۳۰آبان۱۴۰۰
تجمع مردم اصفهان علیه چپاول آب زاینده رود
«تجمع نجیبانه»!
دیکتاتوری توتالیتر دینی که از قیام هزاران نفر از مردم اصفهان در بستر خشک زاینده رود، در همصدایی با کشاورزان محروم غافلگیر شده، به دجالیت جدیدی در تبلیغات حکومتی روآورده است. رسانههای زنجیرهیی و کنترلشدهٔ آن این خط را القا میکنند که قیام اصفهان یک مطالبهٔ صنفی و یک «تجمع نجیبانه»! بوده و مردم خط خود را از «اغتشاش و اغتشاشگران»! جدا کردهاند.
«این اعتراضها به هیچوجه جنبه سیاسی ندارد بلکه مردم برای نان معترض هستند»! (جهان صنعت. ۲۹آبان ۱۴۰۰)
«این تجمع بدون هر گونه قصد سیاسی و صرفاً در حمایت از جریان رودخانهیی برگزار شد که سالهاست با بیمهری دچار مشکلات مختلفی شده است» (سیاست روز ۲۹آبان ۱۴۰۰).
البته این لیچاربافیها بعد از آن است که از یکسو تیر حکومت برای تأییدیه گرفتن از جمعیت برای سلامت خامنهای به سنگ خورد و با هو کردن از سوی آنان مواجه شد و از سوی دیگر نتوانست عوامل خود را در بین مردم نفوذ دهد و شعارهای جمعیت را از مسیر خود منحرف نماید.
خوب است که در عصر وفور رسانه قرار داریم و هر شهروند ایرانی یک رسانهٔ سیار است؛ اگر نه روزنامههای حکومتی مینوشتند: «مردم اصفهان برای بیعت با مقام عظمای ولایت در زیر پل خواجو جمع شدند تا معاندان نظام از تجمع نجیبانهٔ کشاورزان سوءاستفاده نکنند»!
دم خروس آنجا از زیر عبای رسانههای ولایی بیرون میزند که در کنار غیرسیاسی نشان دادن قیام اصفهان بهگونهیی ناخواسته مینویسند:
«گوششان [گوش مردم اصفهان] پر از حرف مسئولان است. چیزی که در گزارشهای رسمی این روز پنهان ماند، همین بود؛ کسی تقاضایی از مسئولی نداشت و نام مسئولی اگر به زبان کسی آمد، مردم یکصدا اعتراض میکردند. کار وزیر نیرو در جواب اعتراضها، پیشنهاد پرداخت پول بود و عرض شرمندگی. دیگر مسئولان هم حرفهایی زدند که شبیه نامههای ازپیشآماده داخل کشوی روابطعمومی بود. کسی نشنیده کشاورزی پولی طلب کرده باشد. کشاورز حق آبش را میخواهد، زمین کشاورزیاش را میخواهد. خلاصهاش، هویتش را میخواهد» (شرق. ۲۹آبان ۱۴۰۰).
تلاش پروپاگاندای حکومتی برای غیرسیاسی، نظاممند، نجیبانه و موقر نشان دادن خیزش مردم اصفهان، ناشی از ضعف، فلاکت و احساس خطر از گسترش این قیام به دیگر نقاط ایران و الگوبرداری شهرهای بهستوه آمده از آن است. یادمان نرفته است که گر گرفتن قیام خوزستان تا مدتها ارکان این حکومت را لرزاند و پسلرزههای آن در دیگر شهرهای ایران، از جمله در پایتخت طنین انداخت.
قیام و آتش، تنها زبان قابل فهم برای عمامهداران
قیام آبان بهعنوان یک نقطهٔ عطف در سلسله قیامهای مردم ایران در برابر دیکتاتوری بنیادگرای دینی تردیدی باقی نگذاشت که برای ستاندن حق خود، هیچ راهی جز چنگ در چنگ شدن با غاصبان این حق وجود ندارد. آنها تنها زبانی که میفهمند زبان اعتراض، قیام و آتش است. قیام آبان این فرمول راهگشا را در نهاد جامعه نهادینه کرد. بر این اساس این فرمول، هر اعتراضی ولو با خاستگاه خلص صنفی، در طینت خود یک اعتراض سیاسی به حاکمیت و قوانین برآمده از آن است؛ زیرا این رژیم توتالیتر همه چیز را سیاسی کرده است. از تورم افسارگسیخته و گرانی غیرقابل مهار گرفته تا هوای نفس کشیدن و حتی آب قابل شرب. وانگهی همه میدانند حل معضلات اقتصادی ایران در گرو براندازی این رژیم است؛ گذر سالیان و تجربههای خونین اثبات کرده که هیچ راه میانهٔ دیگری وجود ندارد. چشم انتظار دوختن به اصلاح این ساختار جهنمی و امید داشتن از حاکمان فاسد آن برای ایجاد تغییر یا بهبودی اوضاع، سراب محض است. سال به سال وضعیت خرابتر از سال قبل میشود. اکنون علاوه بر نان بخور و نمیر، آب نیز در صدر مشکلات مردم قرار گرفته است.
وقتی گرانی بنزین، پیامدی مانند قیام آبان را بهدنبال دارد، بهطریق اولی نبود آب، خشمی سوزانتر را در نهاد جامعه دامن میزند. قیام اصفهان، مانند قیام خوزستان شرارههایی از خشم هنوز شعلهور آبان است که اینچنین خود را بهرخ میکشد.
تا زمانی که آبان خشم سرکش خود را به قیامی بزرگتر از خود گره نزده، هر خیزشی رنگ و بوی آبان را دارد و از آن الهام میگیرد.
«برخی معتقدند اعتراض خشمآلود به سهمیهبندی بنزین دارای زمینههای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی متعددی بود و حتی اگر در جریان گرانشدن بنزین بروز پیدا نمیکرد ممکن بوده و هست که بر سر هر موضوع دیگر ظهور کند و تنها در صورت حل مشکلات زمینهیی و اساسی امکان وقوع آن از بین میرود» (روزنامه حکومتی اعتماد. ۲۹آبان ۱۴۰۰).
پیام قیام اصفهان
وقتی مردم به قیام و اعتراض متوسل میشوند، یعنی از این وضعیت قطع امید کردهاند و چاره را در تغییر پارامترهای دخیل در این وضعیت میجویند. پیام قیام اصفهان برای حکومت لرزان دینی این است؛ اگر زاینده رود با نفس مسموم ارتجاع خشکیده است ولی ارادهٔ مردم ایران، زنده، زایان، سرشار و خروشان است و بهزودی هلاککنندگان حرث و نسل ایران را رهسپار دوزخ خواهد کرد.