۱۲خرداد۱۴۰۱
سخن روز
خامنهای شبانگاه ۱۱خرداد در بیتالعنکبوت خود هنوز از تهاجم کانونهای شورشی بهوزارت سرکوب و غارت کارگران، و تهاجم بهادارهٔ کل تعزیرات حکومتی خراسان رضوی، بهخود میپیچید، که خبر دیگری چون پتک بر سرش فرود آمد. تسخیر ۵۱۳۸دوربین کنترلی در شهرداری تهران، مورد استفادهٔ بیتالعنکبوت ولایت و مقر رئیسی جلاد، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، نیروی سرکوبگر انتظامی و قبر خمینی، توسط کانونهای شورشی، آن هم در سالمرگ خمینی دجال.
همچنین بهاو گفتند این تمام ماجرا نیست. سرورهای ارگانهای حکومتی در مرکز فناوری اطلاعات در شهرداری تهران تسخیر شده و در سایتهای شهرداری رژیم تهران تصاویر ضربدر خوردهٔ خودش و تصاویر «مسعود و مریم رجوی» جایگزین شده است. این علاوه بر ۵۸۵هزار پیامک «لعنت بر خمینی، مرگ بر خامنهای و رئیسی، درود بر رجوی» است که از سرور شهرداری خودش در تهران، برای مردم ارسال شده است.
میتوان جنون دیو ولایت از این ضربات را تصور کرد.
اطلاعیهٔ زاکانی، شهردار تحمیلی باند حاکم در تهران (در پاداش نقش پوششی و تیغ کشی او برای رئیسی جلاد در نمایش مفتضح انتخابات) بازتابی از همین جنون و سراسیمگی است. او در یک پیام «مهم- خیلی فوری» برای کارگزاران رژیم در مورد «هک شبکهٔ شهرداری تهران توسط معاندین قسم خوردهٔ نظام» هشدار میدهد و اینکه لازم است در برابر این دشمن سوگند خورده- که تا سرنگون نکند دست از سر نظام بر نمیدارد- نهایت «هوشیارباش صددرصدی» را داشته باشند.
این ضربه کاری بهویژه در شرایطی بود که تمامی پیکرهٔ نظام در «هوشیارباش صددرصدی» قرار داشت و میدانستند آن دشمن «قسم خوردهٔ نظام» در کمین است. چرا که تنها طی ۴ماه گذشته این چهارمین ضربه کاری اینچنینی بود که از کانونهای شورشی دریافت کردند:
۱- تسخیر شبکههای رادیو و تلویزیون نظام و پخش شعارهای «مرگ بر خامنهای» و «درود بر رجوی» از ۲۷شبکه این نهاد حکومتی (۷بهمن۱۴۰۰).
۲- تسخیر دهها سامانهٔ وزارت سانسور و خفقان موسوم به وزارت ارشاد و درج تصاویر مسعود و مریم رجوی و عکس باطل شد خامنهای (۲۳ اسفند۱۴۰۰).
۳- انهدام و تسخیر بیش از ۱۰۰سرور و کامپیوتر و دهها سامانه و بانک اطلاعاتی و ۳۷سایت و ۱۲سامانهٔ داخلی وزارت غارت جهاد کشاورزی و پخش تصاویر رهبری مقاومت و عکس ضربدر خوردهٔ ولیفقیه (۵ اردیبهشت۱۴۰۱).
۴-اکنون هم تسخیر هزاران دوربین امنیتی و (۱۲خرداد۱۴۰۱)...
دوربینهای مداربسته از ابزارهای اصلی دستگاه سرکوب و خفقان رژیم آخوندی هستند. رژیم با هزینههای سنگین از سفرهٔ خالی مردم ایران، این دوربینها را خریده و در اماکن مختلف نصب کرده است. خودشان هم تأکید میکنند که «تمرکز پلیس روی نصب دوربینهای مدار بسته» است (همشهری-دی۹۵) و از آنجا که «از طرف خامنهای تأکید فراوانی بر افزایش تعداد کلانتریها (مراکز سرکوب و مقابله با قیام) در تمام کشور» هست، «پایش تصویری» و «تجهیز همهٔ کلانتریهای کشور بهدوربینهای مدار بسته» ضروری است (پاسدار معصومبیگی- از سرکردگان ارشد نیروی سرکوبگر انتظامی-دی۹۵).
رژیم با نصب این همه دوربین امنیتی میخواهد این را بهجامعهٔ جوشان القا کند که همه جا زیر نظر اوست و اگر کسی بهفکر خیزش و قیام یا دست زدن بهعملیاتی مانند کانونهای شورشی باشد، گرفتار چشمان نظام (دوربینها) میشود.
اما وقتی کانونهای شورشی در یک عملیات ضربتی چشمان خامنهای و رژیم را در ابعاد چند هزار کور میکنند، پردهها کنار میرود و مردم و جوانان شورشی میبینند که میتوان و باید تور پوسیدهٔ اختناق را پاره کرد. مردم و جامعهٔ جوشان میبینند که قدرت جبهه سرنگونکننده، بارها و بارها بیشتر از ماشین سرکوب و اختناق است و اگر عزم جزم کنیم، میتوانیم با شکستن این ماشین فرسوده، سرنگونی را محقق کنیم.
علت وحشت خامنهای و ارسال پیام «مهم-خیلی فوری» و «هوشیارباش» همین است!