهدام سپاه پاسداران خمینی و جلوگیری از فروپاشی کامل زیرساختهای کشور در جنگ که فقط خمینی خواهان آن بود صورت گرفت. این استراتژی در عمل به اثبات رسید که ورود عنصر ایرانی تحت فرماندهی زنان مجاهد برای از پا درآوردن سپاه جهل و جنایت خمینی به اندازه‌ای مؤثر بود که خمینی از ترس سرنگونی جام‌زهر را سرکشید.

رفتن مجاهدین به عراق یک ضرورت تاکتیکی و استراتژیکی بود که صددرصد در راستای هدف سرنگونی رژیم صورت گرفت که البته دور از انتظار نیست که وزارت اطلاعات رژیم به آن برچسب خیانت بزند و این مبین ضربه سختی است که رژیم دریافت کرده است وگرنه این رژیم سراپا فساد خود مجسمه تمام‌عیار خیانت است.

ما امروز در امتداد خدمت پر ارزش تشکیل ارتش آزادیبخش شاهد درخشش کانون‌های شورشی هستیم که به بهای جانشان تجسم شعار می‌توان و باید در جامعه هستند و وظیفه سنگین آماده‌سازی مردم برای شورش نهایی را به‌عهده دارند و چه افتخار بزرگی که به‌گفته خانم رجوی با اشاره به سازمان‌یافته‌ترین آلترناتیو شورا که در تاریخ انقلابها در سطح جهانی بی‌سابقه است «ما برای سرنگونی و نیل به آزادی همه چیز داریم».

برقرار باد سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران.

درود بر همه شما.


رها حشمتی خواه – هلند


تشکر می‌کنم که به من فرصت دادید از طرف انجمن‌مون در این برنامه صحبت کنم. پنجاه و شش ساله شدن سازمان را به خواهر مریم عزیز و همه مجاهدین تبریک میگویم.

من با خانواده بزرگ مجاهدین خلق ایران، بزرگ شدم. سالهای زیادی را در مناسبات این سازمان گذراندم و خیلی چیزها از آنها یاد گرفتم. برای همین هر یک از آنها را به‌عنوان عضوی از خانواده خودم می‌دانم و مجاهدین به بخش مهمی از زندگی من تبدیل شدند.

وقتی به سن تصمیم‌گیری رسیدم، خودم انتخاب کردم که سازمان را در زندگی خودم نگه دارم و به هواداری از آنها ادامه بدهم. اما علتش چی بود؟

اگر از من سؤال کنید که چه چیزی را در مورد سازمان بیش از همه تحسین می‌کنم (یا جذبش شدم) میتوانم در دو کلمه بگویم:

اولین کلمه فداست. مجاهدین افرادی هستند که انتخاب کردند همه چیز زندگی خودشان را بدهند تا برای آزادی مردمشان مبارزه کنند و برای این‌که مطمئن شوند همه در ایران از حقوق مساوی و زندگی راحت برخوردار باشند. با وجود این‌که اشرفیها الآن در اشرف۳ در آلبانی هستند و میتوانند همین الآن کنار بکشند و دنبال زندگی آسوده و راحت بروند ولی به سختیها تن میدهند چون متعهد هستند که برای مردمشان بجنگند و آزادی را برای مردمشان بیاورند.

کلمه دوم که مجاهدین را با او می‌شناسم عدالت هست. فرقی ندارد که تو جوان هستی یا پیر، زن هستی یا مرد. از دید مجاهدین همه انسان‌ها مساوی و برابرند. این ارزشی است که در جهان امروز شدیداً به آن نیاز داریم ولی فقط میتوانی در سازمان مجاهدین پیدایش کنی. من گاها خودم هم تعجب می‌کنم که این چطور امکانپذیر شده!

آنها با همدیگر توانستند در برابر بسیاری از حملات آخوندها در عراق بایستن و مقاومت کنند و البته شاهد کشته شدن عزیزانشون در کنار دستشون بودند ولی هیچ‌کدام از اینا اراده اونا رو سست نکرد و هم‌چنان به مبارزه شون در این مسیر ادامه دادند و میدهند چون مجاهدین برای قدرت نمیجنگند. برای آرمان و هدفی می‌جنگند که خیلی بالاست. برای رهایی واقعی مردم ایران و برای آزادی واقعی در ایران. نام مجاهدین برای همیشه در ایران باقی خواهد ماند و آنها الگوی آزادی و رهایی برای تمامی بشریت خواهند بود.

مرگ بر رژیم آخوندی

درود بر رجوی

زنده باد کانون‌های شورشی

زری کاظمی


به نام خلق قهرمان ایران

به نام شهیدان

و به نام مجاهدان و مبارزان راه آزادی

گرامی می‌داریم نام و یاد بنیانگذاران کبیر سازمان مجاهدین خلق ایران، پیشتازان آگاه نسل جوان انقلابی و پرشوری که ۵۵سال پیش در چنین روزهایی با تکیه بر آگاهی و شناخت از پیروزی و شکست مبارزات خلقها، سازمانی با تشکیلات انقلابی بنا نهادند که هم‌چنان پرچمدار مبارزه علیه دیکتاتوری است.

درود می‌فرستم بر پویندگان راه آنها، که با عبور از مسیرهای صعب‌العبور مبارزه با فدای جان خویش، پرچم ایستادگی تا آخرین نفس را برافراشته نگاه داشتند.

در پروسه رشد و تکامل مبارزه بر علیه شاه و شیخ و با تکیه بر درایت رهبری سازمان و ارزش گذاری بر اندیشه برابری زن و مرد، زنان مجاهد، پیشتازان و صف شکنان راه مبارزه شدند، فلک را سقف بشکافتند و طرحی نو در انداختند.

در حالی که اسلام ارتجاعی، طی سالیان حاکمیت ننگینش در ایران، قوانین قرون‌وسطایی و منحط از جمله حجاب اجباری را برای سرکوب بیشتر زنان وضع کرد، زنان مجاهد، در سایه رهبری مسعود و مریم، پیشتازان مبارزه علیه ارتجاع زن‌ستیز آخوندی شدند، در شورای رهبری و پس از آن در شورای مرکزی تهور، استقامت، تلاش و اعتماد به‌نفس خود را در مقابله با مشکلات مبارزه به بهترین شیوه ارتقا دادند و چونان گوهرهای بی‌بدیل، دشمن زن‌ستیز را در همه جوانب به مبارزه طلبیده و اثبات کردند که "میتوان و باید"مریم رهایی نه یک شعار بلکه ایمان و باور به"تغییر آنچه هست به آنچه باید بشود" می‌باشد.

