۱۵خرداد۱۴۰۱
شهردای تهران و تسخیر دوربینهای کنترلی
روز ۱۲خرداد۱۴۰۱ در آستانهٔ سالمرگ خمینی ملعون، کانونهای دلاور شورشی طی عملیات گستردهیی دوربینهای کنترلی در شهرداری تهران و سامانه "تهران من" و دوربینهای مراقبتی گور خمینی، مقر رئیسی جلاد، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران، نیروی سرکوبگر انتظامی و بهشت زهرا؛ که در مجموع ۵۱۳۸دوربین نظارتی میباشد را تسخیر و از دسترس خارج کرده است.
اگر چه این دوربینها تحت کنترل شهرداری تهران قرار داشتند، ولی بهطور واقعی آنها در خدمت بیتالعنکبوت خامنهای و ابراهیم رئیسی جلاد۶۷ و سپاه پاسداران، و ابزار اصلی دستگاه سرکوب و اختناق هستند.
ساعتی بعد سایت حکومتی مشرق بهنقل از روابط عمومی شهرداری تهران نوشت: «... ظهر پنجشنبه ۱۲خرداد، اختلال عمدی در صفحه داخلی سامانه اینترانتی (داخلی) شهرداری تهران، برای دقایقی! این سامانه را با انتشار تصویری موهن از دسترس همکاران خارج کرد».
تسخیر دوربینها، ضربه به ماشین سرکوب
قیام سراسری مردم ایران در آغاز سال۱۴۰۱ بهدلیل افزایش قیمت مواد غذایی، شروع شد، و با فرو ریختن ساختمان متروپل در آبادان، و افشای نقش سپاه پاسداران خامنهای در این جنایت اوج تازهیی گرفت.
سایت میرور ۱۲خرداد۱۴۰۱، در گزارشی از قیام آبادان نوشت: «در پی فرو ریختن متروپل تظاهر کنندگان خشمگین دولت را به سهلانگاری و فساد عمومی در این فاجعه متهم کردند. فریادهای "مرگ بر خامنهای"ولیفقیه، در چندین شهر از جمله تهران، بوشهر، اصفهان و بهبهان شنیده شد. مردم فریاد میزنند،"دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست. "مرگ بر دیکتاتور"، که اشارهیی به خامنهای است».
در بحبوحهٔ این قیامها و همزمان با سالمرگ خمینی دجال، تسخیر دوربینها و «چشمان نظام» توسط کانونهای شورشی، بسیار حائز اهمیت است. زیرا چنین عملیاتی در زمان آمادهباش نیروهای دشمن، ضربهای سنگین بر دیوار سانسور و اختناق حکومت آخوندی است.
سایت فاکس نیوز ۲ ژوئن۲۰۲۲ در مقالهیی با عنوان، "شورشیان ایران دوربینهای امنیتی را در میان اعتراضات قطع میکنند"، نوشت: «همزمان با سالمرگ خمینی، ۵۰۰۰دوربین و ۱۳۰سایت شهرداری را هدف قرار گرفته است. هدف قرار دادن بیش از ۵۰۰۰دوربین امنیتی و صدها سرور که برای سرکوب قیامها استفاده میشد، چهارمین اقدام تهاجمی زنجیریی است که گروههای مقاومت وابسته به اصلیترین اپوزیسیون ایران، مجاهدین انجام میدهند».
تسخیر دوربینها، هدیهٔ کانونهای شورشی
تسخیر دوربینهای گور خمینی توسط کانونهای شورشی دقیقاً دو روز قبل از مراسم سی و سومین سالمرگ خمینی ملعون، هدیهای است به مردم ستمدیدهٔ ایران، که پس از ۴دهه زندان و زنجیر و گرسنگی، عزمشان را برای نابودی تمامیت نظامی که خمینی پایه گذاشت جزم کردهاند.
گور میلیاردی خمینی، نتیجهٔ اختلاس در متروپلها
آن روی سکه ویرانگری اقتصاد و سرهمبندی کردن ساختمانهای یکبارمصرف، از مسکن مهر تا خرابی سدها، پلها و هزاران متروپل در ایران؛ پول و ثروت مردم ایران است که صرف پروژههای سرکوب، زندان سازی، اتمی، موشکی و... و خرج سپاه پاسداران و اختلاسهای نجومی سرداران سپاه غارتگر شده است.
خمینیمعلون بنیانگذار حکومت قاتلان و چپاولگران، که مدعی بود "یک موی کوخنشینان"را به"همه کاخ نشینان" ترجیح میدهد؛ مقبرهاش به گرانترین مقبره جهان تبدیل شد.
