۱مهر۱۴۰۰
اخراج مأموران وزارت اطلاعات آخوندها از اروپا یک ضرورت عاجل
در نیمه اردیبهشت۱۴۰۰، دادگاه عالی دانمارک، یک مأمور وزارت اطلاعات را مجرم شناخت و به هفت سال زندان محکوم کرد. این فرد دوتابعیتی بود و تابعیت ایرانی نروژی داشت. وی به جرم جاسوسی و همکاری برای توطئه سوءقصد علیه مخالفان ایرانی دستگیر و محاکمه گردید. دربهمن ماه سال۹۹ نیز، سه مزدور دستگاه ترور و آدمکشی حکومت آخوندی، در دادگاه آنتورپ محاکمه و محکوم گردیدند. آنها هم به شهروندی بلژیکی درآمده و دو تابعیتی بودند. این سه نفر نیز در دادگاه آنتورپ، بهجرم برنامهریزی برای عمل تروریستی، محکوم شده و حبس های طویلالمدت گرفتند. چنین وقایعی که ازطرف وزارت اطلاعات آخوندی پشتیبانی میشود، ضرورت اخراج مأموران جاسوسی حکومت آخوندی از اروپا را ضروری میکند.
با دستگیری اسدالله اسدی، دفترچه ای به دست پلیس افتاد که اسامی ۲۸۹مأمور مزدبگیر دیگر رژیم در آن ثبت شده بود. اخراج مأموران وزارت اطلاعات از کشورهای غربی، از دیرباز یک خواست عادلانه پناهندگان ایرانی و فعالان سیاسی مخالف این رژیم بوده. امروزه در شرایطی قرار داریم که حکومت فاشیسم آخوندی در غرقاب بحرانهای داخلی و بینالمللی قرار گرفته است. رشد و اعتلای انقلابی جامعه، و حضور پررنگ تنها آلترناتیو مردمی در صحنه، سرنگونی محتوم را برایش عینی نموده است. به همین دلیل خامنه ای جز تروریسم و شیطان سازی علیه آلترناتیو اصلی خود، هیچ راه برون رفتی ندارد. در راستای همین ضرورت است که با خرج میلیونها دلار، سعی میکند در اروپا از مأموران شناخته شده و یا مخفی خود حداکثر استفاده را ببرد. در این مقاله به سوابق تعدادی از این ماموران و مزدوران رژیم در اروپا پرداخته شده است:
مسعود خدابنده
مسعود خدابنده، بنابر شهادت رسمی برادر بزرگترش دریک دادگاه بریتانیا، درپوش شرکت در کنفدراسیون جهانی کارگر در سال ۱۹۹۸میلادی، به سنگاپور رفت. درآنجا طی یک ملاقات مخفیانه با نمایندگان وزارت اطلاعات به استخدام دستگاه تروریسم و آدمکشی ملایان درآمد. او رفت و آمدهای زیادی به ایران دارد. ازجمله در سال۲۰۰۱، دو ماه، نزد آخوندها در ایران بود که در آن، دستورات درست کردن سایت «ایران اینترلینک» را از جلادان دریافت کرد.
وین گریفیث، یک نماینده ارشد سابق پارلمان انگلستان، پس از انجام یک مأموریت انساندوستانهاش به ایران گزارش داد: «همسر مسعود خدابنده را درکنار بازجویان وزارت اطلاعات، در زندان اوین دیده است».
در جریان زدوبندهای استعماری با فاشیسم دینی حاکم بر ایران، برای سربریدن مقاومت عادلانه علیه ملایان درپیش پای آنان، مسعود خدابنده ازجمله جاسوسان دوجانبهای بود که با سوءاستفاده از حق شهروندی، گزارشات ساختگی وزارت اطلاعات را به سرویسهای غربی درز میداد. با این هدف که جعلیات طراحی شده، وارد پروندههای سرکوبگرانه علیه مجاهدین در اروپا شود. مسعود خدابنده حداقل ۱۶بار برای چنین استشهادهای دروغی در پرونده ۱۷ژوئن، مورد استعمال قرار گرفت. گزارشاتی که بعدا درجریان دادرسیهای دقیق و طولانی، تماما توسط چندین محکمه مختلف اروپایی، نامعتبر و غیرقابل استناد تشخیص داده شد.