حال بگذار ایادی وابسته به رژیم، در هراس از پیوستن قشر جوان و آزادیخواه به مجاهدین و راه و روش مبارزه آنها، با تمام تلاش به یاوه‌گویی پرداخته و در پوشش تفکر روشنفکری مردم ایران را از اعتقاد مجاهدین به اسلام بترسانند.

بسا خیال باطل.

جوانان شورشی و زنان و مردان غیور ایران خود بهتر می‌دانند که مجاهدین برای برپایی آزادیهای فردی و اجتماعی در ایران، جان با ارزش خویش را در طبق اخلاص گذاشته و در کمال صدق و صفا تقدیم این راه و آرمان کردند.

امروز من در اینجا با افتخار از بودن در کنار مجاهدین و به‌عنوان یک زن می‌گویم، آنجه ما را به هم پیوند می‌دهد داشتن پوشش یکسان نیست، بلکه داشتن آرمان مشترک برای رهایی و آزادی مردم میهنمان است.

مهم این نیست چه پوششی بر سر داریم مهم این است چه آرمانی در سر داریم.

پیروز باد مبارزه خلق قهرمان ایران

پرتوان باد کانون‌های شورشی جنگاور و دلیر

زنده باد آزادی.

حنیف ماهوتچیان


با سلام به هموطنان عزیزم و کانون‌های شورشی.

سلام به مجاهدین مریمی در اشرف۳ و سلام گرم به برادر مسعود عزیز و خواهر مریم.

تبریک به همه شما و خودم به‌مناسبت سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران.

در این روز تاریخی می‌خواستم احساسات و لحظات خودم را بیان کنم.

کی فکرش را می‌کرد که ۴۱سال بعد از دزدی انقلاب مردم توسط خمینی دجال و بعد از همه دروغگویی‌ها علیه مقاومت، اعدام، شکنجه و سرکوب هنوز در دانشگاهها و حوزه‌ها نوارهای تبیین جهان برادر مسعود دست به دست بین جوانان ایرانی که هر روز از همه طبقات اجتماعی به صف مجاهدین می‌پیوندند بچرخد؟

کی فکرش را می‌کرد که ۳۲سال بعد از اعدام بهترین فرزندان ایران در تابستان ۶۷ امروز هنوز صدای درود بر مجاهد در زندانها بپیچد و جوانان نخبه ایران با افتخار هواداری از مجاهدین در سلول‌های انفرادی به‌سر ببرند؟

وقتی که ارتجاع و استعمار دست به دست هم تلاش کردند مقاومت ایران را با دستگیری خواهر مریم در بن‌بست قرار بدهند کی فکرش را می‌کرد که مجاهدین بتوانند این بن‌بست را بشکنند و بر سر توطئه‌گران خراب کنند؟

کی فکرش را می‌کرد که بعد از سریالی از حملات و موشک‌بارانها به اشرف و لیبرتی حتی یک اشرفی از چنگ مزدوران رژیم جان سالم بدر ببرد؟

کی فکر می‌کرد که ۱۱سال بعد از محاصره اشرف یک با هدف نابودی سازمانمان امروز تشکیلاتی فولادین و خستگی‌ناپذیر در اشرف۳ ببینیم و مقاومتی که ضربان قلبش را در انفجارها حوزه‌ها و بسیج‌های رژیم در سراسر ایران توسط کانون‌های شورشی می‌بینیم؟

بگذارید پاسخ این سؤالات کی فکرش را می‌کرد را به خودم بدهم.

در آن روزهای سخت که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد که مجاهدین بتوانند از این ابتلائات عبور کنند سازمانمان با صدق و فدای شیر همیشه بیدار و با رسم می‌توان و باید خواهر مریم از همه آنها سرفرازانه عبور کرد.

بله برادر مسعود شما گفته بودید اگر اشرف بایستد جهانی میایستد. حالا می‌فهمم حرفتان چقدر درست بود. امروز همه جهان اشرف را برای ایستادگی در برابر این رژیم الگوی خود کرده. و سازمانمان امروز بعد از ۵۵ سال نبرد علیه دو دیکتاتوری استوارتر و قویتر از هر زمانی است چون شما و خواهر مریم را دارد، آرمان حنیف را دارد و فدای بیکران مجاهدین را دارد.

درود بر مجاهد

درود بر کانون‌های شورشی

درود بر برادر مسعود

درود بر خواهر مریم

منهم میخواهم بگویم: حاضر حاضر حاضر

منصور وجود


با بهترین تبریکات و صمیمانه‌ترین تهنیتها به‌مناسبت آغاز ۵۶ سالگی سازمان پرافتخار مجاهدین خلق.

تبریک به برادر مسعود عزیزتر از جانم، خواهر مریم و همه مجاهدین.

هم‌چنین با درود به روح پر فتوح بنیانگذاران، همه شهدای مجاهد و جان‌باختگان آزادی ایران، این زیباترین وطن.

با غروری بس ‌گران افتخار می‌کنم که طی سی سال گذشته همواره توانسته‌ام بر سر عهد و پیمانم برای آزادی خلق و میهن پایدار بمانم. صمیمانه می‌گویم که من وفای به عهد و پیمان را از اشرفی‌هایی آموختم که در میانه آتش‌وخون سالیان سخت و زیر بمب و موشک از پیمان با خلق‌شان قدمی به عقب برنداشتند.

طی سالیان گذشته، دامنه توطئه‌های ارتجاعی و استعماری برای به زیر کشیدن آرم خونین مجاهدین و درهم شکستن تشکیلات پولادین‌شان و شیطان‌سازی علیه آنها، به هواداران سازمان نیز گسترش پیدا کرد، هدف این بود که مجاهدین تنها بمانند. من هدف چندین توطئه کثیف در سالهای ۲۰۰۳، ۲۰۰۶ و ۲۰۱۴ قرار گرفتم، اسمم به اینترپل داده شد. ادارات آلمانی فشارهای زیادی روی خود و خانواده‌ام آوردند ولی هم‌چون مجاهدین من نیز گفتم هیهات مناالذله اشرف‌نشانی را از آرمان و سازمانش جدا کنند.

