۳دی۱۴۰۰
تیم اقتصادی رئیسی
این روزها که آخوند رئیسی و باند متشتتاش در پی کلنگزنی به پایههای پوسیده اقتصاد رژیم آخوندی هستند. همگان در واکنش به این همه آشفتگی و نابسامانی سر از وادی حیرت درآوردهاند. در یک نصفه روز یک مقام از دولت میگوید قیمت بنزین آزاد میشود و دیگری میگوید شایعه است چنین خبری نیست. آن یکی میگوید یارانهها از روز اول دیماه اضافه میشود، دیگری میگوید خیر از سال دیگر اجرا میشود. تازه اینها هر کدامشان برای خودشان یک باند و دستهای دارند و از رانتهای اطلاعاتی و اندرونی بیت «آقا» هم بیخبر نیستند ولی هرج و مرج فکری و گفتاری چنان است که آن حیوان وفادار هم صاحبش را نمیشناسد.
سالها بود که نیروهای آگاه و مترقی جامعه میگفتند درهم تنیدگی ساختارهای کلان جامعه اجازه نمیدهد تنها به یک بخش و ساخت و نهاد توجه شود و باقی آنها فراموش گردند اما ارتجاع حاکم این حرفها حالیاش نبود و روی بشکههای پر پول نفت و گاز حساب میکرد و مشغول صدور بنیادگرایی و بمب و موشک بود اما حالا خالی بودن خزانه همه سرکردگان نظام ولایت فقیه را دچار سرگیجه و پرت و بلا گویی کرده است. برای مثال یکی از تحلیلگران حکومتی اذعان میکند: «مدتهاست که بسیاری از کارشناسان میگویند دیگر حل مسائل اقتصاد ایران در چارچوب مباحث اقتصادی میسر نیست. به این دلیل که مسائل اقتصاد ایران اغلب زیر سایه تصمیمگیریهای سیاسی نظام بسته شدهاند و باید مسائلی در سیاست حل شوند تا بتوان برای معضلات اقتصادمان راهکاری پیدا کرد. برای مردمی که هر روز با چالش جدیدی در زندگی و معیشت خود مواجهاند، نشانه دلگرمکنندهای برای امیدواری دیده نمیشود» (جهان صنعت۱ دی۱۴۰۰).
چشمانداز تیرهٔ معیشت
با این حال بهگفته همین کارشناسان، قوای تحتامر خامنهای سرشان را با شعار درمانی و آرزوسرایی مشغول کردهاند و یک روز در مورد صیانت فضای مجازی غوغا راه میاندازند و روز دیگر برای همدیگر درباره برجام خط و نشان میکشند. روزی نامه شورای نگهبان در رد یکی از خادمان بیت خامنهای ورد زبانها میشود و روزی هم دادن و ندادن یارانه و آزاد کردن و نکردن قیمت بنزین... اما برای مردم اسیر ایران همین کافی است که ببینند سران مملکت به جای هموار کردن راه، تنها سنگ پیشپای زندگیشان میاندازند و به جای اندکی محاسبه و عقل عرفی در پی تاخت و تاز به تیول رقبای فعلی و دوستان قدیماند. اینکه همواره میان نیازها و راهکارها و تمشیت امور بین سران حکومت و مردم فقیر و ستمدیده فاصلهیی از زمین تا آسمان بوده و هست، رویداد تازهای نیست. این دره عمیقی بین این رژیم و ملت ایران است که روزبهروز هم ریشه دارتر میشود. بهعنوان نمونه وقتی میلیونها جوان کارشان را از دست میدهند و به صف لشکر بیکاران میپیوندند تنها این نیست که دیگر از پس هزینههای زندگی برنمی آیند بلکه این هم هست که پایگاه اجتماعی و سرمایه اجتماعی منبعث از آن را نیز از دست میدهند و پیآمد رنجشها و فروپاشیهای روانی و روحی خود و خانواده را نیز یدک میکشند.