در مارس و آوریل۲۰۰۴، وزارت اطلاعات آخوندها عوامل خود در داخل و خارج کشور را بسیج ساخت تا یک طرح زمینه ساز تروریسم علیه رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران را به انجام رساند. مسعود خدابنده از انگلستان و ده مأمور دیگر که عمدتا از سفارت رژیم در فرانسه و برخی از تهران آمده بودند، درهمین رابطه به اورسوراواز محل اقامت رئیس جمهور برگزیده مقاومت رفتند. اما به دلیل واکنشهای منفی مردم و مقامات محلی، ناموفق ماندند.
در نوامبر۲۰۰۵، وزارت اطلاعات ازطریق مسعود خدابنده و آن سینگلتون، تلاش برای راه اندازی جلسهای علیه مجاهدین در پارلمان انگلستان کردند تا سوءتبلیغات دستگاه آدمکشی آخوندها را در آن بازنشر دهند. اما به آنها اجازه داده نشد.
مسعود خدابنده، ارتباطاتی علنی با یک دژخیم دستگاه امنیتی خامنهای به اسم محمدجواد هاشمینژاد دارد، او در نامهای به این دژخیم، متعهد به همکاری با وی علیه مجاهدین شده است.
خدابنده و همسرش بهطور منظم تبلیغات رژیم آخوندی علیه مجاهدین را در سایت «ایران اینترلینک» بازنشر میکنند و خود مستمرا در رسانههای فاشیسم دینی حاکم برایران برای دروغپراکنی علیه تنها آلترناتیو ملایان بکار گرفته میشوند.
در ژوئن۲۰۰۷، گشتاپوی آخوندی جلسهای در سالن «فیاپ» پاریس علیه مجاهدین سازماندهی کرد. در آن جلسه تعدادی از اوباش و چاقو بهدستان سفارت آخوندها به پناهندگان ایرانی حمله و آنها را به سختی مجروح کردند. مسعود خدابنده و آن سینگلتون از گردانندگان این برنامه بودند. در مرداد۸۷ مقامات امریکایی، این دو مأمور وزارت اطلاعات آخوندها را ممنوع الورود به آن کشور اعلام کردند.
مسعود خدابنده همچنین در بسیاری از اقدامات تروریستی علیه مجاهدین درعراق شرکت فعال داشته است، حضور او در این کشور قبل از هر تهاجم تروریستی علیه مجاهدین، برملا کننده نقش او در طرحهای جنایتکارانه نیروی قدس است.
یک گزارش تحقیقی مشترک پنتاگون و کنگره امریکا در دیماه۹۱، صحبت از مأموریت عناصری نظیر مسعود خدابنده و آن سینگلتون ازطرف وزارت اطلاعات برای پمپاژ دروغ علیه مجاهدین به پلیس و سرویسهای اطلاعاتی در فرانسه, آلمان, هلند و کشورهای اسکاندیناوی داشت.
مسعود خدابنده، به دنبال اخراج سفیر رژیم آخوندی از آلبانی، مهمترین کانال پیشبرد مأموریتهای اطلاعاتی رژیم در این کشور بود که با مخارج هنگفت ازطریق استخدام روزنامه نگار، جاسوس و تروریست علیه مجاهدین، نسبت به این مأموریتها اقدام میکرد. پس از دستگیری تیم تروریستی بمبگذار در گردهمایی بزرگ مجاهدین در ویلپنت پاریس، مسعود خدابنده به میدان آمد تا با تبرئه تروریستها، انگشت اتهام را متوجه مجاهدین، بعنوان بمبگذاری علیه خودشان بگیرد.
