کوهی که موش زائید...
۱۳ خرداد۹۹
«یقیناً تبلیغ در دست
دیکتاتورها آلت پست تحقیر بشریت
است... فاشیسم، عقل و منطق را تحقیر میکند، حقیقت
را بهخاطر قدرت فرمانروایی و اهواء ناپسند آن پایمال
و انکار میکند، اوباشی را رواج میدهد».
(توماس مان، پیروزی آینده دمکراسی، صص ۷۵، ۷۷، ۷۸)
***
عاقبت پس از شش ماه کار امنیتی کردن برای حفظ نظام و این دست و آن دست کردن
آمار جان باختگان قیام آبان۹۸، کوه وعده
پشت وعده برای اعلام این آمار، موش مرده زایید! آخوند ذوالنور، رئیس کمیسیون امنیت
مجلس ارتجاع روز دوشنبه ۱۲خرداد ۹۹ گفت: «تعداد ۲۰۰۰نفر از
حاضرین در صحنه و ۵۰۰۰مأمور مجروح شدند و
آمار کشتهشدگان ۲۳۰نفر بود».! یعنی در شش
ماه گذشته، در هر ۴ روزی ۵نفر شناسایی شدهاند! آیا برای شناسایی ۲۳۰ کشته، شش ماه سکوت و چندین بار وعدهی «بهزودی اعلام میشود» لازم
بود؟ پس علت چه بود؟
واقعیتها، نمونهها، اعترافها و آمارها حرف میزنند
۱ ـ گزارشدهی
وزیر کشور و رئیس کمیسیون امنیت مجلس دهم و بازتاب دستگاه تبلیغاتی نظام آخوندی از
اول تا آخر قیام آبان، بر سانسور و دروغگویی سازماندهی شده بنا شده بود. در همین
رابطه روزنامه حکومتی مستقل به تاریخ ۲۹بهمن ۹۸ نوشت:
«هیچکدام از مطبوعات و خبرگزاریهای دولتی و مورد حمایت، اجازهای
نداشتند تا خبر دقیقی مخابره کنند. برای همین و بهطور غیررسمی، مرجعیت رسانهیی
را در کشور از دست دادند».
۲ ـ رژیم
آخوندی میخواهد با فرصتجویی از شرایط کرونا، جنایت بزرگ در قیام آبان و مخفی نگهداشتن
عمدی آمار بالای جان باختگان را ماستمالی کرده و فشار داخلی و بینالمللی آن را از
سر واکند. در این شش ماه هم دنبال فرصتی مناسب برای این لاپوشانی بوده است. این
فرصت و شرایط لازم، از چند ماه پیش در درون نظام مورد بحث بوده و خواسته بودند بعد
از نمایش دوم اسفند اعلام کنند. این واقعیت را روزنامه جهان صنعت به تاریخ ۲۹بهمن ۹۸ اعتراف کرده بود:
«مسؤلان اعلام کردن را به آرام شدن فضا و گذشتن از انتخابات سپردهاند.
آیا اعلام تعداد بعد از این همه مدت، افکار عمومی را اقناع میکند؟».
۳ ـ رژیم
آخوندی گذشتن از نمایش دوم اسفند را فرصت مناسب برای اعلام همین ۲۳۰نفر میدانست؛ ولی با رو شدن کرونا، دستش در حنا گیر کرد و سه
ماه دنبال شرایط مهیاتر بود. یک روز قبل از انتخابات ۲اسفند هم سخنگوی دولت وعدهی اعلام آمار «در چند روز آینده» را داد:
«این آمار ظرف چند روز آینده اعلام خواهد شد. معمولاً در همهجای
دنیا چنین آماری از سوی پزشکی قانونی اعلام میشود. در این باره تصمیمگیری شده و
ظرف چند روز آینده این آمار از سوی یکی از دستگاههای مسؤل اعلام خواهد شد».
(روزنامه ایران ارگان دولت، ۱اسفند ۹۸)
بنابراین:
ــ «تصمیمگیری» برای اعلام آمار در قبل از نمایش دوم اسفند۹۸ صورت گرفته و همهچیز مهیا بوده است؛ ولی برای سوءاستفاده از
شرایط کرونا، سه ماه بعد در روز ۱۰خرداد ۹۹ اعلام میشود!
ــ سخنگوی دولت عنوان کرد که مرجع واقعی اعلام آمار باید پزشک قانونی باشد.
پس چرا این آمار را پزشک قانونی اعلام نکرد و یک ارگان سیاسی و دولتی کرد؟ پاسخ
واضح است: پزشک قانونی خودش اعلام کرده از پس نگهداری آمار بالای اجساد برنمیآید.
در پزشک قانونی همهچیز ثبت و ربط شده و نمیتواند ۶۶۰درصد آمار را کم کرده و دروغ اعلام کند. پس منافع سیاسی نظام
مرجح بر هر قانونی است!
