۱۶فروردین۱۴۰۱
وضعیت زندگی مردم در حاشیه شهر تهران
آخوند ابراهیم رئیسی در همین اوایل فصل بهار اعترافات قابل توجهی داشت که کارنامهٔ یک سالهٔ ریاست خود و فرجام سال نخست قرن پانزدهم ایران تحت حاکمیت فاشیزم مذهبی را روشن میسازد.
البته رئیسی جلاد از گستردگی ویرانیهایی که سرزمین ایران بهدست کارگزاران پیش از او به آن دچار شده است اطلاعات دقیقی نداد؛ تنها به این جمله بسنده کرد که: «من نمیگویم چه چیزی تحویل گرفتم!»
نگاهی به وضعیت فلاکتبار اقتصاد و معیشت و زیرساختهای کشور نشان میدهد که خامنهای و نظام پلشت ولایت واقعاً تا کجا گرد مرگ و نیستی را بر این گسترهٔ جغرافیایی پاشیدهاند؛ این برعهدهٔ آیندگان است که چه بسا سالها به کنکاش و مطالعه عمق جنایتها و چپاولها و ویرانگریها بپردازند. اما تا همین جا کافی است بدانیم شدت و دامنه فقر چنان گسترده شده است که به جز لایههای وابسته به آخوندها و پاسداران نگهبانشان، میلیونها تن از هموطنان در بیابان فقر و فاقه سرگردانند و میلیونها نفر به نان شب محتاج.
البته این واقعیت هولانگیز از زبان قتلعام کننده جوانان ایران هم شنیده شد؛ آنجا که گفت: «ارزش ۴۵هزار تومان یارانه دیروز، امروز به هفت تومان رسیده است!» پس از یک دهه از اقدام نمایشی و پوپولیستی احمدینژاد مبنی بر دادن یارانه ۴۵هزار تومانی، ارزش این مبلغ روزبهروز کمتر و کمتر شد. این یارانه هرگز نتوانست از پس تورم سهمگین و نقدینگی غول آسایی که حاصل اقتصاد فاسد آخوندی است، برآید. تا جایی که امروز حتی دیگر نمیتوان حتی با آن یک سطل ماست تهیه کرد!
یک سطل ماست گرانتر از یارانههای نقدی!
«در حالی که اولین یارانه نقدی ۱۴۰۱ به حساب سرپرستان خانوار واریز میشود، بسیاری از مشمولان نسبت بهمبلغ یارانه نقدی اعتراض جدی دارند. طوریکه برخی مخاطبان میگویند این نرخ یارانهها حتی کفاف خرید ماست را هم نمیدهد. عموم این افراد با اشاره به تورم لجامگسیخته بسیاری از کالاها، مبالغ کنونی یارانه را شبیه صدقه و حتی بیارزش میدانند (تجارتنیوز۱۰ فروردین۱۴۰۱).
در ادامه همان گزارش بالا میخوانیم: «... ما نمیخواهیم یارانه زیاد به ما بدید... تورم رو کنترل کنید. بهخدا ما کمرمون شکست زیر هزینههای زندگی... با این صدقه که به اسم یارانه دارید به مردم میدهید پول یک سطل ماست نیست... همه ما رو مسخره گرفتید. هر روز هم وعده سرخرمن به ملت میدهند... بررسیهای تجارتنیوز نیز نشان میدهد قیمت ماستهای بالاتر از یک کیلو گرم غالباً به بیش از ۵۰هزار تومان رسیده است. موقعی که یه کیلو برنج بیکیفیت بالای ۴۰هزار تومانه، یارانه این مبلغی به چه درد این ملت میخوره؟ یارانه سه نفر پول یه مرغ هم نمیشه. ».
یارانه یا صدقه؟
برخی نیز این نوع پرداخت یارانه را دور از شان و حقوق شهروندی خود میدانند: «تو این زمونه واسه یه بچه ۵۰تومن میدی ببره مغازه میگه به این چی میدن؟ چرا با شخصیت این همه افراد بازی میکنید؟ اگه ندین از این بهتره. مردم رو گدا حساب نکنید، خوبیت نداره... از این به بعد ننویسید یارانه واریز میشود؛ بنویسید صدقه برای شما واریز میشود. ». . این اعتراضها و نالههای جگر خراش و آن رفتار و گفتار مأموران حکومتی که کرامت انسانی را به سخره میگیرند تمامی ندارد.
ارزش پول ملی بر باد رفت!
این گزارشها در حالی منتشر میشود که امروزه دیگر مفاهیم و مقولههای اقتصاد کلان هم در زبان و بیان مردم عامی جاری شده است. همگان از بیارزش شدن پول ملی کشور، نرخهای عجیب تورم، رشد پایه پولی و نقدینگی سرسام آور، کاهش تولید ناخالص و یک دهه رشد منفی اقتصادی، مثالها و موارد متعددی را ارائه میدهند!
