۹مهر۱۴۰۰
برای ما ایرانیها، از ادیان و اقوام و ایدهها وایدئولوژیها، گویشها و زبانهای متفاوت، به عیان، و بحکم تاریخ مسلم است و سه نسل شاهد آن بودیم، که انقلاب ضد دیکتاتوری تک حزبی رستاخیزی، بدلیل همان استبداد قبلی، که احزاب و ایدههای دیگر جز آخوندهای ارتجاعی را بر نمیتافت، به حکم قانونمندی تاریخ ربوده شد و بجای شاه سایه خدا و سلطان ظل الله و حزب فقط رستاخیز، یک ایدئولوژی فاشیستی تحت نام اسلام بنا نهاده شد، با شعار حزب فقط حزبالله و رهبر فقط روح پلید خمینی. بلی درست پس از استقرار این نظام منحوس بود، که عده ای جاهل از مذاهب گوناگون دین اسلام با نامهای مختلف پا گرفتند. قبل از ظهور خمینی از اعماق تاریک مادون قرون وسطی و آوردن نظام نازیسم نشان ولایت مطلقه فقیه، پدیدهای بنام تروریسم اسلامی وجود نداشت. تنها و منحصراً ایدئولوژیهایی نشأت گرفته از راست و چپ، که باید راست اللهی و چپ اللهی خطابشان کرد، در سراسر جهان خون میریختند و ترور میکردند. همانند نئونازیها و نئو فاشیستها و دار و دستههای پل پت نشان از رنگهای مختلف که روش تک محوری و تک حزبیگریشان با حزب الله و ولایت مطلقه و شعبات اسلامو فاشیسم، قرابت تنگاتنگ داشت.
ایرانیان همه از شیر زنان و مردان شورشی این کشور باستانی در شهرها و کوهها و درهها، بخاطر تلاششان در مبارزه مردمی و مسلحانه علیه این انترنانسیونال نکبت خمینی ساخته، پشتیبانی و تحسین و تمجید نموده و برایشان آرزوی پیروزی بر این دشمن ضد بشری و این ایدئولوژی خونریز و زن ستیز میکنند. دشمن ما همینجاست!
شور و شوق همه اینست که باید کانونهای شورشی و مبارزه مسلحانه را ادامه داد و بهر طریق به زنان و مردان شورشی کشور کمک رساند و فریاد حقطلبی آنان را در سرای گیتی گسترده و افکار عمومی مردم جهان را با مقاومت مردم ایران آشنا کرد. همانکاری که تمام ملتها بویژه اروپای در طول جنگ ضد نازیستی و فاشیستی کردند.
اما دو روئی و ریا کاری و مزدوری مستقیم و غیر مستقیم در خدمت نظام خمینیستی را، که امالقرا و بنیانگذار این همه بدبختی در منطقه و جهان است، را بشنوید که گروهی اندک و آبرو باخته در کشورهایی که به آن پناهنده شدهاند چه میکنند آنهم در مقابل آنانکه دهههاست که تمام هستی و زندگی و خانواده و حیات خود را سر دست گرفتهاند و بدون هیچ چشم داشتی برای آزادی ایران همه هستی خود را به میدان عمل و مبارزه بردهاند. درست همان کاری که در همه کشورهای غربی و دمکراتیک جهان، عدهای برای رسیدن به آزادی و دمکراسی کوچ کردند و جان و هستی خود را برای نفس کشیدن در دمکراسی به خطر انداختند. یک قلم میلیونها مردم فنلاند به جبهه های شورشی پیوستند و هزاران فرزند خردسال خود را، در جنگهای آزادیبخش بنام «وینتر گریک»، به سوئد فرستادند و بسیاری از این کودکان در راه یخ زدند و مردند.
حالا ببیند این مزدوران اپوزیسیوننما و ته خانه و کنج آشپزخانه نشین، در انزوای سرشار از وارفتگی و بیحالی کار اصلیشان زیر سوال بردن جنبشهای مردمی ایران و قیامهای خیابانی و سراسری و هستههای شورشی یعنی ادامه تقاطع قیام و تشکیل ارتش آزادیبخش ایران است، که برنامه فاشیستی تشکیل حکومت جماهیر اسلامی خمینی را در هم شکست و شعار فتح قدس از راه کربلا را در حلقوم کثیف خمینی میراند، تا جایی که او، بقول خودش، مجبور به سرکشیدن زهر آتش بس شد ومتعاقباً از غصه مرد. باری کار این مزدوران ته کیچنی، بدون رو دربایستی کمک رسانی و تلاش در جبهه دشمن ضد بشری و آخوندهای آدم کش و دزد و فاسد ایران بر باد ده است. مدام در منفی بافی و در فضایی سرشار از افسردگی و ته خانهنشینی و حتی دریغ از یک اقدام جدی علیه رژیم آدمخوار خمینی- خامنهای. این روزها دیدیم که در سراسر گیتی اعضا و هوادران این مقاومت همزمان با سخنرانی مجازی رییسی جلاد قتل عام در مجمع عمومی جهان را بر سر این جنایتکار آوار کردند . بلی سوار شدن بر جنبش جدی مقاومت برای بیاعتبار کردن آن ـ که در همان آغاز مضمحل و آبرو باخته و شکست خورده است. باعث طعنه و اعتراض انسانهای باشرف تاریخ.