۴ـ خبرگزاری رویترز بعد
از قیام آبان۹۸ گزارش کرد «در این
اعتراضات ۱۵۰۰نفر کشته شدهاند».
حسن روحانی در کنفرانس ۲۸بهمن ۹۸ آمار رویترز را تکذیب کرد و گفت: «خیلی کمتر از این است».
بنابراین:
ــ حسن روحانی در ۲۸بهمن ۹۸ هم میدانسته که چه آماری قرار است اعلام شود. پس چرا در خرداد۹۹ اعلام میشود؟
ــ فردای آن روز، روزنامه حکومتی مستقل نوشت:
«مهمترین بخش نشست مطبوعاتی روحانی جایی بود که به مرگ شمار
بسیاری از هموطنان در جریان اعتراضهای آبان مربوط بود. روحانی عنوان کرد که تعداد
جان باختگان بسیار کمتر از تعدادی است که خبرگزاری رویترز به آن اشاره کرده است.
بر فرض محال، اگر این گفته روحانی درست باشد، چرا دولت پس از ۳ماه این آمار را ارائه نداده است؟».
۵ ـ مرجع
وزارت کشور آخوندها در این تحقیق هدفمند و کشدار شش ماهه، کدام هیأت وکلای مستقل و
نمایندگان بیطرف ایرانی و ارگانهای حقوقی و حقوقبشری بینالمللی بودهاند؟
۶ ـ مقابل
رئیس کمیسیون امنیت مجلس و وزیر کشور آخوندی این ابهام بزرگ قرار دارد: تعیینتکلیف
نبودن نقش خانوادهی قربانیان در این تحقیق برای اعلام واقعی تعداد جان باختگان. هر
خانوادهای میداند که فرزند یا خویشاوندش در قیام آبان مجروح شده یا کشته شده و مزاری
دارد یا ندارد. در گزارش نهایی وزیر کشور آخوندها هیچ اشارهیی به این مرجع اصلی
نشده است.
در برابر دروغگویی نجومی وزیر کشور نظام ولایت فقیه، چالش بزرگ و غیرقابل
انکار، خانوادههایی در سراسر ایران هستند که این آمار ۶۶۰درصد کوچک شده و ساختگیِ امنیتی را به پشیزی نگرفته و آن را ادامهی
خنجر جنایت و خیانت از جانب دولت آخوندی میدانند.
۷ ـ در نامهیی
که پزشک قانونی در اسفند۹۸ به وزیر کشور دربارهی
نگهداری پیکر جان باختگان قیام آبان نوشت، آمده است «اقدام به پخش کردن اجساد کشتهشدگان
در دهها سردخانه شد و بالا بودن آمار و کمبود جا یک معضل شده است». آیا نگهداری
پیکر ۲۳۰نفر به «دهها سردخانه» نیاز دارد؟
۸ ـ سازمان
مجاهدین خلق ایران برای اولین بار در ۲۴آذر ۱۳۹۸ اعلام کرد، شمار شهدای قیام آبانماه بسا بیشتر از ۱۵۰۰نفر است و اسامی ۷۶۵تن از این
شهیدان را منتشر کرد و به همراه نزدیک به ۳۰۰ عکس از
شهدا، آنها را به سازمانهای حقوقبشری و ارگانهای بینالمللی هم ارائه داد و
خواستار تحقیق پیرامون این استنادات غیرقابل انکار شد.
اگر ریگی در آمار وزارت کشور آخوندها نیست، اسامی و عکس همین ۲۳۰جان باخته را منتشر کند و به خانوادههای جان باختگان فراخوان
بدهد که اسامی و عکس فرزند یا خویشاوند خود را که در قیام آبان جان باختهاند،
انتشار دهند.
۹ ـ وقتی
خامنهای در ۱۰دی ۹۸ بزرگترین قیام سرکوب شدگان و قربانیان چپاول حکومتی و شکاف
عمیق طبقاتی را «مشتی وابسته به سرویسهای بیگانه» معرفی میکند، اصلاً ارائهی چنین
آماری پس از شش ماه از جانب نمایندهی قسم خورده به ولیفقیه عجیب نیست. اما اصالت
مردمی قیام آبان، آنچنان نظام آخوندی را تکه و پاره کرد که در واکنش به همان حرفهای
جلادنشان خامنهای، ۲۰۰ اصولگرای متعلق به
باند ولیفقیه در ۱۲دی ۹۸ به وی نامهی سرگشاده نوشتند که:
«حاکمیت در اعتراضات آبان ماه با نحوه برخوردش با معترضان، تصویری
که از خود برای جهانیان به نمایش گذاشت، این است: ما حکومتی هستیم که اجازهی هیچگونه
نقد جدی به هیچ رسانه غیرحاکمیتی نمیدهیم و مردم اجازه ابراز هیچگونه اعتراضی در هیچ
موضوعی و در هیچ زمان و مکانی ندارند، و اگر این مردم معترض به خیابانها آمده و
اعتراض بعضاً خشمآلود خود را بروز دهند، باید منتظر گلولههای ما باشند!... ما
معترضیم که بعد از حدود چهل روز از واقعه، نهادهای قضایی و انتظامی هیچگونه آمار
دقیقی از تعداد کشتهشدگان اعلام نکردهاند، در حالیکه آمارهای غیررسمی حیرتآور
و فاجعهبار است!».