اکنون آخوند رئیسی هم پا به عرصه اظهارنظر اقتصادی گذاشته است و در پاسخ به این حجم از اعتراض و شکایتها از نحوه اداره جامعه، دست پیش هم گرفته که پس نیفتد! وی در برابر این پرسش که پس چرا به حقوق و دستمزد مستخدمین و کارکنانی که توان بهسر آوردن پایان ماه را هم ندارند، چیزی اضافه نمیکنید، میگوید: «اگر ارزش پول ملی بالا نرود، هر چه حقوق را افزایش دهیم در عمل نتیجه نخواهد داشت»... .
اما رسانههای تحت فرمان خود آخوندها هم سخنان پوچ جلاد سوگلی خامنهای را به چالش کشیده و مینویسند: «این اظهارات رئیس جمهور در حالی است که بررسی تورم سالهای گذشته و اعمال آن بر روی یارانه نقدی نشانگر این است که یارانه نقدی حتی کاهش بیشتری داشته و یارانه ۴۵۵۰۰تومانی سال۸۹ در حال حاضر ارزشی حدود ۴۳۰۰تومان دارد» (اقتصادآنلاین۱۲فروردین۱۴۰۱).
پیشبینی شاخصهای اقتصادی در سال۱۴۰۱
واقعیت این است که حکومت ارتجاعی خامنهای در ایران به چنان بنبستی دچار شده که دیگر نمیتواند از حل سادهترین مشکلات جامعه برآید.
حتی اگر چه همین امروز هم نداهایی از توافق در برجام و شل شدن تحریمها و باز شدن راههای فرار پاسداران از حلقه محاصره جامعه بینالمللی بهگوش میرسد و طرح اجازه فروش بیشتر داراییهای نفتی و گازی مردم ایران در جریان است، اما هراس و نگرانی از زبان کارشناسان اقتصادی حکومتی از هدر دادن درآمدهای نجومی هویداست. اینان هشدار میدهند که افزایش واردات و کاهش قیمت ارز و «ریخت و پاشهایی که متصور است»، سبب خواهد شد که مجدداً با کاهش تولید داخلی و کاهش باز هم بیشتر اشتغال و کم شدن موقت نرخ تورم در حداکثر یک سال آتی و خیز مجدد آن روبهرو شویم.
با درآمدهای نفتی هم آبی گرم نخواهد شد!
سیدعلی مدنیزاده رئیس حکومتی دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف و از مدیران سازمان برنامه و بودجهٔ رژیم میگوید: «طبیعتاً با افزایش فروش نفت و نیز افزایش قیمتهای جهانی نفت و گاز، افزایش درآمدهای نفتی در کشور مانند سالهای ۱۳۸۶-۱۳۸۴ و نیز ۱۳۹۵ منجر به افزایش قابل توجه درآمد ملی... خواهد شد. با این حال، این رشد اقتصادی که ناشی از افزایش یکباره درآمدهای نفتی است، اولاً یکباره بوده و مجدداً در سال بعد به روند عادی خود بازمیگردد. ثانیا با توجه به تثبیت نرخ ارز که رویه متداول سیاستگذاری در کشور است، مجدداً و برای چندمین مرتبه تولید داخلی و صادرات غیرنفتی دچار افول تدریجی شده و رشد تولید و اشتغال برای سال بعد بهشدت کاهش خواهند یافت و تجربه بیماری هلندی برای چندمین بار در کشور تجربه خواهد شد. این خطر بزرگی است که اقتصاد کشور را تهدید میکند و متأسفانه بودجه ۱۴۰۱ نیز مهر تاییدی بر این امر زده است» (دارایان۱۲ فروردین۱۴۰۱).
وانگهی کیست که نداند توزیع درآمدهای نفتی و گازی که بهدست خامنهای و آخوند رئیسی به جیب باندهای تبهکار و غارتگر متشکل از ملازادههای انگل و چکمهپوشهای پیدا و پنهان سپاه سرازیر میشود و تاثیری در سفره بینوایان و حتی طبقه سابقا متوسط هم نخواهد داشت. بنا بر این باید مجدداً در انتظار نابرابری بیشتر و شکاف طبقاتی افزونتر بود باید فروپاشی بنیان خانواده و هزار فتنه و بلای ناگفته و تلخی را شاهد بود که همین امروز هم دیگر چشم و گوش یارای مشاهده و درک آنها را ندارد.
چنین است که هیچ راهکار دیگری جز ایستادگی در برابر دژخیمان و پایداری در نبرد سرنوشت برای مردم ایران باقی نمانده است.