۲۷مهر۱۴۰۰
بحران آخوندها در تجارت بین المللی
پیمان پاک؛ رئیس سازمان توسعه تجارت رژیم در گفتگو با تلویزیون شبکه یک رژیم ۲۶مهر گفت، : سهم ایران از تجارت کشورهای همسایه همسو؛ زیر یک درصد است.
سید رضی حاجی آقامیری، رئیس سابق کنفدراسیون صادرات رژیم در همین گفتگو گفت: «روابط سیاسی ما با کشورها آنقدر وضعیت بدی دارد که همه نگران بازگشت ارز حاصل از صادرات هستند». عملاً با وجود تحریمها شبکه بانکی قطع است و بنابراین، حتی قاچاق هم امکانپذیر نیست.
سایت حکومتی تجارتنیوز ۲۱مهر نوشت صادرات فرش ایرانی به صفر نزدیک شده است و ممنوعیت صادرات فرش به ترکیه آخرین ضربه را وارد کرده است.
عراق هم که فرصت تنفس برای اقتصاد رژیم ایران در دوران تحریم بود، این دروازه تجارت ایران بهخصوص بعد از انتخابات اخیر عراق؛ در حال از دست رفتن و رویای صادرات غیرنفتی ۲۰میلیارد دلاری ایران به عراق در آستانه شکست است.
از طرف دیگر وزیر انرژی ترکیه اعلام کرد این کشور یک قرارداد برای دریافت ۱۱میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از آذربایجان با این کشور امضا کرده است. قرارداد خرید گاز ترکیه از رژیم ایران، زمستان امسال به پایان میرسد.
بعد از تحولات اخیر افغانستان و تسلط طالبان؛ دست باز رژیم در معاملاتی که با آن کشور داشت و پولشویی کلان در هرات و...؛ بسته شده است.
بعد از درگیری با آذربایجان هم تمامی معاملات با ارمنستان و کریدور با روسیه تحتالشعاع قرار گرفته و به کمترین حد ممکن رسیده است.
این موارد در شرایطی است که بهدلیل تحریم؛ امکان صادرات نفت هم به حداقل ممکن رسیده است؛ اتاق بازرگانی رژیم رسماً از کاهش ۹۹درصدی صادرات نفت این کشور به چین خبر داد، خبری که وقتی بیرون شد خود رژیم اعلام کرد که نباید این اطلاعات علنی میشد.
در همین رابطه دویچه وله آلمان نوشت: آمارهای شرکتهای ردیابی نفتکشها و آمارهای رسمی جمهوری اسلامی در ارتباط با میزان انتقال محمولههای نفتی ایران به چین هماهنگی ندارند. چین مدعی است که در ۸ماه نخست سال جاری حتی یک بشکه نفت هم مستقیماً از ایران نخریده است.
حال این وضعیت بهغایت بحرانی را در عدم پذیرش اف.ای.تی. اف و عدم امکان تبادلات مالی جهانی رژیم، تحریمها و هزار و یک مشکل داخلی رژیم ضرب کنید تا مختصات واقعی اقتصادی و عمق مخمصه و بنبست رژیم آخوندی مشخص شود.
از همین روست که طبق گزارش سازمان برنامه و بودجه رژیم که مرداد ماه امسال یعنی اواخر دولت آخوند روحانی تنظیم شده، آمده است که در صورت بنبست مذاکرات و ادامه تحریمها، نرخ دلار تا پایان دولت بعدی در سال۱۴۰۴ به ۱۰۰هزار تومان و در سال۱۴۰۶ به ۲۸۴هزار تومان اوج خواهد رسید. بر اساس همین گزارش رسمی، حتی اگر تحریمها لغو شود، باز هم نرخ دلار در سال۱۴۰۶ به بالای ۵۵هزار تومان خواهد رسید و متوسط نرخ تورم سالانه در شش سال آینده نیز به شرط برچیده شدن تحریمها ۲۸درصد، و با ادامه تحریمها نزدیک ۵۴درصد خواهد بود.
در چنین شرایطی مشخص است که حاکمیت آخوندی به قیمت له شدن مردم از تورم سود میبرد.
چنانچه روزنامه حکومتی جهان صنعت نوشت: «پای دولت بر گردن کارمندان است... . با توجه به فشاری که هماکنون روی طبقه مزد و حقوقبگیر هست و امان آنها را بریده، بهنظر میرسد دولت باید احتیاط کند».
یا خبرگزاری حکومتی ایلنا در همین رابطه نوشت: «در سبد خوراکیها که سبد اصلی دهک شش (کارگران حداقلبگیر) است گرانی بیداد میکند. حتی تخم مرغ، نان، و برنج، خارج از استطاعت مزدبگیران کمدرآمد ایستادهاند و بازار احتمالاً در انتظار یک شوک برآمده از حذف کاملِ ارز دولتی است... . وقتی اصلیترین ذینفعِ تورم، دولتها باشند و مالیاتهای تورمی که مردم میپردازند، صرف جبران کسری بودجه دولتها شود، آیا میتوان امیدوار بود که این مسیر معیوب بالاخره متوقف شود؟»
بیدلیل نیست که حسینی همدانی در تلویزیون شبکه البرز رژیم گفت: وضعیت جامعه ما الآن در بعضی از مسائل حالت سم خورده هست کار فرهنگی هم جواب نمیدهد باید سریعاً اقدام کرد! و به اعتراف روزنامه حکومتی ابتکار: «خطر ابر تورم بیخ گوش اقتصاد ایران است». ضمن اینکه از باید درمانیها و وعدهدرمانیهای رئیسی جلاد، نه تنها تابهحال آبی گرم نشده بلکه وضعیت بدتر هم شده است
در همین رابطه روزنامه حکومتی مردمسالاری نوشت: «حقیقت آن است که در این ۷۰روز استقرار دولت سیزدهم، جز وعدههای بیپشتوانه و غیرعملی، هیچ گشایشی حتی در فضای اقتصادی و بازار ایجاد نشده است. گرانیها همچنان پیش میتازد، قیمت ارز و سکه و طلا و آهن و… سیر صعودی به خود گرفته حتی ضروریترین نیاز مردم ما، نان، به همان قیمت دولت دوازدهم نیست. ارزانی لبنیات، بیشتر به طنز شبیه است».
در نتیجه باید گفت که رژیم آخوندی با این وضعیت و شرایط و با هر چشم اندازی راه برونرفت از این وضعیت بحرانی را ندارد، چرا که عامل این وضعیت تماماً نظام غارتگر و فاسد آخوندی و سیاستهای ضدمردمی آن است لذا نه میتواند و نه میخواهد گره گشای این ابر بحران باشد.
حالا این وضعیت رژیم را وقتی در ابر بحرانهای اجتماعی و منطقهیی و بینالمللی و شرایط جوشان عینی جامعه و حضور یک مقاومت سراسری و... ضرب بکنیم، چشمانداز تاریک نظام کاملاً روشن میشود. به عبارت دیگر سقوط نظام حتمی است تنها موضوع باقیمانده، زمان سقوط این میوه گندیده از درخت بزرگ ایران است. طبعاً تحقق این هدف مقدس و مهم بهشدت تکانی برمیگردد که مردم و جوانان و کانونهای شورشی بر این درخت وارد میکنند.