بله در مقابل فداکاری مجاهدین که جان و مال، خانه و خانواده و شغل و تحصیل شان را بدون چشمداشتی نثار آزادی میهنشان می‌کنند نمی‌توان بی‌تفاوت بود، مهم نیست چه قومی باشی، با چه زبانی، از کدام مذهب و اعتقادی باشی، مهم این است که آیا به‌رسم آزادگی و جوانمردی، پشت این شیرزنان و کوهمردان ایران‌زمین را گرم می‌کنی یا با هر عذر و بهانه‌ای، به‌جای یار بودن، خار و سنگ راه‌شان می‌شوی؟

اینک خطاب به برادر مسعود و خواهر مریم می‌گویم که من پای عهدم هستم تا به آخر. من و همه هواداران مجاهدین در ایران و همه عالم، با جان و مال و همه توش و توانمان تا آخرین نفس پشتیبان شما برای براندازی بساط ظلم آخوندها هستیم تا ایرانی‌آباد، آزاد، سکولار و دموکراتیک برپا کنیم.

حاضر حاضر حاضر

حمید معاصر


هموطنان عزیز، رفقا و خواهران و برادران

از طرف جوامع ایرانیان مقیم آلمان پنجاه و ششمین سالگرد تأسیس سازمان پرافتخار مجاهدین را به رهبری مقاومت برادر مسعود و خواهر مریم، به مجاهدین و خلق قهرمان صمیمانه تبریک می‌گویم. به‌عنوان یک اشرف‌نشان، طی ۴۴ سال که در کنار مجاهدین بوده‌ام هرگاه چشمم به تصاویر بنیانگذاران و اعضای مرکزیت شهید، اشرف شهیدان، سردار موسی و ۱۲۰۰۰هزار شهید به خون تپیده می‌افتد غم و اندوه از دست دادن آنها تمام پیکرم را می‌سوزاند ولی با مرور تاریخچه پر فراز و نشیب سازمان که برادر مسعود سکان دار آن شد به‌جای حسرت و اندوه از شهادت ها غرق امید و افتخار می‌شوم از این‌که ایشان با کارنامه درخشان ایدئولوژیک، سیاسی و تشکیلاتی به عالی‌ترین صورت شجره طیبه را با گذر از نه ۷خوان بلکه هفتاد خوان توطئه و ابتلاء با پرداخت سنگین‌ترین بها به اوج کمال مطلوب رسانده است. ایمان کامل دارم که زندگان و رزمندگان امروزی تحت رهبری بی‌بدیل مسعود جای تک‌تک آنها را پر می‌کنند. با تکیه به قامت استوار و کوه سر به فلک کشیده و ایمان فوق‌العاده و استحکام ایدئولوژیک برادر مسعود و خواهر مریم گواهی می‌دهم که آنها اصلح‌ترین وارث بنیانگذاران شهید هستند و از این بابت شب و روز خدا را شاکریم.

بگذار تا دشمنان درونی و بیرونی ارتجاع و استعمار و مزدوران رنگارنگ در داخل و خارج کف بر دهان بر این رهبری بتازند ولی ما با صدای بلند اعلام می‌کنیم به مسعود و مریم عشق می‌ورزیم چون آنها فداکارترین و شایسته‌ترین رهبران یک جنبش انقلابی در زمان پر فتنه و آشوب فعلی هستند که یک نمونه بی‌همتا در قرن حاضر را به خاورمیانه بلکه کل جهان ارائه داده‌اند. به آنها عشق می‌ورزیم چرا که هر لحظه درس فدا، انسانیت، استحکام و شرف از خود ساطع می‌کنند و بی‌چشمداشت نسلی را پرورش داده‌اند که بر تمامی اجبارات زمان شوریده، تسلیم شرایط سخت نشده و به پاسداری از اصلی‌ترین ارزشهای انسانی همت گذاشته است.

با صدای بلند به برادر مسعود شیر همیشه بیدار و خواهر مریم حاضر حاضر حاضر تا پایان

کریم حق بیان


با سلام و درود به شهدای راه آزادی ملت ایران و تبریک به رهبری مقاومت و همه مجاهدین و یارانشان به‌مناسبت آغاز پنجاه و ششمین سال تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران.

اولین باری که اسم مجاهدین را شنیدم نوجوانی ۱۴ ساله بودم. در زمان حکومت شاه یکروز در خیابان خورشید تهران در چند قدمی‌ام شاهد دستگیری جوانی بودم. روز بعد سر کلاس درس یکی از هم شاگردی‌هایم بهم گفت دیروز مهدی رضایی را دستگیر کردند. پرسیدم مهدی رضایی کیست گفت از مجاهدین خلق بود. گفتم مجاهدین کی هستند. برایم مفصل توضیح داد که مجاهدین برای آزادی و برابری مبارزه می‌کنند.

از آن روز به بعد مسیر زندگیم تغییر کرد و نگاهم به همه چیز به‌خصوص مشکلات مردم تغییر کرد تا این‌که در سال ۵۷ بعد از انقلاب ضدسلطنتی هوادار سازمان شدم. شنیدن سخنرانیهای برادر مسعود و سردار خلق موسی خیابانی جان تازه‌ای به من می‌بخشید. در سالهای بعدتر که به‌دلیل اختناق از ایران خارج شدم با آنچه از مجاهدین یاد گرفته بودم میدونستم که تا این رژیم دجال هست زندگی عادی حرامه و برای رهایی مردم باید یار و یاور مجاهدین در مبارزه شون بود.

ظهور و پیدایش سازمان مجاهدین در جامعه ایران و منطقه یک تحول بزرگ مذهبی، سیاسی و اجتماعی بوده.

از نظر مذهبی، به‌خاطر برداشت واقعی مجاهدین از اسلام انقلابی و مردمی و بستن دکان دین‌فروشی آخوندهای مرتجع و خرافاتی و ایستادگی در مقابل دزد بررگ تاریخ خمینی دجال و حکومت جهل و جنایت ولایت فقیه.

از نظر سیاسی به‌خاطر به‌رسمیت شناختن حق حاکمیت مردم و انتخابات آزاد و دوستی با کشورهای منطقه و جهان که در برنامه ۱۰ماده‌ای خواهر مریم متبلور میشه.

از نظر اجتماعی به‌خاطر کشیدن مرز اصلی بین استثمار شونده و استثمار کننده و نه بین با خدا و بی‌خدا.

راستش همیشه خدا را شکر می‌کنم که شانس اینرا داشتم که در دورانی زندگی می‌کنم که مجاهدین و به‌خصوص برادر مسعود و خواهر مریم حضور دارند که در وصفشون به‌قول مولانا باید بگم:

من پیر فنا بدم جوانم کردی

من مرده بدم ز زندگانم کردی

می‌ترسیدم که گم شوم در ره تو

اکنون نشوم گم که نشانم کردی

مرگ بر اصل ولایت فقیه

زنده باد رجوی

حاضر حاضر حاضر

شاهین سلطانی- هلند


با سلام خدمت خانم رئیس جمهور، خیلی خوشحالم که در پنجاه و ششمین سال تأسیس سازمان مجاهدین امکان اینرا پیدا می‌کنم که خطاب به هموطنانم صحبت کنم.

