۲۲آبان۱۴۰۰
بن بست مذاکرات
پس از روی کارآمدن دولت جلادان وزیر خارجهاش اعلام کرد مدتی طول میکشد تا دولت مذاکرات قبلی را جمعبندی کند و بر اساس آن آمادگیاش را برای مذاکرات اعلام کند.
اما پس مدتی اعلام کرد آمریکا لازم است ده میلیارد دلار از دارایی بلوکه شده را بهعنوان حسننیت آزاد کند و ابراهیم رئیسی نیز این شرط را گذاشت که آمریکا تحریمها را بردارد.
آمریکا در مقابل بارها اعلام کرد تمامی تحریمها ربطی به اتمی ندارد و برداشته نمیشود و ضمنا تهدید کرد، برای ادامه مذاکرات فرصت زیادی باقی نمانده و دریچه مذاکرات تا ابد باقی نمیماند.
چهار کشور غربی طرف مذاکرات در وین نیز مواضع تندی گرفتند و به رژیم اعلام کردند فرصتسوزی نکند و به میز مذاکرات برگردد.
در مورد فشارهای دولت فرانسه برای بازگشت نظام به مذاکرات روزنامه اعتماد۲۰آبان۱۴۰۰ نوشت: «اگر به نقش فرانسه نگاه کنیم، خطوط اصلی رفتار پاریس یک ترجیعبند کلی از ندانمگویی درباره حقوق و پیمانهای بینالمللی عدم اشاعه است».
این روزنامه باند مغلوب به فرانسه توصیه کرد «نقش میانجی خود را حفظ کند» و از «نقش پلیس بد» خودداری کند چرا که ایفای این نقش «خدمت صرف به آمریکا محسوب میشود».
روزنامه اعتماد در ادامه ضمن یادآوری شرایط سخت حاکمیت «تأخیر» در مذاکرت را «جایز» ندانسته و توصیه کرده که دولت رئیسی تعلل و فرصتسوزی نکند و به مذاکرات برگردد چرا که «اولین اولویت در کشور، تنشزدایی در سیاست خارجی و برچیده شدن تحریمهاست. واقعاً در اثر تحریمها ایران از چه میزان درآمد ارزی محروم مانده است؟!»
معنای این حرف این است که نظام آخوندی بهدلیل وضعیت فوق بحرانی اقتصادی و انزوای شدید سیاسی در موضعی بهلحاظ تعادلقوا قرار ندارد که بخواهد برای مذاکرات و طرفهای مقابل شرط و شروط بگذارد. بهخصوص که در داخل هم مورد نفرت و خشم شدید مردمی قرار دارد که اعتراضات آنها هر روزه در شهرهای میهن جریان دارد.
یک کارشناس وابسته به باند مغلوب در روزنامه آرمان به دولت رئیسی توصیه کرده نباید نسبت به تهدیدهای طرف مقابل بیخیال باشد، چرا که در شرایط کنونی «یک جبههای در منطقه در حال شکلگیری است» و «اتحاد ضدایران (بخوانید ضد حاکمیت آخوندی) در منطقه شکل قویتری میگیرد. این جبهه میتواند خطرناک باشد و برای ما تهدید محسوب شود. باید با حالت مسالمتآمیز مذاکرات آغاز شود. هیچ کشوری چه چین و چه روسیه قادر نخواهند بود اقتصاد ما را نجات دهند. باید سعی کنیم تحریمها برداشته شود. راه نجات از فشارهای داخلی و سنگینی وضعیت اقتصادی رهاشدن از مسأله تحریمهاست و با برجام حل خواهد شد» (آرمان ۲۰آبان ۱۴۰۰).
یک دیپلمات سابق از باند مغلوب در مقالهیی در روزنامه آرمان ضمن اشاره به بینتیجه بودن شرط و شروط گذاشتن دولت رئیسی برای طرف مقابل، به نظام گوشزد کرد: «شرط و شروط گذاشتن نه امکان اجرا دارد و نه اینکه کمکی به تقویت موضع ما و یا بالا بردن قدرت چانهزنی ما میکند» (آرمان ۲۰آبان ۱۴۰۰).
نهایتا دولت رئیسی بدون اینکه نتیجهیی از تأخیر و تعلل برای شرکت در مذاکرات و شرط و شروطهایش بگیرد، ناگزیر شد اعلام کند در تاریخ۸ آذرماه به میز مذاکره با کشورهای ۱+ ۴ برمیگردد.
