۱۲فروردین۹۹
تحریم های رژیم
ژست «حقوق بشری» و «درس اخلاق» آخوندها، از طرفههای روزگار ما و مارکی
«لایتچسبک» به رژیم ولایت فقیه است که با هزار من سریش هم به قبای مهرههای نظام
نمیچسبد. از این رو وقتی ظریف وزیر خارجهی رژیم از اخلاق و ارزشهای اخلاقی دم میزند،
فقط حیرت آدمی را از این میزان وقاحت برمیانگیزد.
وزیر خارجهی ارتجاع جهت لغو تحریمهای رژیم با دستاویز «ارزشهای اخلاقی» و با
ریختن اشک تمساح برای «شکست اخلاق» عارض و دست به دامن دنیا گشت و در پیامی در اینستاگرام
نوشت:
«اگر همهگیری جهانی کرونا هم نتواند سودازدگی در سیاست و یکجانبهگرایی
غیرمسئولانه را متوقف کند؛ جهان و ارزشهای اخلاقی شکست دوباره خواهد خورد». (ایرنا
۱۱فروردین ۹۸)
ظریف با گرفتن پز حقوقبشری و با لحن فیلسوفانه توصیه کرد: «برای آن که جهان
به زندگی بازگردد» باید به مبارزه «تمام این کره خاکی» باور کرد. و «هرکجای این زمین
که شکست بخوریم تمامی دنیا شکست خواهد خورد».
ظریف همان فیلسوفی است که با همه اخلاقیاتش فتوای آدمخواری تظاهرات مخالفان
را داد و گفت «همین آدمها که در بیرون ایستادهاند» و شعار [ظریف برو گمشو] میدهند،
اگر در جلساتی که در داخل ایران برگزار میشود شرکت کنند «یک دقیقه هم زنده نمیمانند»
و حتی «مردم عراق آنها را زنده میخورند!» (روایت آدمخواری ظریف و شرکا)
جان بیگناهان وجهالمصالحه لغو تحریمها
این نمونهای از دجالگریهای خاصالخاص مکتب آخوندی است که ظریف درس آن را خوب
فراگرفته است. معنای سادهی حرف وی این است که برای اینکه کشتههای ما بالا نرود،
تحریمها را بردارید والا آمار بالای فوت یافتگان طبیعی است. به این میگویند باجگیری.
وزیر خارجهی آخوندها با سوءاستفاده از مصیبت مشترکی که تمام مردم جهان را در بر
گرفته و به مقابله با آن واداشته، تهدید میکند که، دژخیمان رژیم ابایی ندارند که
جان انسانها را وجه المصالحه قرار دهند؛ و از قضا افزایش تلفات چندان هم برای
آنها مهم نیست.
رد پای این تهدیدهای باجگیرانه و غیرمستقیم را بهکرات در اقدامات تروریستی
گروهای نیابتی رژیم دیدهایم که آخوندها با بمبگذاری و کشتار بیگناهان، به شکل
نامحسوس به تهدید طرف حسابهای خود دست میزنند.
قبای گشاد اخلاق بر تن ظریف
تنها یک قلم کارنامهٔ ظریف در جنایات آخوندها
در سوریه کافی است که دست او را رو کند و نشان دهد که قبای اخلاق و حقوقبشر به تن
این گماشتهی لوده، بسیار گشاد است. وی که به اذعان خودش یار غار قاسمسلیمانی بوده
و قبل از انجام هر ملاقات سیاسی با وی «صلاح و مصلحت» میکرده است؛ در یک تقسیم کار
جنایتکارانه با آن دژخیم که بخش نظامی کار یعنی خمپارهباران و ریختن بمب بر سر
مردم بیدفاع و قتلعام بیرحمانهی کودکان در سوریه را به عهده داشت، کماکان در بخش
سیاسی مسئولیت توجیه و حمایت از ادامهی این آدمکشی و کودککشی ضدبشری را به دوش داشته
است.
وارونه گویی فوق وقیحانه
یکی از نکات مضحک پیام ظریف آنجاست که میگوید: «جهان وامدار تمام تلاشها
چه در ووهان، چه در تهران، چه در میلان، چه در مادرید و چه در نیویورک است و جدال
با کرونا کارزاری انسانی است و اختلال در این کارزار بهغایت غیراخلاقی و ضدانسانی
خواهد بود».