اگر از من بپرسید که به‌عنوان هوادار..... ساله مجاهدین در هواداری از سازمان چی به‌دست آوردم و یا از دست دادم میگویم تماماً به‌دست آوردم. بالاترین شانس زندگیم این بوده که مجاهدین بر سر راهم قرار گرفتند و هواخواه آنها شدم و اینطوری سلامت سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و از هر نظر دیگر رو به‌دست آوردم.

اما اجازه بدهید از نقطه‌نظر یک ایرانی بگم مجاهدین برای میهن و ملت ما چه چیزی به ارمغان آوردند. در یک کلمه آنها یک آلترناتیو در مقابل یک خلافت اسلامی به‌وجود آوردن. آنها نشان دادند که ایران فقط آخوندها نیستند، نشون دادند که ایرانی زنده است و در مقابل ظلم و ارتجاع و عقب‌ماندگی می‌ایسته.

خمینی می‌خواست یک خلافت ابد مدت دایر کند که صدها سال دوام بیاورد. اما این مجاهدین و آلترناتیو دموکراتیک و انقلابی بود که این رژیم رو بی‌آینده کرد. دعاوی اسلام گرایانه اونها رو افشا کرد و نشون داد که نه ایران ما و نه اسلام ما آنچیزی نیست که آخوندها میگویند.

به همین خاطره که در اتاق فکر وزارت اطلاعات رژیم تصمیم می‌گیرند ادعای دروغ «رژیم ایران آلترناتیو نداره» رو ببرند تا اولاً مردم را ناامید کنند و سازمان مجاهدین را کم اهمیت و کوچک جلوه بدهند تا دیگر کسی باورشان نکند. ثانیا دولتهای غربی رو متقاعد کنند که کسی نیست و باید با خود من کنار بیایند.

رژیم برای پیش بردن این خط از همه اهرمهایش استفاده می‌کند. ماشین جهنمی تبلیغاتی و مهره‌های ذخیره خودش را به کار می‌اندازد، خبرنگاران دوست وزارت اطلاعات را به کار می‌گیرد، مزدوران نفوذی مانند مصداقی را به کار می‌گیرد، برخی از عناصر بازمانده از رژیم شاه خائن را به کار می‌گیرد و یا از کسوت سلطنت استفاده می‌کند، و حتی با لیبل مارکسیستی و کارگری به جنگ با این آلترناتیو میآید. البته رابطه آنها با مارکسیسم واقعی مثل رابطه آخوندها با اسلامه.

آنها با دود و دم تبلیغاتی شروع می‌کنند به مارک زدن به مجاهدین که دموکرات نیستند، اسلام آنها مثل خمینی است، فرقه‌اند، روسری دارند و غیره.

اما دشمن سخت در اشتباهه، مجاهدین مثل الماس جلوی چشم مردم می‌درخشند. پاکی و صداقتشون مثل خورشید هر پرده‌ای رو می‌شکافد و نفوذ می‌کند. هر چقدر هم رژیم از غیظ به خودش بپیچد مردم و به‌خصوص جوانان ایران هر روز دارند بیشتر و بیشتر مجذوب مجاهدین و از خود گذشتگی‌های آنها میشوند. همه فهمیدند که ایران آلترناتیو دارد. اسمش شورای ملی مقاومت است که در کانونش سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران مثل خورشید می‌درخشد. همون نامی که رعشه بر اندام آخوندها میاندازد یعنی رجوی آزادی را در آینده‌ای بسیار نزدیکتر از اونچه که فکرش رو می‌کنن برای مردم ایران به ارمغان خواهد آورد.

خیلی متشکرم که به من گوش دادید.

مهندس سیما یزدانی


با سلام خدمت خواهر مریم عزیز و همه مجاهدین.

این روزها در سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین داشتم آنرا به‌عنوان یک سازمان حرفه‌یی، به‌لحاظ بینش، آرمان، صلابت رهبری و بدنه سازمان در مقابل حملات و بن‌بستها، هم‌چنین به‌لحاظ خدمات، دست‌آوردها، استراتژی و نقشه‌مسیر با بقیه سازمانها و شرکتها مقایسه می‌کردم تا ببینم رمز دوام، تکامل، نشاط و پویایی آنها در چیست؟

سازمان مجاهدین چگونه توانست مکتبی و دانشگاهی برای جامعه‌شناسی و انسان شناسی و آموزش چندین نسل طی بیش از ٥٠ سال ایجاد کند تا میلیونها نَفَر بتوانند نه فقط برای خود بلکه برای جامعه مثمرثمر باشند؟ و چراغ راه میلیونها انسان برای رسیدن به عزت نفس، آزادی و عدالت و برابری شد؟ مسیری که بسیاری نتوانستند حتی در زندگی شخصی خود آن را بپیمایند و به اجرا در آورند.

به‌سادگی می‌توان دید به میزانی که افراد و سازمانها تنگ نظری و خودخواهی را کنار می‌گذارند و به انسانیت، مبارزه با تبعیض علیه زنان، اقلیتها و نژادهای مختلف اولویت می‌دهند قدرت تغییر، دوام، پویایی و تکامل دارند و هر فرد یا سازمانی می‌تواند میزان عقب افتادگی یا پیشرفت خود را در این ببیند که زندگیش تا چه حد روی جامعه و سایر انسان‌ها تاثیر داشته است.

آنچه در مورد سازمان مجاهدین می‌شود دید، موفقیت بسیار چشمگیر و بی‌سابقه‌یی است که خیلی مؤسسات و شرکت‌های بزرگ و سابقه‌دار نتوانستند به آن دست پیدا کنند و در مواجهه با ابتلائات مشابه آنچه مجاهدین با آن برخورد داشته‌اند نتوانستند به سلامت عبور کنند به‌طور مثال در رابطه با عدالت و رفع تبعیض جنسی و نژادی.

اما مجاهدین با انقلاب خواهر مریم توانستند به پویایی بی‌سابقه‌یی دست پیدا کنند، انرژیها و استعداد ها را آزاد کنند، مقام زنان را در مبارزه علیه ظلم و برای رهایی و سعادت جامعه به‌رسمیت بشناسند و در سطح رهبری و مسئول اول سازمان چند برابر تکثیر کنند و اینها با وفای به عهد و فدای بیکران میسر شد.

