۱آذر۱۴۰۰
گزیده روزنامههای حکومتی
در روزنامههای حکومتی آخرین روزآبان، قیام مردم اصفهان و بحران آب، عمق شکنندگی نظام و وحشت از پیامدهای بحرانها دیده میشود. در کنار آن سایر بحرانهای اجتماعی اقتصادی سهم بالایی از مقالات را دارند. در انتها بحران برجام و مذاکرات وین است که صحنه جنگ باندی شده است. از بحرانهای منطقهیی، بحران عراق و سگ دعواهای باندهای وابسته به نظام بر سر سهم قدرت موضوع یادداشت روز کیهان خامنهای است و بحران آذربایجان موضوع مطلبی در آرمان است.
کفگیر شعارها به ته دیگ خورده!
«درمانهای شعاری برای ابر بحرانها» عنوان مطلبی در آرمان است که نوشته: «کفگیــر شعارها اساسیتــر از آنکه تصورش میرفت به ته دیگه خورد و حالا بحرانی مهمتر از بنزین و هر کالای اساسی دیگر بنبست گونه سربرآورده است بهصورتی که راه پس و پیشی برای آن حداقل در کوتاه مدت به چشم نمیخورد».
در ادامه هم چشمانداز قیامهای بعدی را ترسیم کرده و افزوده: «اغراق نیست اگر بگوییم که بزرگی بحران آب همه وقت و انرژی و ظرفیت و امکانات کشور را طلب میکند. بحرانی که اگر برای آن چارهیابی نشود و تصمیمات بزرگ اتخاذ نشود هر روز وهر ساعت بروخامت آن افزوده میشود و چه بسا واقعاً کاردستمان بدهد و به نقطه خطرناک رهنمونمان کند. در دیگر زمینهها هم کما بیش وضعیت به همین صورت است».
«دولت جنگ آب را شروع نکند» عنوان مطلبی در مستقل است که نوشته: «فردا مردم لرنشین هم با تفنگ شورش کنند خوبست؟ چرا تدبیر نمیکنید؟ چرا دچار اشتباه هزار و یکم میشوید. مافیا را مهار کنید. صنایع آببَر را به سواحل ببرید». در ادامه در حالی که اسم نظام را «ایران» گذاشته اضافه کرده: «مریضی به اسم ایران روی دست مانده است. اگر با حرف چهار نفر غیرکارشناس میخواهید جراحیش را منتفی کنید، عمر ایران به سر میرسد».
«شکاف گفتمانی یا قهر اجتماعی؟» عنوان مطلبی در همدلی است که از لرزههای وحشت از قیام در دل کارگزاران حکومتی خبر داده و نوشته: «گفتگوی دولتمردان و سیاستگذاران با مردم سالهاست که بهسوی عدم تفاهم و اقناع گراییده است؛ دغدغه مردم غیر از دغدغه سیاستگذاران و دولت است تا جایی که برخی از علما و مراجع تقلید اظهار نگرانی کرده و بهصراحت در خصوص روابط خارجی کشور مشخصاً محدود کردن روابط کشور به چند کشور یا بهرسمیت شناختن طالبان بدون توجه به هزینههای مترتب بر چنین رویکردی که تاکنون بر منافع ملی و زندگی مردم داشته است؛ هشدار دادهاند». در ادامه هم ضمن پیچیدن نسخهٔ عقبنشینی و غلطکردمگویی برای نظام نوشته است: «سالهای اخیر عملکرد حکمرانان ما بر این طریق و مبنا بوده یا ماحصل آن شکاف گفتمانی یا قهر اجتماعی است در میان دولت و ملت؟».
جامعه انفجاری با سلاحهای گرم
مضمون مشترک این دست خبرها ابراز وحشت از بیثباتی نظام و چشمانداز ورشکستگی و ضرورت خوردن زهر مذاکره. وطن امروز از باند خامنهای در مطلبی با عنوان «مدافعان گمنام امنیت» به کشته شدن سریالی برخی مهرههای نیروهای انتظامی و امنیتی در شهرهای مختلف ظرف یک هفته اشاره کرده و نوشته: «... تجهیز اشرار به سلاح گرم جدای از اینکه امنیت شهرها را در شرایط عادی به مخاطره میاندازد، این فرصت را نیز بهوجود میآورد تا در موقعیتهایی همانند آشوبهای خیابانی، با فعال کردن شبکه اشرار مسلح، خیابان را تبدیل به میدان زد و خورد با نیروهای امنیتی کنند... در چنین شرایطی با لحاظ کردن نقشه جریانهای ضد انقلاب برای بهرهگیری از شبکههای مسلح اشرار در میانه آشوبهای خیابانی، اهمیت کار مشهود میشود».
«اصلاح بودجه یا شوک درمانی» عنوان مطلبی است در ستاره صبح که بهنقل از اقتصاددان حکومتی فرشاد مومنی از خیر دولت رئیسی برای گران کردن ارز دولتی و شوک درمانی خبر داده و نوشته است: «مسأله مهم این است که در فصل بودجهیی خطر احساس میشود که الفاظ کلی تعریفنشده دوباره به ابزاری برای فریبکاری تبدیل شود. مثلاً میگویند بیاییم بودجه را از ریختوپاش نجات دهیم بعد با استفاده از همین کار حقوق قانونی مزدبگیران را محدود میکنند و به هیچکدام از هزینههای غیرضروری تعرضی نمیکنند. هیچ ترفندی بهاندازه شوک درمانی در گسترش و تعمیق مناسبات رانتی در ایران نقش نداشته است».
روزنامههای حکومتی وضعیت آچمز نظام در مذاکرات وین را که روز ۸آذر قرار است شروع شود به بیانهای مختلف نوشتهاند. «توافق؛ نه آسان و نه سریع» عنوان مطلبی در جهان صنعت است که نوشته: «اینطور بهنظر میرسد که در طرف آمریکایی اصرار به سیاست فشار حداکثری وجود دارد؛ در چند هفته گذشته چند شرکت و برخی اتباع ایران را تحریم کرده است. برخی قوانین درباره تحریم ایران و تحریم شرکت ماهان را تمدید کردهاند. در واقع آنها هم در عمل مایل نیستند به برجامی که در ۲۰۱۵مورد توافق قرار گرفت، برگردند». در ادامه هم افزوده است: «بهنظر نمیرسد با این دیوار بلند بیاعتمادی بین طرفین، موفقیت در مذاکرات نزدیک باشد».