برگشت دولت جلادان پشت میز مذاکره در حالی است که پیش از این رژیم در ۶ دور مذاکره التماس و درخواست کرده که تحریمها لغو شوند، اما کنون معاون وزیر خارجهاش با دجالگری و گزافهگویی مدعی است برجامی وجود ندارد و مذاکرهای هم بر سر آن صورت نمیگیرد!
روزنامه ابتکار ۲۰آبان ۱۴۰۰ نوشت: «علی باقری معاون سیاسی وزیر خارجه که قرار است مذاکرهکننده ارشد دولت سیزدهم در مذاکرات هستهیی باشد، از به کار بردن واژه برجام و حتی استفاده از لفظ «از سرگیری مذاکرات» ابا دارد و «دولت سیزدهم قصد دارد توافق نه بر روی آنچه دولت روحانی رقم زده که از مسیری متفاوت آن را ایجاد کند. حتی اگر لازم باشد فقط نام آن را تغییر دهد. اینگونه است که باقری میگوید چیزی به اسم توافق هستهیی وجود ندارد».
این در شرایطی است که دولتهای غربی طرف مذاکرات خواسته رژیم مبنی بر نادیده گرفتن ۶ دور مذاکرات قبلی و نتایج آنرا رد کرده، و مذاکرات آینده را ا دامه ۶ دور مذاکرات قبلی میدانند.
ضمنا دولت آخوند رئیسی بهاصطلاح دو شرط برای به نتیجه رسیدن مذاکرات گذاشته، و موفقیت مذاکرات را در گرو پذیرش آنها از جانب آمریکا دانسته است.
شروط رژیم این است که تمامی تحریمها لغو شود و چنانچه در آینده توافقی در مذاکرات صورت بگیرد، دولت آمریکا متعهد به ادامه آن باشد و دولت بعدی آمریکا نیز نتواند مانند دولت ترامپ آنرا لغو کند.
در حالیکه روشن است که امکان لغو همه تحریمها وجود ندارد و بسیاری از آنها مربوط به برنامه هستهیی نیست و دولت بعدی آمریکا نمیتواند توافق احتمالی را لغو کند، چرا که لازمهاش تأیید کنگره و سنای آمریکاست، امری که ناظران سیاسی آنرا بعید میدانند.
روزنامه رسالت از باند خامنهای در این رابطه نوشت: «رویکرد دولت بایدن، تفاوتی با آنچه دولت اوباما دنبال میکرد ندارد، تأکید بر ابطالپذیری برجام در هر زمان ممکن و در نتیجه، جلوگیری از سرمایهگذاری شرکتها، مؤسسات اعتباری و کمپانیهای کوچک، متوسط و بزرگ در ایران، حتی در قالب قراردادهای کوتاهمدت! بدیهی است که پذیرش بازگشت آمریکا بدون ارائه تضمین نسبت به آینده، معنایی بهجز محدودسازی بیشتر ایران در مقابل کسب امتیازات انگشتشمار نخواهد داشت بنابراین تیم مذاکرهکننده ایران در دور جدید مذاکرات باید «لغو همه تحریمها» و «تضمین عملی و اجرایی طرفین» را اولویت قرار دهد» (رسالت ۲۰آبان۱۴۰۰).
بنابراین اگر در مذاکره یا مذاکرات محتمل آینده، حاکمیت آخوندی بر خواست خود در زمینه رعایت این دو شرط توسط آمریکا اصرار کند مذاکرات راه به جایی نمیبرد.
در این صورت نه تنها بنبست کنونی ادامه خواهد یافت بلکه شرایط برای آن بدتر میشود، چرا که آمریکا اعلام کرده دریچه مذاکرات برای مدت طولانی باز نیست، و سایر دولتهای غربی دخیل در مذاکرات نیز بارها نیز بارها به نظام هشدار دادهاند.
اگر هم عقب بنشیند و تن به خواست طرفهای غربی بدهد که بهگفته ولیفقیه ارتجاع در خرداد ۹۵ معنایش افتادن در مسیر تنزل پایان است.
حالا باید دید در حالیکه زمان علیه نظام آخوندی است، خامنهای بر سر دوراهی بنبست کدام مسیر را انتخاب میکند.