صحبتم را با گرامی‌داشت یاد مجاهدین شهید مهری موسوی و حسین مدنی که اولین بار مرا با مجاهدین آشنا کردند تا بتوانم ایستادن در کنار مجاهدین در مبارزه برای رهایی مردمم از فاشیزم مذهبی را انتخاب کنم به پایان می‌برم و برای همه مجاهدین و کانون‌های شورشی آرزوی موفقیت و پیروزی در مدارهایی بس بالاتر را دارم و در حضور خواهر مریم و یاران مجاهدم می‌گویم:

حاضر حاضر حاضر

سعید سجادی


تولد فرخنده سازمان همیشه جوان مجاهدین خلق، مبارک مردم ایران باد!

ما امسال در شرایطی زادروز این تولد فرخنده و نیکو را جشن و به میمنت می‌گیریم که سرانجام نهالی را که بنیانگذاران از جسم و جان خود اصله زده، و با خون خود آبیاری نموده بودند، الآن در شرف به بار نشستن است تا میوه و حاصل خود، که همان آزادی و استقلال است را، در آینده نزدیک به کام مردم تشنه و گرسنه آزادی ایران برسانند.

قیامهای آبان و دیماه سال گذشته ثابت کرد که ایران زمین در یک موقعیت انقلابیست، و سرنگونی رژیم آخوندی در تیررس. رژیم که در گرداب سرنگونی گرفتار شده، سعی می‌کند که با سرکوب هر چه بیشتر و هم‌اکنون با آویختن و تمسک به ویروس کرونا، چند صباحی را به عمر ننگین خودش اضافه کند.

گرچه پاندمی کرونا جهان‌گیر، و عمر دولتها را هدف قرار داده، اما رژیم آخوندی تنها رژیمی است که برای یک مرحله، بقای خودش را در بقای کرونا می‌بیند. حال که رژیم، از هیمنه و قدرت سرکوبش کم شده، سعی دارد تا این کمبود را با قدرت کشندگی کرونا جبران، و مردم را مات و مبهوت کند.

مسأله رژیم، مردم بوده و نه کرونا. رژیم سعی دارد تا اقتصاد خودش را حول تغذیه ماشین سرکوب مردم بچیند و نه سرکوب کرونا. رژیم به هیچ‌وجه خواهان تندرستی مردم، یعنی نیروی سرنگونی کننده خودش، نیست و نمی‌خواهد از آنها حمایت اقتصادی کند. با کرونا، رژیم قصد دارد تا سلامتی، انرژی، انگیزه، قدرت تمرکز مردم را هدف گرفته، به تحلیل برده، و روز سرنگونی را به تأخیر بیندازد.

اما هیهات که پادزهر اجتماعی کرونا در وجود کانون‌های شورشی و عشق به آزادی، نقشه رژیم را نقش بر آب کرده، و کرونا را به عاملی مکمل برای انگیزه دادن هر چه بیشتر در جهت پیشبرد امر سرنگونی تبدیل کرده. همانا که: عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد.

در ستیغ کوه، در بلند ابر، در همه وسعت ایران

ای کانون شورشی،

بشنوم خروشتان، بشنویم خروشتان، بشنوند خروشتان

اشتراک:
3333

پخش زنده سیمای آزادی

Popular Posts

مسعود رجوی-۲۲بهمن ۱۴۰۱: «اتوبوس مجانی» استبداد و وابستگی با سرنشینان ساواکی، آزادیخواهان و ...

