۱۷مهر۱۴۰۰
مهاجرت از ایران
در شرایط کنونی بر اساس آمارهای جهانی نام ایران تحت حاکمیت آخوندها در بالای لیست ۱۰کشور با بالاترین رشد تورم قرار دارد، و بعد از کشورهایی نظیر ونزوئلا، سودان و زیمبابوه در رتبه چهارم این لیست است.
به اذعان بسیاری از کارشناسان حکومتی اگر روند وضعیت اقتصادی و رشد تورم به همین منوال ادامه یابد، پس از مدت کوتاهی منجر به تورم سه رقمی و سرآغاز ونزوئلایی شدن اقتصاد خواهد شد و در یککلام به دره سقوط پرتاب میشود.
در این رابطه مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی رژیم گفت: «اگر اقتصاد ایران همین مسیر را پیش بگیرد، وضعیت اقتصاد کشور ونزوئلایی میشود. اقتصاد ونزوئلا یک اقتصاد کاملاً ورشکسته است. اگر ما نتوانیم مشکلات خود در این زمینهها را حل کنیم همان مسیر ونزوئلا را طی میکنیم و کاهش ارزش پول ملی، تورم، بیکاری و... بیشتر از الآن میشود. وی همچنین پیشبینی کرد: تورم به همین شکل زیاد خواهد شد، اگر الآن ۴۰درصد است احتمالاً تا پایان سال به ۵۵درصد برسد. رقم ۵۵ یا ۶۰درصد برای تورم بسیار زیاد است» (روزنامه ستاره صبح ۱۳مرداد ۱۴۰۰).
نتیجه چنین وضعیت فاجعهبار اقتصادی باعث شده نرخ مهاجرت در میان جوانان کشور خصوصاً جوانان دانشجو و تحصیل کرده افزایش یافته، و سیل مهاجرت به سوی کشورهای اروپایی، اروپا و کانادا و حتی کشورهای همسایه مدام در حال افزایش است.
یک کارشناس حکومتی در مورد آمار تکاندهنده مهاجرت گفت: «ایران بهرغم جمعیت ساکنش، چیزی حدود ۷۰میلیون بیشتر نیست. زیرا طبق آمار رسمی صندوق بینالمللی پول، سالانه ۵۰۰هزار نفر از کشور ما مهاجرت میکنند. مرکز آمار ایران در سال۱۳۹۸ این رقم را ۷۰۰هزار عنوان کرده بود» (جماران ۱۶مرداد۱۴۰۰) .
روزنامه جهان صنعت ۱۱شهریور ۱۴۰۰ د رابطه با سیل مهاجرت متخصصان به خارج کشور نوشت: «طبق آمار امروزه بیش از ۲۵۰هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از ۱۷۰هزار ایرانی با تحصیلات عالیه در آمریکا زندگی میکنند و بیش از ۱۵درصد سرمایههای انسانی ما به آمریکا و ۲۵درصد به اروپا سفر کردهاند. در حال حاضر مجموع تعداد پزشکان کشور اعم از پزشک عمومی، متخصص و دندانپزشک ۱۰۸هزار نفر است».
در زمینه سیل مهاجرت بهویژه مهاجرت نخبگان به خارج و زیان آن برای کشور روزنامه آرمان ۱۲مهر ۱۴۰۰ نوشت: «بسیاری از نخبگان کشور نیز بهدلیل محدودیتهای داخلی به خارج از کشور مهاجرت کردهاند وهم اکنون در خارج زندگی میکنند. بدون تردید اگر این نخبگان در داخل کشور حضور داشتند میتوانستند به حل مشکلات کشور کمک کنند».
روزنامه جهان صنعت ۱۲مهر ۱۴۰۰ نیز در مورد مهاجرت متخصصان بهویژه جوانان نخبه نوشت: «آمار نشان میدهد همراه با مهاجرت متخصصان علمی پزشکان و مهندسان شاهد مهاجرت رو به رشد چهرههای نوجوانی از میان برگزیدگان المپیادها و قبولشدگان رشتههای مختلف دانشگاهی در رتبههای ممتاز کنکورها هستیم که با صلاحدید خانوادهها برای ادامه تحصیل و ترسیم افق آیندهای درخشان تن به مهاجرت میدهند»
رونامه مردمسالاری ۱۱مهر ۱۴۰۰ هم با اشاره به وضعیت بد اقتصادی و معیشتی مردم و رواج بیکاری در میان متخصصان و تحصیلکردهها بهویژه تحصیل کردگان جوان نوشت: «بحرانهای اقتصادی چند سال اخیر و شرایط نامطلوب اجتماعی و رفاهی، آمار مهاجرت دانشجویان ایرانی و کلاً مهاجرت تحصیلی و کاری ایرانیها را به طرز قابل توجهی افزایش داده است و این رشد همچنان با توجه به تلاش برای گرفتن وقت از سفارتخانهها و ایستادن در صف گرفتن ویزا و سرمایهگذاری در کشورهای خارجی ادامه دارد؛ مهاجرتی که بهمعنای از دست رفتن هم سرمایه انسانی و هم سرمایه مالی است».
بحرانهای اقتصادی و اجتماعی صرفاً منجر به خروج بخش عمدهیی از مردم بهویژه متخصصان و دانشجویان از کشور نشده، بلکه این وضعیت به مهاجرت درون کشوری هم دامن زده و باعث شده مردم محروم از شهرهای کوچک و روستاها که با فقر دست به گریبان هستند، راهی حاشیه شهرهای بزرگتر خصوصاً کلانشهرها شوند.
امری که باعث شده بحرانهای اجتماعی در سالهای اخیر بیش از پیش گریبان مردم فقیر بهخصوص جوانان را بگیرد.
در مورد افزایش مهاجرت در داخل کشور سایت بهار نیوز ۱۰مهر ۱۴۰۰ نوشت: «سیاستهای غلط اقتصادی (بخوانید سیاست غارتگرانه) تأثیرات خود را با سیل مهاجرت از روستاها و مناطق محروم به کلانشهرها نشان داده است. تبعات این بحث، پدیده حاشیهنشینی برای کلان شهرهایی نظیر مشهد بوده که در پی آن، هزینه خدمات شهر را افزون و دشواریهای مدیریتی را نیز دوچندان میسازد. این شهر همین حالا یکی از بزرگترین بافتهای حاشیهای کشور را داراست. رئیس اتاق ایران گفت: اگر امروز بعضی آسیبها و معضلات اجتماعی نظیر اعتیاد، تکدیگری و... ، سیمای شهرهای ما را مخدوش کرده، باید یکی از مؤلفههای مؤثر بر آن را در بحث اقتصاد جستجو کرد».
این وضعیت آن روی سکه حاکمیتی ارتجاعی است که بنای نامبارک آن بر چپاول، سرکوب سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و قومی بنا شده است که یا باعث فراز مغزها و سرمایههای کشور به خارج از مرزها میشود و یا به مهاجرت مردم محروم در حاشیه شهرها و نابودی روستاها و بخش بزرگی از صنعت کشاورزی و دامداری کشور منجر میگردد.