۱۰آذر۱۴۰۰
گزیده روزنامههای حکومتی
در روزنامههای حکومتی چهارشنبه دهم آذر جدیترین بحرانهای نظام ظاهراً با چشم غرهٔ وزارت سانسور به محاق رفتهاند، در حالیکه در روزهای قبل این بحرانها موضوع مخاصمات باندی بود.
روزنامههای حکومتی ظاهراً مجاز به طرح گوشهیی از بحرانهای اقتصادی – اجتماعی شدهاند. در زمینه بحرانهای خارجی هم برخی فاشگوییهای روزهای قبل در خصوص قرار داد سوآپ بین گرجستان و آذربایجان را تکرار کردهاند.
اشتباه شاه را بکنیم باید از کشور برویم
روزنامه حکومتی مستقل بازتاب وضع موجود را در مطلبی با عنوان «باز هم شرط بلاغ» انعکاس داده و با اشاره به مسکوت ماندن پیشنهاد زیدآبادی از باند مغلوب که به رئیسی هشدار داده فشارهای اقتصادی توان تاب آوری مردم را به پایینترین سطح خود رسانده و اگر روند رو به رشد تنگناهای اقتصادی متوقف نشود مردم ناراضیتر میشوند و به خشم میآیند، برای جلب نظر آنان باید از طریق برآوردن سایر مطالباتشان را در حوزههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تأمین کرد تا مجالی برای تابآوری اقتصادی باقی بماند». این روزنامه در ادامه افزوده است دختر رفسنجانی نیز «بهنقل از پدرش گفته که در جریان حوادث مربوط به انتخابات سال۸۸ وقتی پدر در مذاکره با مقامات عالی نظام خواستار دلجویی از مردم و آشتی ملی میشود پاسخ عجیبی دریافت میکند و آن اینکه ما اشتباه شاه را تکرار نمیکنیم! که اگر بخواهیم پی دل مردم بالا برویم آن وقت هر روز باید عقبنشینی کنیم و در نهایت هم بگذاریم از کشور برویم».
این روزنامه در ادامه به نظام گوشزد کرده «این تلقی نادرست از مماشات کردن با مردم نه تنها نتیجه بخش نیست بلکه (نظام) را رحیل دیار خسران کرده، پشیمانی سنگین به بار میآورد».
برجام رفتار نظام را به رفتار عادی تبدیل میکند
روزنامههای باند خامنهای و بهخصوص دلواپسان ضد برجام از جمله کیهان برخلاف مواضع باقری کنی و امیر عبداللهیان که از «لغو همهٔ تحریم ها» به «لغو تحریمهای برجامی» عقبنشینی کردهاند تیتر اولش را به ادعایی خلاف مواضع رسمی نظام اختصاص داده و نوشته است: «بهرغم ترفند غرب و پادوهای داخلی؛ «نه» نظام به توافق موقت، تحریمها باید یک جا لغو شود».
ستاره صبح بهنقل مطهرنیا تحلیل گر باند مغلوب نوشته است: «بسیاری از تحلیلگران میتوانند بهخوبی به این امر وقوف داشته باشند که غربیها برجام را ابزاری میدانند که میتواند رفتار دولت انقلابی در ایران را به رفتار عادی و معمولی تبدیل کند».
در ادامه هم به باند حاکم نتیجهٔ سیاستهایش را گوشزد کرده و نوشته است: «پرونده هستهیی و دیگر پروندههای (نظام) برای توجیه فشارهای متفاوت بر تهران و یا بهنوعی همگرایی ائتلاف عربی - عبری و خارج کردن اسراییل از تیررس افکار عمومی کشورهای اسلامی و... واقعشده است. برجام برای آمریکا و غرب اساساً توجیهی برای اقدامات آمریکا در خاورمیانه است و دارای تمایزی خاص است. از طرفی در ایران شاهد بحرانها و ابر بحرانهای متفاوتی هستیم».
این کارشناس حکومتی در ادامه یادآور شده: «هر گونه پذیرش ایران در برجام و هر گونه پذیرش آمریکا در برجام، انتهای راه اصطکاک ایران و آمریکا نیست و این اصطکاک ممکن است از پرونده هستهیی به پروندههای دیگر انتقال پیدا کند. ایران عقبنشینی کند و از مواضع خود عدول کند طرف مقابل در پروندههای دیگر فشار بیشتری میآورد. اگر طرف مقابل از مواضع خود کوتاه بیاید، ایران رویکرد انقلابی خود را تقویت خواهد کرد، لذا مسأله ایران با آمریکا بغرنج و پیچیده است».
«چماق و هویج اروپاییها» عنوان مطلبی در جهان صنعت به قلم جمالی نوبندگانی عضو اسبق کمیسیون امنیت مجلس آخوندی است که برخلاف خوشبینیهای روزنامههای باند خامنهای نوشته است: «بهنظر میرسد که حصول توافق مسأله زمانبری باشد. در واقع بهنظر میرسد شرح وظایف اعضای اروپایی برجام قدری تغییر کرده است. تا همین چند وقت پیش این فرانسه بود که نقش پلیس بد را بازی میکرد. اکنون بهنظر میرسد انگلیسیها مخالفت خود را آشکارتر کردهاند».
«تداوم بیاعتمادی بازار به مذاکرات وین» عنوان مطلبی است در ستاره صبح که چنته خالی نظام برای ایجاد ثبات اقتصادی اشاره کرده و نوشته است: «علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی درباره اینکه چرا با وجود انتشار اخبار افزایش عرضه ارز، قیمتها در بازار ارز کاهشی نشد؟ گفت: این مسأله بیانگر این است که سطح سرمایه اجتماعی در ایران به پایینترین سطح خود رسیده و سخنان مسئولان در میان مردم شنیده و پذیرفته نمیشود. دیگر نمیتوان با گفتار یا خبر درمانی بازار ارز را کنترل کرد».
این روزنامه در ادامهٔ همین مطلب علت خبرهای خوشبینانه درون نظام در مورد مذاکرات را باز کرده و نوشته است: «تا اینجا در هر دو سوی میز خبر از ناکامی مذاکرات وین میرسد... . اما برخی خبرهای مثبت درباره فضای مذاکره به گوش میرسد که علیالظاهر کارکردش منحصرا، کنترل سفتهبازی و کاهش قیمت دلار فردایی است زیرا شکست پیش از موعد این دور از گفتگوها تقریباً محرز بود».