مسعود رجوی: درماندگی بچه شاه از «سلطنت انتخابی» تا «فراسوی» سلطنت و جمهوری

مسعود رجوی: درماندگی بچه شاه از «سلطنت انتخابی» تا «فراسوی» سلطنت و جمهوری

توییتر اختر شبانه

پیام مسعود رجوی در دومین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی

برچسب‌ها

۱۰شهریور ۱۲اردیبهشت ۱۳آبان ۱۴اسفند ۱۶آذر ۱۷ژوئن ۱۷شهریور ۱۸تیر۷۸ ۱۹بهمن۴۹ ۱۹بهمن۶۰ ۱۹فروردین۹۰ ۲۶مهر ۳۰تیر ۳۰خرداد ۳۰دی ۳۰فروردین ۳۰مهر ۳ژوئیه ۴خرداد ۵ مهر ۸ مارس آب آبادان آتش بس آتش سوزی آخوند کاشانی آخوندی آذربایجان آرژانتین آری به جمهوری دمکراتیک آزادی آزادی بیان آزادی هدایتگر مردم آزادیخواهان آژانس اتمی آستان قدس آستفیک آسوشیتدپرس آشنایی با شورای ملی مقاومت آشنایی با مجاهدین آفریقا آقازاده ها آگاهی آلبانی آلبرتو نیسمن آلترناتیو آلمان آلودگی هوا آمریکا آموزشی آموزه تاریخی آموزه سیاسی آموزه فلسفی آنالیا آنتورپ آنتونیو گوترز آندرانیک آهنگساز ابراهیم ذاکری ابراهیم مرادی ابواحسن صبا اپورتونیسم اپوزیسیون اتحاد اتحاد ملی اتحادیه اروپا اتمی اتوبوس خوابی اجباری اجتماعی احتکار احزاب سیاسی احمد رئوف بشری دوست احمد رضایی احمد مقدم احمد وحیدی احمدرضا جلالی اخبار اخبار جعلی اختلاس اختناق ادبیات اراذل اربعین ارتجاع ارتش آزادیبخش ارتش آزادیبخش ملی ایران اردشیر زاهدی ارز ارژنگ داوودی ارمنستان اروپا ارومیه اژه ای استاد استان استبداد استبداد دینی استثمار استراتژی استراتژیک استعمار استقلال استقلال آمریکا استکهلم اسدالله اسدی اسفند۹۸ اسکاتلند اسکاندیناوی اسلام اسلام انقلابی اسلامشهر اسماعیل خطیب اسماعیل شریف زاده اسناد اسیر جنگی اشپیگل اشرف اشرف پهلوی اشرف رجوی اشرف هادی اشرف۳ اشغالگر اصغر بدیع زادگان اصغر بدیع‌زادگان اصغر مهدیزاده اصفهان اصلاح طلب اصلاح طلبی اصلاحات اصلاحات ارضی اصلاح‌طلب اصولگرا اطلاعیه اعتراض اعتراض سراسری اعتراضات اعتراضات سراسری اعتصاب اعتیاد اعدام اعدام بنیانگذاران مجاهدین اف ای تی اف افتخار افسانه افشاگری افطار افغانستان اقتصاد اقتصادی اکبر صمدی الکساندر مدوید الله قلی خان المپیک امام جعفر صادق امام حسن عسکری امام حسن مجتبی امام حسین امام رضا امام زمان امام زین العابدین امام سجاد امام صادق امام محمد باقر امام موسی ابن جعفر امام هشتم امام هفتم امجدیه امیرپرویز پویان امیرخیزی امیرکبیر انتخاب انتخابات انتخابات قلابی انتخابات۱۴۰۰ انجمن نجات انجمن نجاست انجیل اندیشه اندیکا اندیمشک انسان انسانیت انفال انفجار امیا انفجار حرم امام رضا انقلاب انقلاب ۵۷ انقلاب اکتبر انقلاب ایدئولوژیک انقلاب دمکراتیک انقلاب سفید انقلاب صنعتی انقلاب ضد سلطنتی انقلاب فرهنگی انقلاب کبیر فرانسه انقلاب مشروطه انقلاب نوین انقلابی انقلابیون انگلستان انگلیس اوباش اوریانا فالاچی اوکراین اومیکرون اوین اهواز ای ایران ایتالیا ایدئولوژی ایذه ایران ایران آزاد۲۰۲۱ ایران آزاد۲۰۲۲ ایران اینترنشنال ایران فردا ایران گیت ایران مرز پرگهر ایرانیان ایلیرمتا اینترنت ایندیپندنت اینستاگرام أزادی بازجو بازرگان بازگشایی مدارس بازنشستگان بازیگر بالکان بانک بحران بحران آب بختیار بدهی برانداز براندازی برجام برف برق برلین برنامه ۱۰ ماده ای بسیج بسیجی بعثت بکتاش آبتین بگو نه بلژیک بلوچستان بمب اتمی بنان بند۲۰۹ بنزین بنی صدر بنیاد برکت بنیاد فرانس لیبرته بنیادگرایی بنیانگذاران سازمان مجاهدین بوچا بودجه بودجه۱۴۰۰ بودجه۱۴۰۱ بورس بویراحمد بهار بهبهان بهداشت بهرام عالیوندی بهرام عین اللهی بهزاد معزی بهشت زهرا بی بی سی بیانیه بیت کوین بیرجند بیروت بیژن جزنی بیژن مفید بیسواد بیکاران بیکاری بیوگرافی پابلو نرودا پارلمان اروپا پاریس پاسارگاد پایداری پدرطالقانی پرچم پرس تی وی پرستاران پرواز بزرگ پروپاگاندا پرویز خزایی پروین اعتصامی پمپئو پناهندگان پوریای ولی پول پهباد پهلوان پهلوان فیلابی پهلوی پیام پیامبر پیروزی پیشتاز پیک پنجم پیک شادی پیک ششم پیمان جبلی تابلو تاریخ تاریخ ایران تاریخ ا یران تاریخ اسلام تاریخ ایران تاریخ بیداری ایرانیان تاریخ جهان تاریخ شفاهی تاریخ فرانسه تاریخ مشروطه تاریخ معاصر تاریخچه مجاهدین تاریخساز تاریخی تاریکی تاسوعا تاکتیک تئاتر و سینما تأسیس سازمان مجاهدین تبریز تبعید تبیین جهان تجارت تجزیه تحریف تحریم تحریم انتخابات تحصیل تحلیل سیاسی تخت جمشید تختی تخریب ترامپ ترانه ترک تحصیل ترور تروریست تروریستی تروریسم تروریسم دولتی تریتا پارسی تشکیلات تشکیلات بیرون زندان تشیع تصنیف تظاهرات تفسیر تکامل تلگرام تلویزیون تمدن ایران تنگستان توحید تورم توسکا تولید توماج صالحی توماس سانکارا تهران تهران بزرگ تیرباران ثروت ثریا ابوالفتحی ثقه‌الاسلام جاسوس جام زهر جامعه جامعه المصطفی جان مترکه جاوید رحمان جایزه نوبل جایگاه انسان جدایی دین از دولت جریان اپورتونیستی چپ‌نما جعبه سیاه جعفر کاظمی جعلیات جمشید پیمان جمعه سیاه جمهوری خواه جمهوری دمکراتیک جنایت جنایت علیه بشریت جنبش برابری جنبش تنباکو جنبش جنگل جنبش دادخواهی جنسیتی جنگ جنگ ایران و عراق جنگ جهانی جنگ خلیج جنگ داخلی جنگ روانی جنگ سیاسی جنگ ضد میهنی جنگ قدرت جنگ کثیف جنگل جنگل تراشی جوانان جهاد کشاورزی جهان چارلی چاپلین چپ نما چپاول چریک فدایی چریکهای فدایی چماقداری چه باید کرد چه گوارا چهارشبنه سوری