۱۹بهمن۱۴۰۰
سرکوب قیام آبان توسط نیروهای سپاه
طی دو سال گذشته تمام خبرها، گزارشات، مقالهها، تفسیرها و تحلیلها، بازتابها، کنفرانسها، برنامههای تلویزیونی و فعالیتهای داخلی و بینالمللی پیرامون قیام آبان ۹۸ گواهی میدهند که آنچه رخ داد، «یک تحول بزرگ استراتژیک» میان مردم ایران و حاکمیت ولایت فقیه بوده است.
تحولات استراتژیک همواره از خود آثار تأثیرگذار بر روند رویدادهای پس از خود میگذارند. مثلاً وقتی از شعار «اصلاحطلب، اصولگرا ــ دیگه تمومه ماجرا» بهعنوان شعاری استراتژیک نام برده و میبریم، آثار مادی و عینی آن را از قیام ۹۶ به بعد در تحولات سیاسی ایران دیدهایم. از پس این شعار که شاخص سوختن یک فریب ۲۰ساله در صحنهٔ سیاسی ایران شد، نقش باندهای حکومتی در منظر فعالان عرصهٔ سیاسیِ ایران از حیز انتفاع خارج شد و بهجایش، تضاد اصلی مردم ایران با حاکمیت آخوندی بالا آمد و در مسیر رشد خود، اکنون به جبههیی سراسری علیه حاکمیت تبدیل شده است.
آثار قیام آبان ۹۸ در طرف مردم، تعیینتکلیف شدن رژیم آخوندی بهعنوان دشمن اصلی بود و در طرف حاکمیت، نشانهٔ روانه کردن خیل ماشین جنایت علیه قیامکنندگان. بلافاصله پس از آن قیام بود که حسابرسی از خامنهای در باندهای نظام شروع شد و عواقب آن هم شقه و ریزش در درون رژیم شد.
پرسش این است که مگر قیام آبان ۹۸ چه بود و مگر رژیم چه کرد که چنین آثار بلافصلی ایجاد شد؟
پاسخ روشن این است که آن قیام، قیامی بود که با خروش عدالتخواهی از جانب محرومترینها در مداری بالاتر از دیماه ۹۶ با انفجار خشم و قهر مقدس خلقی خیانت شده و غارت شده در سرتاسر میهن شعلهور شد و مظاهر سرکوب و غارت آخوندها و سپاه پاسداران ولایت خامنهای را درهم کوبید و به آتش کشید و حاکمیت با حداکثر جنایتی که از بیت خامنهای صادر شد، توانست آن را سرکوب کند.
همانطور که اشاره شد، آثار استراتژیک آن قیام متوقف نخواهد شد و تا سرنگونی محتوم حاکمیت ولایت فقیه در انواع نمودهای سیاسی، اجتماعی و حقوقی نمایان شده و مخاطبهای آن بهطور تصاعدی تکثیر شدهاند و این تکثیر ادامه دارد.
یکی از آثار استراتژیک قیام آبان ۹۸، برانگیختگی و به میدان آمدن وجدان انسانی در مقابل جنایات حیرتانگیز خامنهای و نانخورهای جرار آن است.
یکی از این عرصهها که خود، نشانهیی از آثار مهم قیام آبان ۹۸ است، برگزاری دادگاه مردمی در لندن و گزارشهای تکاندهنده شاهدان جنایت و بستگان قربانیان و حتی استماع برخی مجریان سرکوب قیامکنندگان است.
در آخرین جلسات این دادگاه مادر یکی از شهدای آبان که بهعنوان شاهد ۸۰معرفی شد گفت: پسرش هنگام شهادت ۱۸ساله بود. وی در تاریخ ۲۵آبان با اصابت گلوله به ناحیه سر و گردن کشته شد. جنازه پسرم را سه روز پس از کشته شدن بدون کالبدشکافی تحویل دادند و تهدید کردند اگر آن را رسانهیی کنیم جسدش را از خاک بیرون میکشند
شاهد شماره ۴۳۶ که با صورت پوشیده در دادگاه حاضر شد گفت روز ۲۶آبان هدف گلوله قرار گرفته و مجروح شده و خود شاهد کشته شدن تعدادی از تظاهر کنندگان بوده است. او گفت در بیمارستان بازداشت شده است و در زندان مورد انواع شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفته و خانوادهاش تهدید به مرگ شده است.
