۱۵اردیبهشت۱۴۰۱
جنبش دادخواهی؛ کمینگاه بیتوقف تاریخ
آنچه از دادخواهیِ خون بیدار قتلعام شدگان تابستان ۶۷ در بستر زمان در تکاپوست، پویایی آن و جاری بودنش در حافظهٔ ایران است. جنبش دادخواهی، تکاپوی بیتوقف و کمینگاه تاریخ برای استیفای حقوق بر «دار» شده و مقتول انسانهاییست که هیچ سودایی جز آزادی و برابری نداشتهاند. بدین سبب است که جنبش دادخواهی، پویا در تکاپوی زمان است و جاری در حافظهٔ ایران.
وجهی از این پویایی را بهطور خاص این روزها در حضور پرتپش ایرانیان در اطراف دادگاه محاکمهٔ دژخیم حمید نوری در سوئد شاهدیم. این روزها را باید یکی از مراحل آزمایش دادخواهی ایرانیان در نظر داشت. آنچه اثبات شد و هنوز جریان دارد، غرور انسانی و غیرت و حمیت ملی برای استیفای حقوق حقهٔ شقایقهای بر «دار» شدهٔ تابستان ۶۷ است. بار دیگر شاهد شکوه همبستگی اعضا و هواداران مقاومت و مردم حاضر در عرصههای دادخواهی هستیم. نمودی از افتخار نسلهای پایدار بر آرمان آزادی که قتلعام شدگان ۶۷، پیشتازان و راهگشایان و منادیان آن بودند.
در بحبوحهٔ اخبار داغ جنگ در اوکراین، ایرانیان حاضر در صحن و اطراف دادگاه سوئد با حضور شورانگیز و متحد خود، کانون خبر اول ایران را در گرداگرد جنبش دادخواهی رقم زدند. در تاریخ مبارزات آزادیخواهی در قرن گذشته، نمونهیی از دادخواهی را سراغ نداریم که بهپای دارندگانش بیش از ۹ماه در گرما و سرما استوار و پرانرژی و پویا و انگیزهبخش، بر استیفای حقوق و خون نسل به نسل آزادیخواهان ایران طی ۴۳سال گذشته، پایفشاری و پایداری داشته و مسئولیتشناس باشند.
تأمل در این حماسهٔ حقوقی و قانونی، راه به شناخت پرداخت بهای سنگین آن از جانب مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق میبرد. این تأمل، با هر انسان آزادیخواه و دادخواه، سخن میگوید: که پرداخت بهای جنبش دادخواهی، انتخابی است که مقاومت ایران و مجاهدین خلق با تمام اعضا و هوادارانشان پای به ایفا و ادای آن گذاشتهاند.
تردیدی نیست که اگر چنین روشنگری، مسؤلیتشناسی و پایداریِ ۹ماهه از جانب اینان نبود، راهزنان همسو با سیاست و منافع نظام ملایان، جنبش دادخواهی را به نفع قاتلان و جلادان ۶۷ و هیأت مرگ و فتوای خمینی ابلیس، مصادره میکردند.
بنابراین این ۹ماه، عرصهٔ درخشان آزمایش موفق جنبش دادخواهی بود. این ۹ماه افشاگری، روشنگری، ندا و فراخوان به دادخواهی حقوق مردم ایران، بار دیگر نشان داد که تکتک ایرانیان در خارج از میهن، میتوانند پیک ندای مردم ایران برای استیفای حق و حقوقشان از حاکمیت ولایت فقیه باشند. نشان داد که «ماندن، کمی بیشتر ماندن، فضیلت است» و ثمرات نکویش، فراخور منادیان آزادیخواهی از نسل تابستان ۶۷ تا نسلهای ۸۸، ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۰ و اکنون در مقابل دادگاه سوئد است.
بار دیگر و عینیتر از همیشه اثبات شد که این فضای جوشان و شورانگیز دادخواهی در خارج از ایران، چه رشتههای بیکران دادخواهیِ میلیونی در داخل ایران دارد. تردیدی نیست که فیلمها و گزارشات همین یک هفته در جلو دادگاه سوئد وقتی در منظر میلیونها ایرانی در داخل کشور قرار گیرد، جنبش پنهان و آشکار همبستگی را خانه به خانه و کوی به کوی ایران منتشر خواهد کرد؛ چرا که هر خانهیی در ایران، یک کانون و پتانسیل دادخواهی شده است.
باور کنیم این همه، هنوز درصدی از تواناییها و بایستگیها ما برای بردن جنبش دادخواهی به تمام شهرهای ایران و به محاکمه کشاندن تمامی دستاندرکاران قتلعام ۶۷ و جنایات موازی با آن، طی این ۴۳سال است. باور کنیم که جنبش دادخواهی، کمینگاه تاریخ است؛ پویا در تکاپوی زمان، جاری در حافظهٔ ایران.