چهارمحال بختیاری چین حبیب خبیری حبیب خدا حبیب‌الله بدیعی حج حجاب حجت زمانی حزب توده حزب جمهوری حزب رستاخیز حزب‌الله حسن اشرفیان حسن ظریف حسن ظریف ناظریان حسن فیروزآبادی حسن نوروزی حسین امیر عبداللهیان حسین دهلوی حسین طائب حسین فارسی حسین فاطمی حسین گل گلاب حسینیان حشدالشعبی حضرت زینب حضرت علی حضرت فاطمه حضرت محمد حضرت معصومه علیها سلام حضرت مهدی حقوق حقوق بشر حقوق زنان حکایت حکومت حکومت علی حکومت نظامی حماس حمایت حمله خارجی حمید اسدیان حمید لاجوردی حمید مصدق حمید نوری حنیف عزیزی حنیف نژاد حنیف‌نژاد حوزه خائن خاتمی خاش خاطرات خاطرات زندان خاطرات سیاسی خامنه ای خامنه‌ای خانواده خانواده شفایی خاور میانه خاوران خاورمیانه خبرگان خبرگزاری خبرنگار خدا خدیجه خرمشهر خسرو گلسرخی خشک سالی خشونت خصوصی سازی خط فقر خطر خلق خلقت انسان خلیفه خلیل رضایی خمینی خواننده خواهران میرابال خودروسازی خودکشی خودمختاری خوزستان خیانت دادخواهی دادگاه دادگاه مردمی آبان دارو داستان دانش آموز دانشجو دانشگاه دانشگاه تهران دانشمند دانشیان دانیل میتران داوود باقروند داوود رحمانی دبیر کل سازمان ملل دجال دختر آبی درگذشت دروغ دزدی دستمزد دفاع مقدس دفاعیات مجاهدین دکتر حسین گل‌گلاب دلار دلتا دلوار دمکراتیک دمکراسی دمکراسی خیانت شده دوباره می‌سازمت وطن دوران آماده باش دورس دولت دهخدا دهقانان دهه ۶۰ دی دیالکتیک دیپلماسی دیدار صلح دیکتاتور دیکتاتوری دیکتاتوری سلطنتی دیکتاتوری مذهبی دین دین و مذهب دیوید ایمس دیوید کلیگور ذوالقرنین ذوب آهن رادیو مجاهد رانت راه حل سرنگونی راهرو مرگ رای من سرنگونی رئیس جمهور برگزیده رئیسی رباط کریم رپ اعتراضی رجوی رحمان کریمی رزمناو پوتمکین رزمنده رژیم آخوندی رژیم شاه رسانه رسانه حکومتی رستاخیز رستم قاسمی رسول تبریزی رسول خدا رسول مشکین فام رشنگری رشوه رضا پهلوی رضا خان رضا رضایی رضا شاه رضا شمیرانی رفراندوم رفسنجانی رمزارز رمضان رمضان۱۴۰۰ رمضان۱۴۰۱ رنگ روغن روح‌الله حسینیان روح‌الله خالقی روحانی روحانی مترقی روز جهانی روز جهانی حقوق بشر روز جهانی زن روز جهانی صلح روز جهانی کارگر روز جهانی کودک روز جهانی مبارزه با اعدام روز جهانی معلم روز دانشجو روز معلم روزجهانی منع خشونت علیه زنان روزنامه روس تزاری روسیه روشنایی روشنفکر روشنگری رها بحرینی رهایی رهبر مقاومت رهبری ریاست جمهوری ریچارد رابرتس زادی زاگرس زاهدان زاینده رود زباله گردی زبان زری اصفهانی زلزله زمستان زمین زن زنان زندان زندان تهران بزرگ زندان گوهردشت زندانی زندانی سیاسی زندانیان سیاسی زوربا زهرا مریخی زهره صمدی زیارت زینب زینب پاشا زینب کبری زینت میرهاشمی ژئوپلیتیک ژنرال اودیرنو ژنرال دوگل ژنو ژیلبر میتران سارق انقلاب سازمان چریکهای فدایی خلق سازمان خبات کردستان سازمان مجاهدین سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان ملل سال تحصیلی سال میلادی سال نو سال۱۴۰۰ سالن مرگ سانسور ساواک سایبری سپ سپاه سپاه پاسداران سپاه قدس ستار بهشتی ستارخان سخنرانی سخنگوی مجاهدین سراوان سرجنگل سرکوب سرنگونی سرود سرویس جهانی سعدی سعید اقبالی سعید بهبهانی سعید سلطانپور سعید شاهسوندی سعید ماسوری سعید محسن سکولار دمکراسی سکولاریسم سلاح سلطنت سلطنت پهلوی سلطنت طلب سنگسار سواد سوئد سوئیس سوخت بر سوختبران سوریه سولماز ابوعلی سولیوان سونگون سهام سهراب سپهری سی ان ان سیاست سیاسی سیامک نادری سیاوش سیفی سیاهکل سیزده بدر سیستان سیل سیمای آزادی سیمین بهبانی سیمین بهبهانی سیمین دانشور سینما شادگان شاعر شام غریبان شاملو شانگهای شاه شاهزاده شاهنشاهی شب قدر شب یلدا شباهنگ شبکه تروریستی شبکه های اجتماعی شجریان شخصیتهای ایرانی شرایط ذهنی شرایط عینی شریف واقفی شستا شعائر شعار نویسی شعر شعر نو شکرالله پاک‌نژاد شکنجه شکنجه گر شکوفه شمال شورای امنیت شورای مرکزی مجاهدین شورای ملی مقاومت شورای ملی مقاومت ایران شورای نگهبان شورش شوروی شوش شهادت شهدا شهر شهر ری شهر کرد شهر مهران شهرداری تهران شهرزاد احسانی ناطق شهرقصه شهرکرد شهلا حریری مطلق شهیدان شیخ شیخ فضل الله نوری شیخ محمد خیابانی شیر و خورشید شیراز شیطان سازی شیلی شیوا ممقانی صادرات صالح کهندل صدام صدای مجاهد صدور انقلاب صدور بحران صدیقه مجاوری صلح صمد بهرنگی صنایع فولاد صنعت صیاد شیرازی صیانت ضربه شهریور ۵۰ ضرغامی طالبان طالقانی طبری طرح صلح طلسم جنگ طنز سیاسی ظریف ظلمت عارف قزوینی عاشورا عباس داوری عباسقلی صالحی عبدالرضا شهلایی عدالت عدالت در اسلام عراق عرفان عزت الله مقبلی عزیز فولادوند عزیمت از فرانسه عشق عفوبین الملل عقیده عکاسی عکس علم علمی علی علی اکبر اکبری علی اکبر دهخدا علی ربیعی علی صارمی علی صالح آبادی علی مطهری علی میهن دوست علی همتیان علیرضا جعفرزاده علیرضا خالوکاکایی عماد رام عملیات عملیات آفتاب عملیات چلچراغ عملیات مروارید عوام فریبانه عیاران عید فطر عید قربان عید مبعث عیسی آزاده عیسی مسیح غارت غارت و چپاول غرب غلامحسین اسماعیلی غلامحسین بنان غلامحسین ساعدی غلامرضا تختی غلامرضا مسعودی فاجعه فارسی فاز سیاسی فاشیسم دینی فاشیسم مذهبی فاصله طبقاتی فاطمه فاطمه امینی فاطمه زهرا فاطمه صادقی فاطمه مصباح فتانه زارعی فدایی خلق فرار شاه فرانسوا میتران فرانسه فرانکفورتر آلگماینه