صرفنظر از اینکه ظریف با نامیدن تهران در کنار ووهان، میلان، مادرید و
نیویورک مذبوحانه تلاش کرد از نظام قرونوسطایی آخوندی چهرهی معقول و نرمالی عرضه
کند و آن را در ردیف سایر کشورهای معمول جهان بنشاند، اما نقش غیرقابل انکار رژیم در
اشاعهی ویروس کرونا به سایر کشورها کافی است که پتهی این ادعای تو خالی را روی آب
بیندازد. وزیر خارجه رژیم در حالی سعی کرد که این نقش را لاپوشانی کند و با وارونه
گویی فوق وقیحانه، جهان را وامدار تلاش رژیم در مبارزه با کرونا بشمارد که کشورهای
متعدد دنیا از اروپا تا آمریکا و کانادا و حتی کشورهای عربی نظیر لبنان از تست
مثبت مسافران ایرانی هنگام ورود به این ممالک خبر دادند که در اثر سهلانگاری
مجرمانهی رژیم باعث اشاعهی ویروس به این کشورها شدند؛ زیرا با نادیده گرفتن کرونا
برای برگزاری تظاهرات اجباری و نمایش انتخابات اصرار ورزیدند؛ و از ادامهی پروازهای
ماهان ایر به چین که مبدأ این ویروس است، کوتاه نیامدند.
ظریف مقصود خود از روضهخوانیهای آغشته به سس اخلاق و حقوقبشر را در آخر
پیام اینگونه مطرح کرد:
« ایران تنها کشوری است
که در ستیز رو در رو با بیماری نمیتواند تجهیزات و اقلام پزشکی را بهسادگی
خریداری کند» و اضافه کرد: «برای ستیز با کرونا در کنار تلاش شبانهروزی
همکارانم در سراسر جهان برای تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی کشور به بیاعتبار
کردن تحریمها همت گماشتهام و این وظیفه دیپلماسی ایران [رژیم] است».
شیادی وظیفهی دیپلماسی آخوندی
آخوندهای حاکم به مثابه استادان فرصتطلبی، اشتراک منافع جهانی در قبال ویروس
مهلک کرونا را مغتنم شمردهاند تا با محمل نجات جان انسانها، طناب تحریمها را شل
کنند و راه مفری برای نجات از خفگی اقتصادی پیدا کنند.. اما بطلان این دعاوی بر
کسی پوشیده نیست. مردم جهان بهوضوح دیدند که رژیم چگونه با اخراج پزشکان بدون مرز
که برای تأسیس بیمارستان به ایران وارد شده بودند و بههمراه خود امکانات ذیقیمتی
داشتند از ایران اخراج شدند در شرایطی که مردم ایران به کوچکترین امکانات
نیازمندند رژیم نشان داد که اولویت دیگری دارد.
بهعلاوه مقامات آمریکایی از رئیس جمهور و وزیر خارجه تا وزرای تجارت و خزانهداری
و سایر مسئولان این کشور بارها بهطور رسمی اعلام کردهاند که تحریمها شامل اقلام
دارویی و پزشکی و نیازهای غذایی نمیشود. کما اینکه در قبال کمک ۱۰میلیون دلاری کویت و اعتبار ۲۰میلیون یورویی اتحادیه اروپا و ارسال کمکها پزشکی چین به ایران
نیز هیچگونه منعی وجود نداشت.
حرف اصلی چیست؟
حرف اصلی این است که به آخوندها هیچ اعتمادی نیست و نباید به آنها پول نقد
داد؛ و حتی لازم است کمکهای پزشکی نیز تحت نظارت بینالمللی صورت گیرد تا سر از
بازار سیاه سپاه پاسداران و عوامل رژیم در نیاورد، امری در حاکمیت نظام آخوندی،
هنگام وقوع زلزله و سیل بارها تجربه شده است.
اصرار رژیم بر لغو تحریمها به بهانهی نجات جان بیماران مبتلا به کرونا، یک ترفند
لو رفتهی آخوندی است که قبل از همه مردم و مقاومت مردم ایران به آن واقفاند و نسبت
به آن هشدار دادهاند. هر گونه کمکی توسط هر کشور و نهاد بینالمللی باید مستقیم
به مردم داده شود. آخوندها مطلقاً مورد اعتماد نیستند. این تجربهای است هزار بار
بهاثبات رسیده که نظام ولایت دغدغهاش تنها حفظ نظام به هرقیمت است، بنابراین هر
نوع کمکی هم در همین راستا هزینه میشود و نه برای سلامتی مردم.