یکی از این نمونهها، شهادت دادن یک عضو ارشد سابق سپاه پاسدارن نظام آخوندی است. وی پردههایی از جنایات آمران و عاملان قسم خورده به خامنهای را کنار زده است که همینها هم میتوانند گوشهیی از حجم سبعیت و درندهخوییِ آنان باشد.
این عضو ارشد سابق سپاه پاسداران در جلسهٔ روز یکشنبه ۱۷بهمن دادگاه آبان در لندن، گواهی داده است که خامنهای نیروهای سوری و لبنانی را برای سرکوب مردم ایران گسیل داشته است. وی که با عنوان شاهد ۶۰۰ و از طریق شبکهٔ مجازی گواهی میدهد، گفت:
«با استفاده از نیروهای لبنانی و سوری حدود ۸۵۰نفر را در دو روز کشتند. تعداد کشتهشدگان سرکوبهای آبان در روز دوم اعتراضات، ۴۲۷نفر در خوزستان و ۴۱۷نفر در تهران بود».
با ادامهٔ گواهی وی، بیشتر روشن میشود که چرا بلافاصله پس از قیام آبان ۹۸، خودیهای هوادار نظام هم خامنهای را زیر ضرب بردند و نامههای سرگشاده به ولیفقیه نوشتند. شک نیست که خودیهای نظام ــ مثل همین عضو ارشد سابق سپاه ــ در جریان جزئیاتی از جنایات بودهاند. شاهد ۶۰۰ ادامه میدهد:
«دستور استفاده حداکثری از خشونت برای سرکوب معترضان آبان ۹۸ از سوی رهبر صادر شد و در راستای انجام آن از نیروهای لبنانی و سوری که در پادگانهای سپاه مشغول آموزش بودند نیز استفاده شد. عده زیادی از اعضای بسیج با اینکه کودکان کم سن و سال بودند، در این اعتراضها سلاح جنگی داشتند و برای تخلیه هیجانشان تیر هوایی میزدند یا به مردم شلیک میکردند. روز سوم به بسیج اختیار استفاده از سلاح جنگی داده شد».
بخشی از اعترافات و گواهی این عضو سابق سپاه، مربوط به پشت پردههای بازداشتگاهها و ویژگیهای یگانهای عملیاتیِ سرکوب در قیام آبان ۹۸ است. وی در اینباره به دادگاه مردمی آبان در لندن گفته است:
«حدود ۷ تا ۸هزار نفر در تهران بازداشت شدند. بازداشتگاه بزرگی در خیابان تختی بود که صدتا صدتا دختر و پسر را آنجا لخت میکردند و کتک میزدند... یگانهای «صابرین» و «امام علی» یگانهای سرکوب معترضان هستند. این یگانهای ویژه در مناطقی با درگیری مسلحانه وارد شدند؛ مثل ماهشهر، شوش دانیال و نقاط دیگر خوزستان، کرج، مشهد و غیره. اینها اختیاراتی نظیر «۵۰۰۰ اطلاعات سپاه» را دارند؛ یعنی مجاز به هر کاری هستند و دیگر نیروها هم باید از آنها اطاعت کنند. افراد این یگان ویژه تحت آموزشهای مکتبی شدید قرار میگیرند و حتی اردوهای تفریحی آنها مناطق جنگزده سوریه و لبنان است و با تمرینات بدنی سنگین برای «برخورد آخر» آموزش داده میشوند. این مرکز بهعنوان یک سازمان مخوف فقط به خامنهای جواب پس میدهد».
مشاهده میشود که بینهها و اسناد جنبش دادخواهی که اکنون در سراسر ایران تکثیر شده است، مملو از آثار استراتژیک قیام آبان ۹۸ است. قیامی مشروعی که فقط اقشار محروم و قربانیان نظام طبقاتیساز آخوندی آن را رقم زدند؛ ولی حاکمیت ولایت فقیهی را تا لب پرتگاه سقوط بردند.
گفته بودیم و تأکید میکنیم که قیام آبان ۹۸ بسا بیش از این رژیم آخوندی را در محاصرهٔ اجتماعی، تنگنای سیاسی و بنبست حقوقی قرار داده است. این پویایی استراتژیک در گسترهٔ دینامیک جنبش دادخواهی و همراه با رزم کانونهای شورشی و موج اعتراضهای مردمی و خیزشها، جریان جوشانی در بستر قیامهای مردم ایران برای تعیینتکلیف نهایی حاکمیت ولایت فقیه است.