۲۳مهر۱۴۰۰
کشتی در توفان
ابراهیم رئیسی، جلاد ۶۷، که پس از کش و قوسهای فراوان و حذف و جراحیهای بسیار و اعمال فشارهای مستقیم از سوی «بالا دستیها»، بالاخره توسط خامنهای به کرسی ریاستجمهوری نظام آخوندی سنجاق شد، اکنون با پدیدهٔ رو به رشد تازهای مواجه است.
تا پیش از جلوس او در پاستور، سخنرانیهای «اپوزیسیون گونه» ی وی برای توسری زدن و تحقیر باند مغلوب نظام و شخص حسن روحانی، سهل و آسان بود؛ اما گویا اکنون هنوز ماه عسل ریاست جلاد ۶۷ در دهانش مزه نکرده، تلخی واقعیات و فشارهای خودی-نخودی نظام بر او وارد شده است. در نتیجه بسیار زود صداهای غر و لند مهرههای باند هار ولایت و اعترضات باند مغلوب نظام را به گوش خود میشنود!
از حرافی بیهزینه تا گیر کردن دم جلاد
از آن جا که روی هر گوشه و کنار مملکت آخوند زده دست بگذارید، هزار و یک درد درمان ناشده وجود دارد، حرافی و ایراد و اشکال گرفتن بهراحتی آب نوشیدن است؛ مهرههای ریز و درشت باند غالب نظام هم در پروسهٔ ریاست باند شیخ بنفش در نوشیدن این آب تا توانستند زیاده روی کردند!
مردم و مقاومت ایران که هر دو باند حکومت را بهخوبی شناخته و آزموده بودند، شکی نداشتند که هر جنگ و جدل دعوایی میان کفتارهای گلهٔ ولایت، تنها برای سهمخواهی بیشتر از قدرت و ثروت است؛ اما عناصر دو باند نظام تلاش میکردند، بحرانهای لاعلاج اقتصادی اجتماعی را یا به خارج از کشور و شیاطین بزرگ و کوچک و متوسط گره بزنند، یا به گردن باند مقابل بیندازند.
در این میانه، ولایتمعاشان هار بیتالعنکبوت نظام، از جمله همین رئیسی جلاد یا پدر زنش، آخوند احمد علمالهدی، با کد واژهٔ «مدیریت» پاچهٔ باند شیخ بنفش را به دندان میخاییدند و هر مشکلی را ناشی از عملکرد منفی مهرههای باند روحانی در قوهٔ مجریهٔ نظام ولایت معرفی میکردند.
این کنش واکنشها البته برای ایز گمکردن و به در بردن اول شخص نظام، یعنی علی خامنهای از زیر بار مسئولیت فجایع و بحرانهای دستساز نظام ولایت فقیه بود. اما تمامی این بازیها و حرافیهای بیهزینه و پوچ، با منصوب کردن ابراهیم رئیسی به ریاستجمهوری آخوندی پایان یافت و اکنون سخنرانی و موضعگیری که هیچ، حتی سکوت رئیسی هم بلافاصله تبدیل به موضوعی برای گیرکردن دم جلاد محبوب خامنهای در دام اعترضات و مطالبات مردم ایران میشود!
کشتی بیلنگر نظام در مسیر توفان!
در حالی که پیش از این شاهد غر و لندهای برخی اعضای باند خامنهای علیه رئیسی جلاد بهخاطر تداوم همان خطوط و کارهای رئیسجمهور پیشین بودیم، این روزها نیش و کنایههای باند توسری خوردهٔ نظام به آخوند ابراهیم رئیسی قابل توجه است.
روزنامهٔ آفتاب یزد ۱۹مهر ۱۴۰۰ با به میان کشیدن پای پاسدار شریعتمداری، مدعی آخوند رئیسی میشود که شما که برجام را «جنازهٔ متعفن» میدانید، همین امروز خروج از برجام را تصویب و به طرفهای جهانی اعلام کنید! سپس از ان.پی.تی هم کاملاً اعلام خروج کنید تا بتوانید بدون هیچ نظارت و محدودیتی به فعالیت هستهیی ادامه دهید!
یک رسانهٔ دیگر حکومتی هم از قول آخوند حسین موسوی تبریزی دادستان جنایتکار خمینی با برجسته کردن حرافیهای بیهزینهٔ جلاد محبوب ولایت به نارضایتی و خشم روزافزون مردم اشاره کرد و نوشت: «عمده مسأله آن است که تبلیغات دولت به قدری زیاد بوده که اصلاً به آن اندازه کار انجام نشده است». سپس با ابراز نگرانی پیشبینی کرد که این وضعیت بدتر نیز خواهد شد: «اگر نگاه کنیم روند گرانیها، تورم و مشکلات اقتصادی فزاینده است و آنطور که پیشبینی میشود در سال آینده این اعتراضها و نارضایتیها بیشتر هم خواهد شد» (آرمان ۱۹مهر ۱۴۰۰).
کدها و اشارههایی که مهرههای باندهای مختلف حکومتی از «نارضایتی» و افزایش اعتراضات در رسانههای نظام گوشزد میکنند، همان هراس همیشگی از سرنگونی تام و تمام این نظام فاسد و منحوس است؛ اما در عینحال یک اعتراف کامل و دقیق نسبت به بحران بیراهحلی و ناتوانی نظام فرتوت ولایت در عبور از ابر بحرانهای خودساختهای است که البته بیشترین هزینهاش را مردم و مقاومت خونبار مردم ایران پرداخته و میپردازند.