سیلی خوردن استاندار جدید آذربایجان شرقی
نخستین دقایق جلسهٔ معارفه و آغاز کار زینالعابدین خرم رضوی استاندار جدید آذربایجان شرقی با یک کشیدهٔ محکم بر صورت وی شروع شد! این واقعه با هر انگیزهیی که صورت گرفته باشد، میتواند گویای جایگاه اجتماعی کابینهٔ ابراهیم رئیسی در دومین ماه شروع کار آن باشد. از طرفی اما موج استقبال میلیونی کاربران ایرانی از این واقعه، منجر به ترند شدن کلمهٔ #شاپالاق در صفحات مجازی شد.
آنچه که در چند ثانیه روی داد، نمادی از فوران خشمی فشرده بود. بازخوردهای گستردهٔ اجتماعیِ این واقعه باعث شده است که برخی رسانههای حکومتی و کارگزاران نظام ملایان تلاش کنند آن را شخصی و یا واکنش غیرتیِ مردی نسبت به تزریق واکسن به همسرش توسط یک مرد جلوه دهند. اگر چنین استدلالی بهفرض درست هم باشد، باید نفر ضارب سراغ استاندار سابق میرفت و نه استانداری که هنوز کار دستش نیست. اما این ترفندها آبی برای مدعیانش گرم نکرد و نتوانست حتی خودیهای نظام را قانع کند.
نادر بودن چنین واقعهیی در ادوار دولتهای نظام آخوندی، نخستین تداعی و نتیجهگیریِ منطقی را به بروز مادیِ خشم جوشان جامعه تعمیم میدهد. همین نتیجهگیریِ ناگزیر باعث شده است که یک رسانهٔ حکومتی به سراغ تحلیل جامعهشناسانه از این واقعه بپردازد تا ضمناً هشدار در هشدار آن را به کارگزاران نظام گوشزد نماید.
روزنامه حکومتی آفتاب یزد در شماره ۳ آبان ۱۴۰۰ با دریافت کردن بازخورد میلیونیِ سیلی خوردن استاندار جدید آذربایجان شرقی، در گفتگو با یک جامعهشناس، به «جامعهشناسی حواشی تودیع و معارفه مراسم استاندار جدید آذربایجان شرقی» پرداخته و تیتر زده است که: «واکنشهای قابل تأمل مردم به یک سیلی».
یادآوری میشود آنچه که در رسانههای حکومتی پیرامون این واقعه درج شده است، نه خود خبر بلکه بازتاب اجتماعی و اثر آن بر فضای عمومی ایران علیه نظام است. واقعیت این است از جانب مردم و کاربران میلیونی ایرانی اصلاً این موضوع نیاز به «جامعهشناختی» مورد نظر رسانههای حکومتی ندارد؛ چرا که برای مردم این واقعه و هر گونه واقعهٔ دیگر مشابه آن، کاملاً قابل فهم است و نیاز با باز کردن گرههای معنایی ندارد. اما هم نظام هشدار لازم را دریافته و هم رسانههای نظام.
این روزنامهٔ حکومتی از قول یک جامعهشناس که قاعدتاً باید شکاف عمیق بین مردم و نظام را دریافته باشد، بهعلت واقعهیی «بسیار خاص و قابل تأمل» پرداخته است و مینویسد:
«رخدادهای اینگونه توسط مردم نشاندهنده خشم عمومی است. مردم بهدنبال جبران این فشار فرو خورده هستند. واکنش مردم تحلیل جامعهشناختی دارد. واکنشهای مردم نسبت به این اتفاق بسیار خاص و قابل تأمل است. برخی از کاربران این سیلی را سیلی مردم به مسئولان بیتدبیر و کم کار تعبیر کردهاند».
هر چه رادیو و تلویزیون منفور آخوندی تلاش میکنند این واقعه را ناموسی و غیرتی و غیرسیاسی نشان دهند، اصل غیرقابل انکار سیاسی آن سر از «خشونت و طغیان» و قیاس با «رخدادهای سال۹۶ و ۹۸» درمیآورد. خود حکومتیان خوبِ خوب حالیشان است که چه خشم جوشانی در رگ و رود جامعهٔ ایران علیه تمامیت نظام ملایان جریان دارد. از این رو از شرح و بسط اصل واقعه و جنبهٔ خبریِ آن درمیگذرند و سراغ جوهر و پیام آن میروند تا چشمانداز تیره و تار یک واقعهٔ چند ثانیهیی را در منظر نظامشان کالبدشکافی کنند:
«این خشم، گاهی خود را به شکل خشونت و طغیان در رخدادهای سال۹۶ و ۹۸ نشان میدهد. این ترس وجود دارد که این خشم به یک خشم کور تبدیل شود و دوباره رخدادهای نامطلوب سال۹۶ و ۹۸ تکرار شود. در نتیجه بهلحاظ جامعهشناسی، واکنش مردم اصل داستان است. مردم سیستم را یکپارچه میبینند» (همان منبع).
با این توصیفات و هشدارها در مورد نتایج یک واقعهٔ چند ثانیهیی، آیا تهدید یک فوران اجتماعی در یک کشیده یا #شاپالاق به سیلیِ یک سیل بیشتر شبیه نیست؟