پس از هلاکت قاسم سلیمانی، مسعود خدابنده از فعالترین عزاداران این تروریست در اروپا بود که با گذاشتن تصاویر او در پروفایل شبکه های اجتماعی خود، وابستگی تمام عیار ایدئولوژیک و ارگانیک خود با نهادهای ترور و بنیادگرایی آخوندی را به نمایش گذاشت.
خوشامدگویی مزدور مسعود خدابنده به قاسم سلیمانی جلاد
داوود باقروند
مزدور داوود باقروند در اسفند۱۳۸۳ از تیف تحت کنترل امریکاییها در عراق به نزد وزارت اطلاعات در حاکمیت آخوندها برگشت. او درباره همکاری خود با دژخیمان در تکمیل اطلاعات مورد نیازشان برای جنایت و تروریسم علیه مجاهدین، اعتراف میکند:
«ما را مستقیم بردند به تهران در خارج از کرج در یک محل مربوط به پیشاهنگها مستقر نمودند [منظور مزدور، قرنطینه امنیتی وزارت اطلاعات است]… از همه ما خواستند… آنچه در مورد سازمان در دو سال گذشته میدانیم، بنویسیم… محورهای بازجویی را میدادند که باید مینوشتیم. تهدید کردند که ما اطلاعات زیادی داریم، اگر دروغ بنویسید برایتان عواقب خواهد داشت. من نیز همه اطلاعات عمومی را که همه داشتند نوشته و دادم. اطلاعاتی که در همه جلسات عمومی مطرح بود… نمیشد چیز دیگری نوشت یا کم نوشت… چند روز از صبح تا شب مینوشتیم و درنهایت… در محل باشگاه معلمان پائین تر از صداوسیما… تحویل خانوادهها شدیم. هر دو هفته باید خود را معرفی میکردیم. بعد شد هرماه و بعد هر دو ماه…».
به دنبال درهم شکستن راهبند ارتجاعی استعماری لیست تروریستی علیه مجاهدین درسال۱۳۹۱، دستگاه اطلاعاتی آخوندها، یکسویه طرحهای کشتارجمعی و تروریستی برای نابودسازی تنها آلترناتیو خودرا، به منظور پاک کردن صورت مسئله سرنگونی نظام، در اولویت کار قرار داد. لازمه چنین طرحهای جنایتکارانهای، فعال کردن بخشی از سلولهای خفته اطلاعاتی در داخل و خارج از ایران بود. درهمین راستا، ایرج مصداقی، درخارج کشور فعال شد. مزدور داود باقروند نیز، پس از آزمایشات ۸ساله در داخل ایران، مأمور به خدمت در خارج کشور گردید.
مزدور داوود باقروند در سایت وزارت بدنام اطلاعات موسوم به اینترلینک در مورد خروجش از کشور چنین مینویسد:
«درست همزمان با خارج شدن [مجاهدین] از لیست تروریستی در اواخر سال ۱۳۹۱، هنگام بازگشت از یک مسافرت تجاری ضمن دستگیری مجدد، پاسپورت مرا ضبط کردند. برای پسدادن آن مرا از این اداره به آن اداره میکشاندند و اعلام کردند که ممنوعالخروج شدهای. درنهایت، در مراجعه به دفتر ریاست جمهوری طی یک بازجویی مفصل و نوشتن اینکه کجا بودهام، این بار خواستند که تمامی مسافرتهایی که طی حضورم در ایران کردهام را با ذکر علت بنویسم که من نیز همین کار را کردم. بازجو تکتک سؤالات را در برگه بازجویی مینوشت و من باید جواب میدادم. بازجویی در دفتر ریاست جمهوری در اداره مرکزی گذرنامه صورت میگرفت. بازجو گفت نظرت در مورد خروج منافقین [مجاهدین] از لیست تروریستی چیست؟… ابلاغ شد چند ماه فرصت داری که کشور را ترک کنی. که مجبور شدم در خرداد ۱۳۹۲ ایران را ترک کنم».
