۲۷آبان۱۴۰۰
به آتش کشیدن تصاویر خامنه ای
در ریشهیابی علل مشکلات نظام نباید در جستجوی معیارهای آسیب شناسانه آکادمیک باشیم. چون اساساً به قدرت رسیدن این نظام هم حاصل آن معیارها نیست بلکه نتیجهٔ موجسواری آخوندها بر روی رود خون شهیدان قیام ضدسلطنتی مردم ایران است. آنچه که در این بهاصطلاح ریشهیابی به سبک باندهای حکومتی مهم بهنظر میرسد، اثبات حرف مردم و مقاومت ایران در مورد هویت و ماهیت رژیم آخوندی و عناصر اجزاء تشکیل دهندهٔ آن است.
آخوند نیک بین عضو مجلس ارتجاع روز ۲۶آبان در مجلس گفت: «علت اصلی مشکلات کشور دو چیز است یکی مدیران تصادفی و دوم نظام آموزشی بیسوادپرور و استعدادکش. نسبت به مدیران تصادفی باید عرض بکنم مدیرانی هستند که اتفاقی به پست میرسند. تصادفی در مسئولیتهای کلیدی همه دولتها وجود دارند و از جمله اینها متأسفانه اخیراً وزیر محترم کشور نامهیی به همه استانداران زده که از این مدیران تصادفی که در همه دولتها هستند و عامل اصلی بدبختی مردم این مدیران هستند که از اتاق کارشان بیرون نمیروند الا برای چپاول والا برای کارهای شخصی خودشان از اینها هم میشود استفاده کرد».
ملاحظه میشود که در جستجوی علل مشکلات نظام، خیلی زود به بربادرفتن داعیههای استکبار ستیزی اذعان میکنند. داعیههایی که البته قیمتش را مردم ایران با رنج و محنت و فقر کشنده پرداختهاند.
محمودوند عضو مجلس ارتجاع روز ۲۶آبان در مجلس ارتجاع گفت: «آن خانمی که زمان لانه جاسوسی این لنگ مبارکش را انداخته روی دیوار سفارتخانه امروز همان و امثال همان، آقازادههایشان در بالاترین شرایط مادی در آمریکا دارند زندگی میکنند، با پول چه کسی؟ با پول همین مردم مظلوم».
به این ترتیب در ریشهیابی مشکلات نظام به سبک آخوندی پای همه وسط کشیده شده. از خود ولیفقیه ارتجاع که با اشاره نواخته شده تا سرکردگان سپاه.
«خبرهای خوش!» عنوان مطلبی است در روزنامه حکومتی مستقل ۲۶آبان، که با اشاره به حرفهای پاسدار محسن رضایی که مدعی شده در مورد امور اقتصادی تا یک ماه دیگر خبرهای خوشی میرسد، چشمههای مختلفی از ریشهٔ مصائب مردم را مورد اشاره قرار داده و از جمله نوشته است: «از آخرین باری که محسن رضایی به مردم وعده داد که خبرهای خوشی در راه است سالها میگذرد. شاید یکی از آن خبرهای خوش مورد نظر سردار عملیات کربلای ۴ بود با روایت رسمی بیش از دو هزار و روایت غیررسمی ۴۰۰۰هزار کشته و یازدههزارمجروح. همچنین آخرین باری که حسین سلامی از خبر خوش خود رونمایی کرده و مستعان را جلوی چشم میلیونها ایرانی گرفتند تا به قولی بر گوش و دهان یاوهگویان و غربیان سیلی بنوازند نیز چند مدتی میگذرد. از آن تاریخ بنا بر گزارشهای رسمی بالغ بر ۱۰۰هزار ایرانی در اثر کرونا جان باختند. البته خبر خوش دیگر نیز تولید واکسن داخلی بود که ضمن گذاشتن میلیاردها دلار هزینه روی دست ملت در نهایت هم کار واکسیناسیون را با واکسنهای چینی و روسی به انجام رساندند. عرصه اقتصاد رو به نابودی ایران دیگر کربلای ۴ با ۲ یا ۴هزار کشته و رونمایی از مستعان و فراگیری ویروس کرونا با نزدیک به ۱۰۰هزار کشته نیست. این میدان عرصهای به وسعت ۸۰میلیون جمعیت است. جمعیتی که روزبهروز بخش گستردهتری از آنان به زیر خط فقر سقوط میکنند و در زیر چرخهای تورم له میشوند. زنهار به میدان مین وارد شدهید!».
واقعیت این است که این اعترافات بهخوبی نشان میدهد که آدرس و ریشه مشکلات در کجاست؟
آدرس و ریشهای که مردم ایران مدتهاست آن را در شعار «مرگ بر اصل ولایت فقیه و مرگ بر خامنهای» بیان کردهاند.