۱۴دی۱۴۰۰
معضل مسکن و اتوبوس خوابی
نداشتن خانه و سرپناه یکی از مشکلات جدی و طاقتفرسایی است که بسیاری از مردم محروم با آن دست به گریبانند.
گرانی هزینه مسکن بسیاری از مردم شاغل را ناگزیر کرده گاها ۱۴ساعت از روز را کار کنند، با این حال از پس تهیه ابتداییترین لوازم و مخارج زندگی بهویژه تأمین هزینه مسکن عاجزند.
ناتوانی مردم برای خرید و اجاره مسکن طوری است که عدهیی از آنها به پشتبام خوابی، غارخوابی، گورخوابی، خیابان خوابی واخیراً نیز به اتوبوس خوابی روی آوردهاند.
اتوبوسخوابها مردمان شاغلی هستند که سرپناهی ندارند و برای حفظ آبرو مجبورند شبها را در اتوبوسهای داخل شهری به سر ببرند.
بر اساس گزارش رسانههای حکومتی عدهیی از شهروندان کمدرآمد تهرانی ۱۲هزار تا ۲۵هزار تومان را برای یک شب خوابیدن در بیآرتی هزینه میکنند.
آنها در طول شب حداقل ۵بار اتوبوس عوض میکنند و اتوبوسخوابی برای آنها بین ۳۶۰ تا ۷۵۰هزار تومان در ماه هزینه دارد.
در زمینه گرانی هزینه مسکن روزنامه ابتکار ۹ دی ۱۴۰۰ نوشت: «: «بر اساس گزارشها ۶۰ تا ۷۰درصد از درآمد خانوارهای شهری صرف هزینه مسکن میشود. گرانی مسکن در یک سال اخیر بسیاری را به حاشیه شهر راند اما برخی حتی هزینه حاشیهنشینی را هم ندارند، چرا که بهگفته اسماعیل حسینزهی، نایبرئیس کمیسیون عمران مجلس، «تهران بر اساس آمار و ارقام گرانترین پایتخت جهان» در بحث مسکن است».
البته پدیده ماشین خوابی موضوع جدیدی نیست و بسیاری از جوانان شهرستانی که برای مسافر کشی به تهران میآیند شبها را در ماشین به سرمیبرند.
موضوع اتوبوس خوابی موضوع بحث و نقد کارشناسان حکومتی است و آنها این پدیده را ناشی از ناکارآمدی حاکمیت میدانند،
اما وزیر مسکن دولت جلادان و سایر مقامات ذیربط در امر مسکن تاکنون خفقان گرفته و بیتفاوت از کنار آن میگذرند.
طرفه اینکه مهدی چمران رئیس شورای قلابی شهر تهران اتوبوس خوابی را موضوعی «حاشیهای» نامید (خبرگزاری فارس ۱۲دی ۱۴۰۰).
در رابطه با اظهارنظر رئیس شورای قلابی شهر تهران و سکوت مقامات رژیم روزنامه حکومتی آفتاب یزد نوشت: «جامعه را بهحال خودش رها کردند به همین خاطر است که اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد برای آنها اهمیت ندارد. این اتفاقات میتواند فقر در مناطق محروم، فقر در جنوب شهر، بیکاری، فرار مغز ها، اتوبوس خوابی و... باشد. این مسائل برای آنها اهمیت ندارد» (روزنامه آفتاب یزد ۱۳دی ۱۴۰۰).
اگر چه موضوع رها کردن جامعه بهحال خود توسط سردمداران رژیم امری واقعی است، اما ریشه همه معضلات و بحرانهای اجتماعی تماماً ناشی از فقر و ستمی است که حاکمیت بر مردم تحمیل کرده است.
همچنانکه پناه بردن مردم به آلونکنشینی در اطراف شهرها بهویژه کلان شهرهای کشور، معلول چپاول و غارت سران نظام و قشر اندک وابسته به آن، و ناشی از شکاف عمیق طبقاتی است که رژیم در جامعه بهوجود آورده است.
آن روی سکهٔ زندگی فقیرانه مردمی که توان اجاره آلونکی را هم ندارند و حتی مانند سالهای قبل نمیتوانند پشتبامی را اجاره کرده و در گوشهیی از آن چادری برای سرپناه برپا کنند، کاخها، ویلاها و برجهای سربه فلک کشیدهای است که در تهران و سایر کلانشهرها توسط سران رژیم و مهرههای وابسته به آن قارچگونه سربرآوردهاند.
کاخها و ویلاهایی که به گزارش خبرگزاری حکومتی ایلنا گرانتر از خانههای اشرافی در بورلی هیلز آمریکا است که گرانترین منطقه این کشور است.
این رسانه حکومتی در درباره خانههای «۱۵ میلیون دلاری در تهران» نوشت: «نرخهای عجیب و غریب برخی خانههای لاکچری در شمال تهران از منطق و عرف بازار خارج شده است. شاید باورش سخت باشد اما بعضی مالکان قیمتهای ۲۰۰، ۳۰۰، ۴۰۰میلیارد تومان و حتی بالاتر برای پنتهاوس، آپارتمانهای فوق لوکس و ویلاهای خود تعیین کردهاند که با احتساب نرخ میانگین ۲۸هزار تومان برای هر دلار به رقم عجیب ۷ تا ۱۵میلیون دلار میرسد. نرخهایی که از خانههای محله بورلی هیلز آمریکا بهعنوان یکی از گرانترین و مشهورترین محلههای دنیا بیشتر است. بهعنوان مثال یک عمارت لوکس ۴۴۴۶ متری، چهار خوابه با پنج سرویس بهداشتی معادل ۷.۵ میلیون دلار آگهی شده که نصف قیمت یک پنتهاوس ۸۰۰ متری در تهران است. به عبارت دیگر قیمت هر متر از این پنتهاوس در تهران بیش از ۱۰برابر عمارت لوکس در بورلی هیلز است» (خبرگزاری ایلنا ۱۹آذر ۱۴۰۰).
روزنامه حکومتی اعتماد ۴دی ۱۴۰۰ نیز نوشت: «در کشور ما اگر تا دیروز اختلاسها ۱۲۳میلیاردی بود امروزه هزاران میلیاردی شده است
این درجه از چپاول و شکاف عظیم طبقاتی باعث شده تا کمر اقتصاد و معیشت مردم آنچنان شکسته شود که حتی آنهایی که شاغل هستند و حقوق ثابت ماهیانهای دارند هیچگاه نتوانند صاحب سرپناهی شوند.
این مردم به فرض اینکه پس اندازی داشته باشند با صد سال پسانداز هم نمیتوانند یک خانه صد متری بخرند، در صورتی که در کشورهای اروپایی یک فرد شاغل با پسانداز ۱۰سال میتواند صاحب خانه شود.
ضمنا اتوبوس خوابی عدهیی از مردم تهران در صورتی است که در تهران نزدیک ۵۰۰هزار مسکن خالی وجود دارد که در تیول بانکها و نهادهای حکومتی است. خانههایی که جز قشر اندک وابسته به حاکمیت هیچیک از مردم توان خرید و یا اجاره آنها را ندارند