پس از این تاریخ بود که مزدور داوود باقروند درخارج کشور، درشبکه اروپایی مأموران وابسته به دستگاه تروریسم و جنگ روانی آخوندها در انواع پروژههای اطلاعاتی علیه مقاومت ایران بکار گرفته شد.
حمیرا محمد نژاد
مزدور حمیرا محمدنژاد، از جمله کسانی است که پس از دودهه زندگی شخصی در آلمان، پس از قتل عام مجاهدین در اشرف، درسایتهای زنجیرهای وزارت اطلاعات درنقش «منتقد مجاهدین» رونمایی شد. این رونمایی بدلیل تصمیم یکسویه خامنهای برای نابودسازی تنها آلترناتیو خود میباشد. تصمیمی که ازطریق کشتار جمعی و تروریسم درسال۹۱ و ضرورت پیشبرد پروژههای شیطانسازی برای زمینه سازی این جنایات، مورد نیازش بود. به همین دلیل، همزمان با نقاب انداختن از چهره سلولهای خفته خود نظیر ایرج مصداقی و داود باقروند، حمیرا محمدنژاد را نیز علنی کرد.
یکی از پروژه های جنایتکارانهای که اطلاعات آخوندی بلافاصله مزدور حمیرا محمدنژاد را وارد آن کرد، شیطان سازی از مجاهدین بود، وی با ریختن اشک تمساح برای ساکنان لیبرتی، پس از کشتارشان توسط نیروی تروریستی قدس، بدنبال دربردن قاتل و انداختن تقصیر «تسلیم نشدن»، به گردن قربانی بود. او وقیحانه در این زمینه گفت: «با شناختی که ما از شخص رجوی داریم او بسیار مشتاق است تا هر چه زودتر حملات مرگبار به لیبرتی افزایش یافته و رجوی در عطش ایجاد بیمارگونه عاشورا و کشته شدن تمام این نفرات، نفس راحتی بکشد»
این دلسوزیهای شیادانه درحالی صورت میگرفت که حمیرا محمدنژاد، به همراه تعداد دیگری از مأموران وزارت اطلاعات، طی نامهای خطاب به «عالیجناب آقای نوری مالکی رئیس الوزرای عراق»، «نهایت سپاسگزاری و تشکر عمیق» به خاطر جنایاتی که در قتل عام مجاهدین دراشرف به عمل آورده بود، را تقدیم وی میکردند.
در بخشی از نامه این مأموران که در روزنامه رسمی عراق به نام «الصباح الجدید» مورخ ۱۷مارس ۲۰۱۴ / ۲۶ اسفند ۹۲ نیز به چاپ رسید، آمده است:
«دههاتن از جداشدگان ایرانی از سازمان مجاهدین خلق ایران، خواستار جدا کردن ساکنان کمپ لیبرتی از رهبری سازمان که آن را فرقهگرا توصیف کردند، شدند… ما میخواهیم که با هماهنگی و همکاری یونامی و نهادهای ذیربط سازمان ملل متحد و سفارتخانههای کشورهای اروپایی و آمریکا، در جهت جداسازی افراد و بدنه پایین سازمان در کمپ مذکور از رأس و رهبری تشکیلات مخوف آن و اعلام انحلال این رهبری و تشکیلات و خودداری از به رسمیت شناختن و مذاکره با آن تحت پوش دروغین و موهوم نمایندگان ساکنان لیبرتی، تلاش لازم مبذول گردد».
افشای این قبیل مزدوران وزارت اطلاعات توسط مقاومت ایران، ارگانهای امنیتی آخوندها را بر آن واداشت که پردهها را کنار زده و درنقش کارگردان، تمامی پروژههای شیطانسازی اطلاعاتی، مأموران خودرا تحت حمایت و پشتیبانی رسمی بگیرند.