۴۱ سال
پروپاگاند حکومتی در خاطرهی مردم ایران
با سابقهی پیشین که نمونههایی از آنها را بررسی کردیم، از هماکنون بسیار روشن
و مبرهن است که آمار اعلام شده توسط نظام آخوندی دستمایهی طنز ایرانیان بوده و
نیز موجب تمسخر و طعنهی خودیهای نظام هم واقع خواهد شد. هنوز مردم ایران جریان پروپاگاندای
رژیم آخوندی را در ماجرای سقوط دادن هواپیمای اوکراینی فراموش نکردهاند که از اول
تا آخرش جز دروغ و شارلاتانی حاکمیت و دولت آخوندی نبود.
روزنامه حکومتی جهان صنعت روز ۱۲خرداد در
مطلبی با عنوان «آمار سرخ» نوشت:
«اظهارات رحمانیفضلی از دید رسانهها پنهان نماند و با واکنشها و
پرسشهایی همراه شد. مثلا اینکه چرا شمارش این دویست و چند کشته اینقدر طول
کشید؟ یا اینکه این وقفه طولانی در ارائه آمار چه تاثیری بر باورپذیری عدد اعلامی
دارد؟ سؤال مهمتر اما این است که آقایان مسئول برای جبران اعتماد عمومی آسیبدیده
در پس این ماجرا، چه برنامهیی دارند؟ ناصر قوامی، نماینده مجلس در دوره ششم نه
توضیحات رحمانیفضلی را قانعکننده میداند و نه معتقد است که اعتماد عمومی ازکفرفته
به این سادگیها قابل بازیابی است».
آمارهای امنیتی و رهایش فنر اجتماعی
در نظامی که رئیس جمهور و مجلس و قوه قضاییه جز ملعبههای دستآموز و عروسکهای
بازیگر ولیفقیه نیستند، ارائهی چنین آمارهایی دقیقاً منطبق با ذات دجالیت و دروغگویی
و عوامفریبی آن است. آش چنین آمارهایی در اتاقهای تمجید آمار و آراء این نظام آنقدر
شور است که علی مطهری که نایبرئیس مجلس آخوندی هم بوده، در وصف جایگاه مجلس این
نظام و سطح اختیار آن ــ بهطور خاص پس از قیام آبان۹۸ ــ میگوید: «بعد از مسائل بنزین، برای مردم مسجل شد که مجلس
کارهای نیست».
از سوی دیگر آنقدر این آمارها امنیتی و اطلاعاتی هستند که خودیهای نظام هم
باور دارند که از قضا چنین سیرکبازیهای مبتذل امنیتی باعث خشم و نفرت و عزم مردم
برای به زیر کشیدن این دستگاه کلاندروغ و کلانفساد میشود:
ــ «هر بار سعی کنیم با حرکتهای امنیتی عمل کنیم، خواسته مردم مثل فنری که
جمع میشود و هنگام باز شدن نیرویش بسیار بیشتر است، شدت بیشتری خواهد گرفت».(علی
تاجرنیا عضو سابق مجلس، ۱۱خرداد ۹۹)
ــ «... چرا همان آبانماه اعلام نشد که این همه تبعات نداشته باشد؟ حالا که
اعلام میشود، حداقل جبران مافات شود و با اسم و رسم و تاریخ و محل واقعه و علت
مرگ نیز اعلام شوند تا دیگر هیچ شائبهای باقی نماند».(اعتماد آنلاین ۱۱خرداد ۹۹)
آمارها و گلخانهها در سینهی مردم ایران
از شش ماه پیش قابل پیشبینی بود که کوه سکوت و لاپوشانی و وعدهها و دروغهای
رئیس دولت و سیرکبازیهای سخنگوی دولت و وزیر کشور نظام ملایان، موش مرده و
فاسدشده خواهد زایید. موش آماری که نزد مردم ایران با یک توک پا بر روی میز وزیر
کشور حسن روحانی و بیت خامنهای پرتاب شده و بیشترش هم خواهد شد. آمار گلهای
رازقی قیام آبان۹۸ هر چقدر هم دستمایهی
بازیهای کثیف امنیتی بشود، اکنون بدل به عشق بیشتر به آزادی و کینه و نفرت افزونتر
به ولیفقیه و تمامیت دولت و حاکمیت آن شده است. این آمار را مردم ایران در گلخانهی
کهکشان درخشان آزادی ایران ثبت کرده، در سینهها و مزارها و موزهها و خانههایشان
زینت داده و با آنها عزم و اراده و همبستگی و شورش و قیامهایشان را تا سپیدهی خجستهی
سرنگونی تمامیت ولایت فقیه صیقل میزنند.