قیام آبان ۹۸
در این تردیدی نیست که نظام آخوندی با بحران بیراهحلی و بنبست در همه مسایل کلان داخلی و بینالمللی مواجه است. شرایطی که باعث شده این روزها مهرهها و محافل درونی نظام و رسانههای حکومتی نسبت به تبعات اجتماعی این وضعیت هشدار بدهند، چنانچه تنها حرف مشخص که از محافل درونی نظام شنیده میشود، ابراز وحشت از فضای انفجاری جامعه و هشدار نسبت به تهدید سرنگونی نظام است و در مورد راهحلها نه تنها هیچکدام حرف مشخص ندارند بلکه وجه مشترک حرفشان اذعان به شکست سیاستهای داخلی، منطقهای، بینالمللی و به سر رسیدن مهلت نظام آخوندی است.
کمال حسینپور عضو مجلس ارتجاع روز ۱۵فروردین ۱۴۰۱ گفت: «واقعیت این هست گشایش اقتصادی دولت بهصورت ملموس در زندگی مردم هنوز احساس نمیشود، مردم نگران معیشت و وضعیت اقتصادی کشور هستند باید بپذیریم که دهکهای پایین جامعه زیر فشار هزینههای سنگین تهیه مسکن و تأمین نیازهای روزمره هستند. من از این تریبون هشدار میدهم که اگر دولت چارهاندیشی نکند این فشار اقتصاد و این شکاف طبقاتی پیامدهای ناگواری بهدنبال خواهد داشت امروز هم دیر است».
«پیامدهای ناگوار» همان است که برخی از آن با عنوان «شورش و انقلاب» ابراز نگرانی کرده و به نظام هشدار میدهند. این هشدارها حتی در تعلل رژیم در عقبنشینی از خواستههای برجامیاش رساتر به گوش میرسد.
علی بیگدلی کارشناس حکومتی در روز پانزدهم فروردین در این مورد ابتدا شکست سیاستهای توسعهطلبانه منطقهیی را به نظام گوشزد کرد و گفت: «این همه در سوریه هزینه کردیم آخر سر سوریه به سمت جهان عرب رفت، اینکه چرا این سیاست پرهزینه را پیش گرفتهایم و چه دستآوردهای مفیدی بهدست آوردهایم، هنوز پاسخ مناسبی نداشته است» و سپس هشدار داد: «اقتصاد (نظام) نیز یک اقتصاد فلج شده است و اگر راهی برای بهبود پیدا نکند ممکن است در سال جاری و آتی درگیر شورشهای اجتماعی شویم» (روزنامه حکومتی مستقل ۱۵فروردین۱۴۰۱).
هشدار به ختم شدن چانهزنی در برجام با انفجار اجتماعی در نظام تبدیل به یک پدیدهٔ عام شده است. در همین روز پانزدهم فروردین ۱۴۰۱، روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد نیز در مطلبی با عنوان «چرایی وجود فضای ابهام در مذاکرات» نوشت: «اگر در آوریل ۲۰۲۲ توافق حاصل نشود، ضریب خطر ناشی از عدم توافق، امنیت (نظام) و امنیت منطقهیی را تحت تأثیر قرار خواهد داد».
روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت هم در روز چهاردهم فروردین ۱۴۰۱ در مطلبی زیر عنوان «عید آمد و رفت؛ ایرانیان صلح ندیدند» به نفرت مردم از سیاستهای توسعهطلبانه منطقهیی و اتمی رژیم اشاره کرد و ضمن گوشزد کردن رویارویی نهایی مردم با نظام نوشت: «گرایش بیشتر شهروندان این است که آنها دیگر توانایی فراهم کردن سوخت وضعیت امروز را که برداشت از سفرههایشان بوده است ندارند».
سرکوب زنان و استمرار سیاستهای سانسور اینترنت هم از عرصههای هشدار به نظام در مورد ایستادن حتی اقشار غیرسیاسی در برابر نظام است. روزنامه حکومتی شرق در روز پانزدهم فروردین با «قشریگری» خواندن این اقدامات نوشت: «این پدیده به تدریج مردم بهویژه لایههای غیرسیاسی را در برابر حکومت قرار میدهد»... .
بازی کی بود کی بود من نبودم در موضوع حذف ارز ۴۲۰۰تومانی بین مجلس ارتجاع و دولت آخوند رئیسی هم یکی از عرصههای هشدار به نظام در مورد «پیامدهای ناگوار» سیاست هایش است. روزنامه حکومتی جهان صنعت در روز پانزدهم فروردین نوشت هر دو: «نیک میدانند حذف میلیاردها دلار ارزان قیمت به افزایش هنگفت قیمت لبنیات و گوشت قرمز، مرغ، تخممرغ و نیز سایر کالاها منجر میشود و پیامدهای اجتماعی ناشناس دارد و باید از این پیامدها هراس داشت».
در ورای این هشدارها سیمای کشتی به گل نشسته و درهم شکسته نظام ترسیم شده که آیندهیی جز سرنگونی در انتظارش نیست.