فضاحت آنقدر بالا گرفت که رسانهٔ حکومتی اطلاعات ضمن اعتراف به قبر خمینی بهعنوان گرانترین قبر جهان نوشت: «شامل ۶۰۰هزار متر مربع بنای سر پوشیده، مساحت مسقفی بهطول یک کیلومتر و عرض بیش از نیم کیلومتراست. نظیر آن را در هیچیک از دیگر بناهای مذهبی جهان چه اسلامی، چه مسیحی، چه یهودی و چه مذاهب غیر توحیدی نمیتوان یافت» (روزنامه اطلاعات ـ خرداد ۱۳۷۱).
سایت دویچه وله آلمان ـ۱۳مرداد۹۹ در مقالهای با عنوان "مقبره خمینی گرانترین مقبره جهان" نوشت: «در سالهای نخست ۲میلیارد دلار بودجه برای احداث قبر خمینی اختصاص یافت. اما هزینههای صورت گرفته در طی سالهای بعد اصلاً روشن نیست. حرم خمینی دارای چهار گلدسته طلاکاری شده، آرامگاه به مساحت ۱۵هزار مترمربع حاوی دانشگاههای آزاد اسلامی، دانشگاه شاهد، بیمارستان آرامگاه، پارکینگ، زائرسرا، هتل ۵ستاره، فروشگاههای زنجیرهیی، شهربازی، شهرک سلامت!، و... ساخته شده است».
بهنوشته رسانهٔ حکومتی جهان امروز فقط قرارداد هزینهٔ نگهداری سرویس بهداشتی گور خمینی مبلغ ۱۴۹۶۰۴۰۰۰۰۰ریال، بهمدت یک سال میباشد (سایت جهان امروزـ ۱۹تیر۹۷).
حاصل شجره خبیثه ولایت فقیه
به اعتراف کارشناسان و رسانههای حکومتی، سهم ۹۶درصد مردم ایران از «انقلاب» فقر و گرسنگی و گرانی و گورخوابی و بیکاری و مرگ تدریجیست و ۴درصد از مزدوران و پاسداران و سایر کارگزاران و آقازادههایشان اموال عمومی و ثروت ملی را وحشیانه غارت کردند.
و امروز آتشفشان خشم همان ۹۶درصد به خیمه و خانهٔ ولایت رسیده. خشمی سرخ و آتشین که پس از قیام گرانی و خیزش آبادان روزبهروز ابعاد تازهیی به خود میگیرد.
کار به جایی رسید که پشتوانهها و پایههای عقیدتی نظام ولایت تحت عنوان «مجمع مدرسین و محققان حوزه علمیه قم» هم در وحشت از شعلههای فروزان خشم مردم صدایشان درآمد و طی بیانیهیی با عنوان «نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی شدت گرفت» نوشتند:
«ساختمان متروپل آبادان نماد بیاخلاقی و فساد و هرزه اندوزی است و روشن ساخت که دنیاطلبان مال اندوز در این کشور تنها به پول و پر کردن جیب خود میاندیشند؛ و نیک واضح است کشوری که برخی نهادهای کلان اقتصادی آن پاسخگو و شفاف نباشد، چنین لجنزارهای متعفنی در کنار آن خوش خواهد رویید». (سایت حکومتی شفقنا ـ رژیم ۱۲خرداد۱۴۰۱). .
در بخش دیگری از بیانیهٔ مذکور با اشاره ضمنی به بنبست دولت سوگلی خامنهای و ناکارآمدی شمشیر جلاد۶۷ آمده است:
«کیست که نداند نظام سیاسی و اقتصادی کشور باید توأمان جراحی شود. اما اگر جراحی یک بیمار با مشورت کارشناسان حاذق نباشد و نگاه یک بعدی و غیرعلمی و جناحی بر بالین بیمار اعمال شود و نابلدان در بدنه اجرایی نظام مستقر شوند، تیغ دادن در کف زنگی مست است».
آری، این است حاصل حکمرانی ولایت فقیه خمینی ـ خامنهای، حاکمیتی که ظلم و فساد در تمام اندامها و شریانهای آن لانه کرده و نهادینه شده است.
گر دایرهٔ کوزه ز گوهر سازند
از کوزه همان برون تراود که در اوست
۴۳سال گذشته ثابت کرد که تنها راه نجات مردم ایران از این وضعیت فلاکتبار زدن ریشه درخت خبیثه ولایت فقیه و تنها پاسخ «قیام و سرنگونی» است.