کسری بودجه ۳۰۱هزار میلیارد تومانی
شاید آخرین نمونه از سردرگمی و بیراهحلیهای باند آخوند رئیسی همین حذف ارز ترجیحی و یا همان دلار ۴۲۰۰تومانی است که باندهای حکومتی واردات در سپاه و نهادهای وابسته به بیت و البته هم باندیهای روحانی هم از این طریق غارتهای کلان کردند و حالا مافیای تازه به قدرت رسیده نقشه و مسیر دیگر برای چپاول مردم ایران کشیدهاند. در همین رابطه همدستان اتاق بازرگانی حکومت از این راهکار جدید ترس و نگرانی مضاعفی پیدا کردهاند و پشت عنوان مردم، البته در وحشت از پیامدهای آن اضطراب خودشان را عنوان میکنند. «فعالان بخش خصوصی با بیان اینکه سیاست ارز ۴۲۰۰تومانی از سال۹۷ تاکنون بیش از ۱۸هزار میلیارد تومان رانت برای عدهیی خاص ایجاد کرده است، اعلام میکنند حذف ارز ترجیحی یا همان ارز ۴۲۰۰تومانی بهشرطی به نفع اقتصاد کشور خواهد بود که درآمد حاصل از حذف این ارز به مردم کم برخوردار برسد» (الف۱ دی۱۴۰۰)
اما اینها فقط گوشهای از فاجعهای بهنام اقتصاد رژیم آخوندی است همین حضرات بازرگان و تاجر مورد حمایت رژیم آخوندی به آینده تیره و سرگردان اقتصادی اعتراف میکنند: «در سال۱۴۰۱ حدود ۳۰۱هزار میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی بهمعنای درآمد منهای هزینه جاری شکل خواهد گرفت که در حقیقت کسری بودجه اولیه خواهد بود. البته با توجه به احتمال عدم تحقق منابع درآمدی اعم از مالیات، مالکیت، فروش کالا، جرایم و غیره، احتمال افزایش این کسری نیز وجود دارد. ضمن اینکه مهمترین مساله، تورم ۴۴درصدی کشور است و بسیار نگرانکننده است» (تعادل۱ دی۱۴۰۰).
۱۰هزار ابر ثروتمند!
در حاکمیتی که بنایش بر فساد و چپاول است و چوب حراج به ثروت و داراییهای مردم بینوایش زده شده است، بازرگانانی که ریزهخوار ریختوپاش حکومت هستند هم ناراضیاند، اما دلیلش مقایسه و حساب و کتابی است که با سایر رقبا و دستاندرکاران حجرهدار و آقازادهها و پاسدارزادهها میکنند. اینان بهخوبی میدانند در این وانفسای بلاتکلیفی و بیثباتی رژیم آخوندی باندهای مافیایی نشسته بر روی ذخایر کشور به چه ثروت بادآوردهای چنگ زدهاند.
وحید شقاقی کارشناس اقتصادی حکومتی میگوید: «اتخاذ سیاست تخصیص ارز ترجیحی، هنوز هم برای من جای سؤال دارد، خیلیها ارز ترجیحی گرفتند و از کشور خارج شدند و دیگر برنگشتند، برخی هم ارز ترجیحی گرفتند و با آن کالای غیرضروری وارد کردند، بعضیها هم کالا با ارز ترجیحی وارد کردند و با نرخ آزاد به مردم دادند. ارز ۴۲۰۰تومانی؛ ۵۰۰هزار میلیارد تومان رانت ایجاد کرد و در اختیار ۱۰هزار نفر قرار گرفت و به ابر ثروتمند تبدیل کرد» (خبرآنلاین۱ دی۱۴۰۰).
بیدلیل نیست که مدیر کل دفتر بخش عمومی وزارت اقتصاد میگوید: «از سال۹۶ تا سال۱۴۰۰ تورم عمومی ۲۱۹درصد بود، اما رشد قیمت در اقلامی که از ارز ترجیحی استفاده بردهاند از متوسط تورم عمومی بیشتر بوده و حدود ۲۷۰درصد بوده است. مثلا تورم گوشت ۲۶۲درصد و مرغ ۲۸۲درصد بوده است» (اقتصادآنلاین۱ دی۱۴۰۰).
رئیسی؛ نعل وارونه
حالا بنگرید به دجالگری آخوند رئیسی که با اینکه سرکرده بخش مهمی از این باندهای مافیایی است اما خود را به کوچه علی چپ نظام میزند و اظهار میکند از وضعیتی که او از عاملان اصلی آن است ناراضی است!
«دولت سیزدهم خاطرنشان کرد: با وجود دستآوردهای امیدوارکننده در حوزههای مختلف اما وضعیت موجود در عرصه تنظیم و کنترل بازار و قیمتها قابلقبول نیست» (آفتاب نیوز۱ دی۱۴۰۰).
آری؛ روشن است که رئیسی جلاد نعل وارونه میزند، اما برای عموم مردم ایران اینها ترفندهای لو رفتهای است و آنها تنها راه رهایی از هیولای ولایت را در کف خیابانها جستجو میکنند. خیزشها اعتراضات و قیامهای پیدرپی مردم و جوانان شورشی مؤید این واقعیت است که آخرینش خیزش سراسری معلمان و فرهنگیان آزاده در روز پنجشنبه ۲ دی است که روشن میسازد که این مردم تا از پای انداختن ضحاک از پای نخواهند نشست.