پس از این تصمیم اطلاعات آخوندی بود که مزدور حمیرا محمد نژاد، در انواع برنامههای رسمی تلویزیونهای فاشیسم مذهبی ولایت فقیه و سایتهای زنجیرهای وزارت اطلاعات، به کار گرفته شد. مزدور حمیرا محمدنژاد در شبکه خبر آخوندی ظاهر شده و گفت:
«فرانسه مأمن مهم منافقین بوده و هست. از اینرو گروهی از افرادی که در سابق همکار این گروهک بوده و اکنون توبه کردهاند». و در گزارشی دیگر میگوید: « راستش ماها تمامی جوانیمون رو یعنی بهترین دوران زندگیمون رو… اینها واقعاً جلادترین کسانی هستند که…»
علی اکبر راستگو
مزدور علی اکبر راستگو در جلسه وزارت اطلاعات
علی اکبر راستگو از سال۱۳۷۳ ازطریق دیپلمات تروریستی به نام عباسی در سفارت آخوندها در آلمان، به استخدام وزارت بدنام اطلاعات خامنهای درآمد. عباسی در سال۷۴ به دلیل شرکت در طرح تروریستی علیه خانم مریم رجوی در گردهمایی دورتموند آلمان، بعنوان عنصر نامطلوب از آلمان اخراج گردید. بدنبال آن، راستگو به حاکمیت آخوندها فراخوانده شد.
وی پس از آموزشهای جاسوسی و تروریستی لازمه علیه مقاومت ایران، به آلمان بازگشت داده شد. این موضوع، از سوی کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران، درهمان ایام افشا گردید. علی اکبر راستگو در آلمان، با راه اندازی یک موسسه پوششی به اسم «آوا»، شبکهای از مأموران وزارت اطلاعات را برای پیشبرد طرحهای جاسوسی، شیطان سازی و تروریستی علیه آلترناتیو مردمسالار ملایان، هدایت میکند.
در دیماه ۱۳۷۸ پلیس امنیتی آلمان وی را نسبت به وجوه دریافتی فعالیتهایی اطلاعاتی امنیتیاش ازطریق کشور هلند، مورد بازجویی قرار داد. در ۱۲فروردین۸۴ علی اکبر راستگو درکنار تعداد دیگری از مأمورین وزارت اطلاعات در یک طرح تروریستی علیه محل اقامت خانم مریم رجوی در اورسوراواز شرکت داشت. درخرداد۸۶ مزدور علی اکبر راستگو و تعداد دیگری از مأموران وزارت اطلاعات یک چاقوکشی در سالن فیاپ پاریس به راه انداختند که منجر به سوءقصد به جان تعدادی از پناهندگان و مخالفان ایرانی شد.
در اکتبر۲۰۰۷ کمیته پارلمانی بریتانیا برای آزادی ایران، با انتشار جزوهای تحت عنوان «جاسوسی برای ملایان» موقعیت علیاکبر راستگو در شبکه شیطانسازی وزارت اطلاعات علیه مقاومت ایران را افشا کردند. فعالیت اطلاعاتی علیاکبر راستگو، تنها در محدوده کشور آلمان نیست. او برای پیشبرد طرحهای نیروی قدس سپاه پاسداران، چندین بار نیز به عراق و اطراف کمپ اشرف مسافرت کرد. در تاریخ ۲۴تیر۸۷ مجله آلمانی اشپیگل از دستگیری او همراه با مزدور دیگری به اسم مهدی خوشحال در عراق به اتهام جاسوسی خبر داد و نوشت: «آنها میبایستی یک تاسیسات ملی مهم از نظر عراق“ را مورد جاسوسی قرار داده باشند».
در کتاب «واواک درخدمت آیتاللهها» که نوشته رئیس سابق سازمان ضدجاسوسی فرانسه میباشد، از مزدور علیاکبر راستگو بعنوان یک مهره وزارت اطلاعات در آلمان نام برده شده است.
