۱۲آذر۱۴۰۰
تعامل دیپلماتیک با سایر کشورها
یکی از دغدغههای مهم رسانهها و مهرههایی از حاکمیت و حتی مراجع حکومتی در ماههای اخیر موضوع رابطه با کشورهای جهان و تعامل با آنها است.
کارشناسان و رسانههای وابسته به باند مغلوب و حتی رسانهها و کارشناسانی از باند خامنهای مصداق بارز این تعامل را توافق با کشورهای غربی در مذاکرات برجام در وین میدانند.
آخوند رئیسی در سفر به قم گفت: «تعامل با دنیا و همسایگان» بود که «آنرا با جدیت آغاز کرده است» (خبرگزاری فارس ۱۰آذر ۱۴۰۰).
آنهانیز در ملاقات با رئیسی بر ضرورت تعامل و ارتباط با جهان... تأکید کردند و در این رابطه آخوند صافی گلپایگانی گفت باید با حفظ عزت و اقتدار با جهان در ارتباط بود و پیام صلح و دوستی را به جهانیان ابلاغ کرد (تلویزیون شبکه خبر۱۱ دی ۱۴۰۰).
جوادی آملی نیز در دیدار با رئیسی ضمن یادآوری توصیههای قبلی خود به مقامات دولتی گفت: «من در همان ملاقاتها تأکید کردم که ما نباید رابطه خود با دنیا را قطع کنیم. من به آقای امیر عبداللهیان گفتم بنا نیست با کشوری قهر باشیم» (روزنامه شرق۱۱ دی ۱۴۰۰).
کیهان خامنهای در گزارشی از ملاقات آخوند رئیسی با مراجع حوزه آخوندی یکی از توصیههای آنها به رئیسی را «افزایش تعاملات بینالمللی» ذکر کرد (کیهان۱۱ آذر ۱۴۰۰).
واقعیت این است که رویکرد «تعامل با دنیا و همسایگان «که رئیسی مدعی آن است، و توصیه مراجع به او در زمینه «افزایش تعاملات بینالمللی»، ناشی از تنگناهایی است که در زمینههای مختلف گریبان حاکمیت را گرفته و آنرا دچار بنبست کرده است.
یکی از تنگناهای استراتژیک موضوع تحریم و بنبست اقتصادی است، بیدلیل نیست که تیم مذاکرهکننده در وین در حال چانهزنی برای رفع تحریمها است.
عباس مقتدایی نایبرئیسی کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع گفت: «ما بر اساس قانون اقدام راهبردی مجلس برای لغو کامل تحریمها که به تصویب رسیده است و در راستای تأمین منافع ایران، مذاکرات را انجام میدهیم. این مذاکرات برای آن است که تحریمها لغو شود» (روزنامه رسالت ۱۱اسفند ۱۴۰۰).
اما اگر نظام بخواهد راه «تعامل با دنیا» را برود و تحریمها لغو شوند، لازمهاش این است که شروط کشورهای غربی طرف مذاکره را بپذیرد.
اگرهم بهقول رئیسی بخواهد با کشورهای همسایه و منطقه تعامل کند، باید از سیاست مداخلهجویانه کنونی کوتاه بیاید، و وارد گفتگوی جدی با کشورهای تاثیرگذار در منطقه شود. در این صورت است که قدرتهای غربی و قدرتهای منطقهیی میتوانند با رژیم «تعامل» داشته باشند.
بهرغم ادعای آخوند جلاد در زمینه «تعامل با دنیا و کشورهای منطقه» و بهرغم خواست مراجع حکومتی در زمینه «افزایش تعاملات بینالمللی» واقعیت این است که تصمیمگیرنده اصلی برای تعامل یا عدم تعامل شخص علی خامنهای است.
همچنانکه مذاکرات قبلی برجام در سالهای ۹۲ تا ۹۴ تماماً زیر نظر او انجام گرفت، ضمن اینکه تصمیمهای مهم از جمله در زمینه سیاست خارجی و موضوعات مهمی مانند برنامه اتمی، موشکی و سیاست منطقهیی توسط شورایعالی امنیت رژیم و زیر نظر خامنهای گرفته میشود.
با این حال از زمانی که دولت رئیسی تصمیم به مذاکره گرفت، و از روز ۸آذر ۱۴۰۰ وارد مذاکرات وین شد، تاکنون خامنهای موضعی علنی نگرفته است.
خامنهای در روز ۱۱دی همزمان با سالگرد کشته شدن پاسدار قاسم سلیمانی دود و دمهایی در پیشبرد سیاست منطقهیی و نقش قاسم سلیمانی در آن کرد، اما در مورد مذاکرات وین که مهمترین موضوع روی میز حاکمیت است صحبتی نکرد. این در حالی است که مذاکره در وین ادامه دارد و علی باقری کنی نسبت به پیشرفت مذاکرات اظهار خوشبینی کرد.
میخائیل اولیانف نماینده روسیه در مذاکرات نیز گفت: «در مذاکرات اخیر، روسیه و چین، رژیم ایران را متقاعد کردند که برخی خواستههای حداکثری خود را کنار بگذارد. ایرانیها موافقت کردند که مذاکرات را بر اساس پیشنویسی که توسط دولت قبلی (دولت روحانی) تنظیم شده بود، آغاز کنند» (سایت فارن پالیسی ۸دی ۱۴۰۰).
سکوت خامنهای در زمینه مهمترین موضوع روی میز دولت رئیسی، مبین این واقعیت است که او تاکنون توانایی آنرا نداشته تا در این رابطه موضع علنی بگیرد، اگر چه ممکن است طی روزها و هفتههای آینده مجبور شود موضع مشخصی بگیرد. خامنهای بیش از هرکس دیگری میداند که حکومتش در بنبست مطلق قرار دارد.
چنانچه رژیم در زمینه اتمی با کشورهای دیگر به تفاهم برسد، باید به خواستهای آنها تمکین کند. یعنی دست از اتمی، موشکی و دخالتهای منطقهای بردارد که هر کدام آنها بهمثابه یک جامزهر است.
اما اگر روی موضع کنونی بایستد و خواست کشورهای غربی را رد کند، در این صورت باید عواقب مرگبار آنرا بپذیرد، فرصت برای نظام در زمینه تصمیمگیری قطعی بسیار کوتاه است و کشورهای غربی صحبت از هفتهها و نه ماهها میکنند.