فرخی یزدی فردوست فردوسی فرشید نصر‌اللهی فرعون فرقه فروش اندام فروغ ایران فروغ جاویدان فرونشست زمین فرهنگ فرهنگی فرهنگیان فریدون مشیری فساد فشافویه فضای مجازی فعال محیط زیست فقر فلاکت فلسطین فلسفه فوتبال فولاد فولاد مبارکه فیزیک فیک نیوز فیلترینگ فیلم سینمایی قاتلان ۶۷ قاجار قاچاق قاسم سلیمانی قاسملو قاضی محمد قالیباف قانون اساسی قانون کار قتل عام قتل عام۶۷ قتلهای زنجیره ای قرآن قرارداد ننگین قرارداد۲۵ساله قربانعلی حسین نژاد. قربانیان قربانیان کرونا قرن پانزدهم قرنطینه قزاق قزلحصار قزوین قضاوت قطعی برق قم قوه قضاییه قهرمان قیام قیام ۲۱دی قیام 57 قیام ۸۸ قیام آبان قیام آبان۹۸ قیام بنزین قیام تنگستان قیام خوزستان قیام دی قیام دیماه ۹۶ قیام دیماه ۹۸ قیام روشنگری قیام سراسری قیام سراوان قیام ضد سلطنتی قیام عراق قیام کارگران قیام۱۴۰۱ قیام۳۰تیر قیصر قیمت کابل کابینه دولت کاخ سفید کارخانه کارگر کارگران کارگردان کارنامه کارنامه سبز کاروان بهار کاریکاتور کاظم رجوی کانادا کانون کانون شورشی کانونهای شورشی کتا صوتی کتاب کتاب اجتماعی کتاب امام حسین کتاب تاریخی کتاب سیاسی کتاب صوتی کرامت الله دانشیان کربلا کربلای۴ کرج کردستان کرونا کریسمس کریمپور شیرازی کسری بودجه کشاورزان کشاورزی کشتار کشتی کشور کشیش کشیش دیباج کشیش میکائلیان کلنل پسیان کلیسا کمیسیون اقتصاد کمیسیون کار کنفرانس کنکور کنگره کوثر کوچک خان کودتا کودتانی فرهنگی کودتای ۲۸ مرداد کودتای ۲۸مرداد کودتای سوم اسفند کودکان کودکان کار کوروش بزرگ کوروش کبیر کولبران کولبری کویت کهشکان کهکشان کهکشان۱۴۰۰ کهکشان۱۴۰۱ کهکشان۱۴۰۳ کهکشان۲۰۲۱ کهکیلویه کی‌را رودیک کیفرخواست گاردین گاندی گرانی گردهمایی گرسنگان گرسنگی گروگان گزارش گزارش خبری گزینه سرنگونی گلرخ ایرایی گلزاده غفوری گلستان گلسرخی گور جمعی گوهر مراد گیسو شاکری لاجوردی لاریجانی لاهیجان لباس شخصی لبنان لرستان لغت نامه لمپن لنین لوازم التحریر لوموند لویزان لوییزا همریش لوییزا هومریش لیبرتی لیبی لیست تروریستی لیست شهیدان مادر شایسته مادران آبان مادران خاوران مارکز مافیا ماکرون مالباخته مالیات ماه رمضان ماهشهر مایک پنس مایکل وایت مبارزات مبارزه مبارزه چیست مبارزه مسلحانه مبعث متروپل مثنوی مجازات مجاهد مجاهدین مجاهدین خلق ایران مجتبی اخگر مجروحان قیام مجلس مجمع عمومی ملل متحد مجید اسدی مجید صاحب جمع محاکمه محرم محسن رضایی محسن زادشیر محسن معصومی محمد اسلامی محمد تهرانچی محمد حنیف نژاد محمد حنیف‌نژاد محمد خدابنده‌لویی محمد ری شهری محمد زند محمد سیدی کاشانی محمد صادق محمد ضابطی محمد کاظم محمد کرد زنگنه محمد محدثین محمد مخبر محمد مهدی اسماعیلی محمدباقر شفتی محمدرضا ایرانپور محمدرضا سعادتی محمدرضا قرایی آشتیانی محمدعلی توحیدی محمدعلی حاج آقایی محمود رویایی محمود عسگریزاده محمود مهدوی محیط زیست مدارس مدرس مدرک تقلبی مدیا مذاکره مذهب مذهبی مرتجعین مرتضی حنانه مرجان مرد مردم مرز پرگهر مرضیه مرغ سحر مریلند مریم بختیاری مریم رجوی مریم قدسی مآب مریم گلزاده غفوری مزار شهیدان مزدور مزدوران مژگان پارسایی مژگان کوکبی مسجد سلیمان مسجد فاطمه زهرا مسعود احمدزاده مسعود خدابنده مسعود راتبی مسعود رجوی مسعود صفدری مسعود مقبلی مسکن مسیح مسیحی مشروطه مشهد مصباح یزدی مصداقی مصدق مطالبات قانونی مطبوعات معصومه عضدانلو معلم معلمان مقالات مقالات اجتماعی مقالات اقتصادی مقالات تاریخی مقالات سیاسی مقاومت مقاومت ایران مقاومت سراسری مقبره کوروش مکه ملا نصرالدین ملاقات ملک الشعرا ملی شدن نفت مماشات من اگر برخیزم مناسک حج منافقین منتظری منطقه منوتو منوچهر براتی منوچهر سخایی منوچهر طاهر زاده منوچهر هزارخانی منیره رجوی مواد مخدر موزه قتل عام۶۷ موزیک موسسات خیریه موسسان پنجم موسی خیابانی موسیقی موشک باران موشکی موقعیت انقلابی مولانا مهاجرت مهدی ابریشمچی مهدی دیباج مهدی رضایی مهندسی انتخابات میانجی میتران میتینگ میدان ژاله میدان میلیونی میرزا رضا کرمانی میرزا کوچک خان میرزاده عشقی میکونوس میکیس تئودوراکیس میلاد میلیشیا میلیونی میهن تی وی ناصر دیوان کازرونی ناصر صادق ناصرالدین شاه ناظم حکمت نافرمانی مدنی نامه نایاک ندا حسنی نرگس غفاری نروژ نسرین پارسیان نسل کشی نشریه مجاهد نصرالله زرین پنجه نطنز نظامی نظرسنجی نفت نفتگران نقاشی نقدینگی نمایشگاه نمایشنامه نماینده نورمراد کله جویی الوار نوروز نوروز۱۴۰۰ نوروز۱۴۰۱ نوروز۱۴۰۳ نوروز۹۹ نوری علا نوید افکاری نویسنده نهضت ملی نیروی انتظامی نیروی قدس نیشکر هفت تپه نیکسون نیما یوشیج نیمه شعبان نیویورک تایمز واشنگتن واکسن واکسن برکت واکسن چینی واکسن فایزر واکسیناسیون ورزش ورزشکاران وزارت اطلاعات وزارت خارجه وزرات اطلاعات وطن وفات ولادت ولایت فقیه ولی فقیه ولی‌الله فیض‌مهدوی ویتنام ویروس ویکتور خارا ویلیام هزلیت وین هائیک هوسپیان مهر هاشم خواستار هالیوود هامبورگ هایک هوسپیان مهر هجرت هجرت بزرگ هزارخانی هسته ای هلدینگ همایون کهزادی همبستگی همدان همیاری هنر هنرمند هواپیمای اوکراینی هورالعظیم هیتلر یادواره یارانه یاسرعرفات یروم ستاقیان یزدی یعقوب ترابی یغمایی یک شاخه گل یوسف نوری یونان یونایتد پرس یونسکو FATF

بازدید از وبلاگ

مانور بزرگ جنگی سیمرغ رهایی ارتش آزادیبخش ملی ایران