حمله پاسداران جنایتکار به دانشگاه ها تحت عنوان انقلاب فرهنگی
هنوز نام «۱۶آذر» یادآور هویت انقلابی دانشگاه و دانشجو در ایران است. این تاریخ طلایی از ضمیر ایران و دانشجو بیرون نخواهد رفت. دانشگاه با این «سه قطره خون» خود را بازمییابد. اهمیت این روز در آن است که سکوت سیاه کودتای ۲۹مرداد۳۲ را برنتافت و آن را به چالش کشید. شاه میخواست در ورود نیکسون، معاون رئیس جمهور آمریکا به ایران، آرامش قبرستانی خود را بهرخ بکشد ولی دانشگاه به زیر بار نرفت. بهای آن خون ناخسبیدنی و هماره جوشان سه تن از دانشجویان دانشگاه تهران بود: «احمد قندچی، مصطفی بزرگنیا و مهدی شریعت رضوی». ۱۶آذر تولد خود را مدیون این سه نام است.
دانشگاه، سنگر آزادی
خمینی که بهخوبی میدانست دانشگاه محل تکوین سازمانهای انقلابی مانند مجاهدین و فداییهاست، طرح و برنامهٔ برچیدن دانشگاه این سنگر آزادی را در سر میپروراند. سخنان غضبآلود و واپسگریانهٔ او در مورد دانشگاه این نیت شوم را برملا میکند:
«خطر دانشگاه از خطر بمب خوشهیی بالاتر است».
«دانشگاه بدترین مرکزی است که ما را به تباهی بکشد».
«وقتی ما به یک نظر وسیعی به همه دنیا و به همه دانشگاههایی که در دنیا هست بیاندازیم، تمام این مصیبتها که برای بشر پیش آمده است ریشهاش از دانشگاه بوده. ریشهاش از این تخصصهای دانشگاهی بوده» (خمینی. ۲۷آذر۵۹).
بهاین ترتیب خمینی کار ناتمام شاه را در مورد دانشگاه به اجرا گذاشت و به بهانهٔ انقلاب فرهنگی، دست به یک کودتا زد تا نیروهای انقلابی را از دانشگاه تصفیه کرده و این سنگر آزادی را از تپش و خروش بیندازد. اظهارات کینهور او در روزهای پایانی فروردین ۵۹ مجوز حمله به دانشگاه از سوی چماقداران بود.
او میدانست که برای گستراندن و تحکیم سلطهٔ فرعونی خود باید ابتدا آزادیهای دمکراتیک را سر ببرد؛ آزادیهایی که برآمده از انقلاب ضدسلطنتی و دستآوردهای آن بود. سرکوب و تعطیل کردن دانشگاهها یکی از قطعات این پازل بود. در اثر این کودتای ضدفرهنگی که از سال۵۹ تا ۶۲ (نزدیک به ۳۰ماه) طول کشید، ۵۷۰۶۹ دانشجو و بیش از ۸۰۰۰تن از کادرهای علمی دانشگاه اخراج و تصفیه شدند.
انقلاب فرهنگی، تعارض ماهوی دیکتاتوری جهل و جنایت
یکی از هدفهای مهم خمینی برای یورش به دانشگاهها و تعطیلی آن، برگزاری کلاس تبیین جهان آقای مسعود رجوی در دانشگاه صنعتی شریف بود. این سلسله کلاسها که بیش از ۱۰هزار شرکتکننده داشت و بعد از هر کلاس فیلم و نوارهای صوتی و همچنین جزوههای آن در سراسر ایران توزیع میشد، یک تهدید جدی برای خمینی و اندیشهٔ ارتجاعی او بهشمار میآمد.
مجتبی ثمره هاشمی، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت در دهه۶۰ در تلویزیون شبکهٔ مستند رژیم بهتاریخ ۱۳آذر ۱۴۰۰ در برنامهیی با نام «ستارهدار» به این موضوع اعتراف میکند.
«همین آقای سرکرده سازمان منافقین خلق در همان آمفیتئاتر دانشگاه علم و صنعت مباحثی را مطرح کرد تحت عنوان تبیین جهان مثلاً شما یک جوری مطرح میکردند که الآن بالای دنیا نشستهاند میخواهند جهان را تبیین کنند خوب عدهیی از دانشجویان هم جذبشان میشدند میرفتند پای سخنرانی مینشستند گوش میکردند».
او در این برنامه به تبدیل شدن دانشگاه به سنگر آزادی نیز اذعان میکند:
«یک دوره اتفاق افتاد در دانشگاهها که شما وقتی وارد دانشگاه میشدید میدیدید گروهها دارند با هم بحث میکنند، این گروه دارد با آن بحث میکند، آن دارد با اون بحث میکند، با آن بحث میکند و بعد هم کلاسها تعطیل هست کسی سر کلاس نمیآید. اصلاً یکی دارد سخنرانی میکند، یکی دارد فیلم تماشا میکند یکی دارد گفتگو میکند، یکی دارد نمیدانم نشریه پخش میکند، آن یکی دارد نشریه میچسباند، هر کسی به یک کاری مشغول است در دانشگاه هم باز از بیرون میآمدند و میرفتند. یک در واقع محلی بود برای انواع و اقسام کارهای سیاسی و تبلیغاتی و اینها دانشگاه چیزی که تعطیل بود درس دیده نمیشد درس بود کلاس بود».
طبق این اظهارات مشخص میشود که انقلاب فرهنگی ساخته و پرداختهٔ ذهن ارتجاعی و تارعنکبوت بستهٔ خمینی، کینتوزی سلطنت مطلقه فقیه با دانش و دانشگاه، برای توجیه یورش رژیم برای بستن سنگر آزادی بوده است.
یادآوری میشود که زندهیاد دکتر محمد ملکی، نخستین رئیس دانشگاه تهران در اعتراض به کودتای ضدفرهنگی خمینی از مقام خود استعفا داد. او یک سال بعد مقالهیی نوشت به نام «انقلاب فرهنگی یا کودتای فرهنگی» ؟ این موضعگیریهای روشنگرانه غضب خمینی را برانگیخت. بههمین دلیل وی در تیرماه سال۶۰ بازداشت شد. او را به دوبار اعدام محکوم کردند. این حکم ظالمانه بعد از یک دوره شکنجه و محرومیت به ۱۰سال زندان کاهش یافت.
نسل تبیین جهان
بهرغم حذف و تصفیه و کشتار دانشجویان انقلابی و راهدادن عناصر وابسته به حکومت و ارگانهای آن به دانشگاه، خمینی و خامنهای نتوانستند دانشگاه را به تسخیر خود درآورند. «۱۶آذر» همچنان ۱۶آذر ماند و آذرها برافروخت.
امروز کودتای ضدفرهنگی خمینی تحت عنوان مشعشع «انقلاب فرهنگی» به فراموشخانهٔ تاریخ پیوسته است؛ ولی نام دانشگاه و ۱۶آذر همچنان میدرخشد. نسلی که آن روز در کلاسهای تبیین جهان شرکت داشت، یک انقلاب نوین را معماری کرد. ۱۲۰ستارهٔ سرخ خونبهای این انقلاب هستند. در قتلعام۶۷ ۳۰هزار تن از آنان به جرم دفاع از نام مجاهد خلق سربدار شدند. دانشآموختگان آن کلاس هماکنون کادرهای زبدهٔ ارتشی را تشکیل میدهند که اراده کرده است ریش و ریشهٔ ارتجاع را از ایرانزمین برکند و برای همیشه به استبداد پایان دهد.