رهبر سیکهای هند، که توسط خامنهای هندوستان بنام سلطان اورنگ زیب قتل عام و له و لورده میشدند، در کتاب شعری به فارسی که در استقبال شاهنامه فردوسی، بنام ظفرنامه نوشته، چنین گفت:
چو کار از همه حیلتی درگذشت حلال است بردن به شمشیر دست
این داستان ما با رژیم آخوندهاست. مسعود رجوی از همان ابتدا، حتی در زندانهای شاه، میگفت که جنگ آینده ما با ارتجاع دینی است و درحالیکه بسیاری حاشیه نشینان، در کیچنهای آنروز، مانند امروز تخم تسلیم و وارفتگی و حمله به مجاهدین میکاشتند فریاد زد آزادی آزادی! مگر میخواهیم لعنت بشیم، راه ما راه مصدق است، و چنین در مقابل خمینی ایستاد و ایستاد و اکنون هم ایستاده و خواهد ایستاد. درود تاریخ ایران بر او باد. سازمان او نام تاریخی مجاهدین صدر مشروطیت در امیر خیز و سراسر ایران را بر خود گذاشت و راه و رسم همه آزادیخواهان این میهن را در مداری نوین احیا کرد. فرخنده باد نام مجاهدین و راه و روش و ایدئولوژی پادزهر بنیادگرایی آنان، که همچون کوشندگان مسیحی، در حکومت ولایت مطلقه پاپ قرون وسطایی، با تفسیر مترقی و ضد بنیادگرایی و با فهم عمیق از محکم و متشابه و ناسخ و منسوخ با فهم درست از تکامل و دینامیسم تاریخ که در تکوین و تکامل دمکراسیهای امروز بویژه در همین غرب که امروز میزبان ما هستند نقش مهمی داشتند، بپاخاستند. مجاهدین به جنگ دین نرفتند بلکه اسلام را، که مانند سایر ادیان و ایدئولوژیها مورد سوء استفاده کشیشهای خمینی نشان مسیحیت و یهودیت و حتی هندو و بودیسم و هیتلرها و موسولینیها و پلپوتها و کیم ایل سونها و چاوزها، قرار گرفت، نجات دادند و در جامعه دمکراتیک به نحوی کاملاً ضد فاشیستی و بنیادگرایی آزاد کردند.....
لرها و کردها (والدین نگارنده کرد لک بودند و من متولد و اهل لرستان شدم) صدها سال است که صدای «دایه دایه وقته جنگه» را با آن اشعار زیبا و حماسی و با یاد شیر زنان و مردان آن خطه زیبا، از بی بی مریم و قدم خیر، دکتر اعظمیها و سردار اسعدها و ....، سر میدهند و به راستی پاسخ تاریخی بشریت را به نظم و ترانه کشیدهاند و درود بر آنان باد..... آری مادرمن الان وقت جنگ است. دایه دایه وقت جنگه!
این اقوام سلحشورغرب کشور، از آنجا که طنز بالایی دارند و بسیار شوخ و بذله گو هستند، و حتی از شدت اتکای بنفس، با خودشان شوخی و جوک گویی میکنند، در مقابل این قوم کیچن نشین، که عملیات اصلیشان توهین وزشتکاری و تبلیغات فرمایشی و گشتاپو نشان است، صدای جنگ روانی رژیم خامنهای علیه مهمترین و متشکلترین و قویترین سازمان مقاومت و پایدارترین آنها را بازتاب میکنند. بقیه اش پوشال است و اجرای رهنمود گشتاپو است که حتی میگوید به ما بد بگویید اما کار اولتان تخطئه شورا و سازمان مجاهدین باشد. به این بریدههای خودفروخته لرها «دگیس رته» خطاب میکنند یعنی درخود فشل و منجمد شده و از حال رفته.
آه و هزاران آه اگر در دوران مصدق یک صدم این جنبش سازمانیافته امروز شورای ملی مقاومت و سازمان پرافتخار مجاهدین در کشور وجود داشت تا به مقابله با رجالههای دربار و مزدوران استعمار و آخوندهای مرتجع میپرداخت، آن کودتای سیاه به این سادگی موفق نمیشد. اگر مقاومتی بود که در خیابانهای سراسر میهن، با تصویر دکتر مصدق آن رهبر تاریخی، و سازماندهی و مبارزه و بسیج مردمی، که گوشه کوچکی از آنرا در تظاهرات چند هزار نفره سوئد دیدیم، و پیشتر در براندنبورگ آلمان و امریکا و انگلستان و قبلاً هم با دهها هزار نفر در ویلپنت، و اخیراً هم در دهها هزار نقطه در سیستم مجازی دیدیم، دمار از روزگار کاشانی و شعبان بیمخها در میآورد و نمیگذاشت سیا و ام آی سیکس و دربار آن جنبش تاریخی را شاه خور کند. همچنانکه نخواهند گذاشت بیش از این سرزمین پر افتخار ملتهای ایران ملا خور شود. طبیعی است که اگر مقاومت طولانی شود عدهای خسته میشوند و عدهای بسیار محدود خود را مستقیم و یا غیر مستقیم به رژیم عرضه میکنند و هشتاد درصد کارشان بدگویی علیه مجاهدین و مقاومت است هرچند فحشی هم برای ایز گم کردن به رژیم بدهند. همانکاری که در همین اروپا و افریقا و آسیا و سراسر جهان کردند حتی در مبارزه مسلحانه استقلال طلبی آمریکا. اینها مستقیم و غیر مستقیم آب به آسیاب دشمنان مملکت شان ریختهاند و در خیابانهای اروپا وجهان تف و لعنت و زندان و نفرت نصیبشان شد......