کتاب واواک در خدمت آیت اللهها نوشته ایو بونه رئیس سابق سازمان ضدجاسوسی فرانسه
در آذر ماه سال۸۸، مزدور علیاکبر راستگو از گردانندگان جلسه ای بود که طی آن، یک مأمور نیروی تروریستی قدس به نام علیرضا نقاشزاده که از حاکمیت ملایان به اروپا اعزام شده بود، رونمایی شد. نقش نقاش زاده، در یک طرح تروریستی کشتار جمعی مجاهدین در آلبانی، توسط رئیس پلیس آلبانی، در آبان۹۸، فاش گردید.
درسال۱۳۹۰یک ارگان تحریف تاریخ، متشکل از دژخیمان خامنهای به اسم «مرکز اسناد انقلاب اسلامی»، کتابی به اسم مزدور علیاکبر راستگو علیه مجاهدین خلق را منتشر ساخت که برملاکننده سرنخ تمام لجن پراکنیهای این مزدور علیه مقاومت ایران بود. از دیگر اعمال جنایتکارانه مزدور علی اکبر راستگو اقدامات زیر هستند:
-اسفند۹۲، سپاسگذاری علیاکبر راستگو به نوری مالکی، بخاطر قتل عام مجاهدین در اشرف در دهم شهریور۹۲.
-علیاکبر راستگو یکی از رابطین سرشبکه سابق وزارت اطلاعات در آلبانی بوده که اقدام به انتشار تولیدات سفارت رژیم میکرده است. او در اسفند ۹۵، توزیعگر سیدیهای تبلیغی وزارت اطلاعات به مجامع سیاسی و مطبوعاتی علیه مجاهدین بوده است.
-در تاریخ ۲۰۱۷ اقدام به ثبت یک سایت برای «مزدوران وزارت اطلاعات در آلبانی»، در کارلسروهه آلمان میکند.
عیسی آزاده
عیسی آزاده، ازطریق سجاد (با نام اصلی کیانمهر)، موسوی و حسینی، افسران اطلاعاتی رژیم ایران در هتل مهاجر بغداد، بهاستخدام آخوندها درآمد. وزارت اطلاعات یک پاسپورت ایرانی به شماره ۱۶۳۵۹۰۸۵ درتاریخ
۲۴بهمن۱۳۹۱ برای وی صادر کرد. عیسی آزاده درآبان۱۳۹۲ توسط نیروی قدس سپاه پاسداران برای فراگیری آموزش، به ایران برده شد. حملات موشکی متعدد نیروی تروریستی قدس به کمپ لیبرتی، باهدف کشتار رهبری مجاهدین، برمبنای اطلاعات میدانی عیسی آزاده هدفگیری شده بود.
عیسی آزاده، پس از پایان آموزشها، در زمره تعداد دیگری از مزدوران به اروپا اعزام و باکمک جهانگیر شادانلو سرپل وزارت اطلاعات در پاریس، مخفیانه به فرانسه آمد. مأموریت او پیشبرد طرحهای تروریستی علیه رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران، خانم مریم رجوی، بااستفاده ازپوش پناهندگی بود. وی قبلاز شهریور۹۳ به مصطفی رودکی سرکرده ایستگاههای اطلاعاتی اروپای رژیم وصل بود. بعداز بازگشت رودکی به تهران، این مسئولیت بهعهده اسدالله اسدی گذاشته شد.
درفرودین۹۴ مزدورعیسی آزاده در یک طرح اطلاعاتی، جهت انشعاب تراشی ساختگی برای مجاهدین بکار گرفته شد که از بدو شروع بهدلیل مسخرگی بیشازحد، باشکست مفتضحانهای روبرو شد. ۲۸خرداد۹۴ سایت وزارت اطلاعات آخوندها با مسئولیت مزدور عیسی آزاده، خبری جعلی از ملاقات مزدور مصطفی محمدی با برنارد پوانیان مامور به خدمت در نزد رییس جمهور فرانسه منتشر ساخت که بنابه نامه آقای پوانیان، تنها یک سوءاستفاده از نام وی بوده است.
درخرداد۹۶ درآستانه برگزاری گردهمایی ایرانیان درویلپنت پاریس، یک دوجین از مهرههای وزارت اطلاعات ازجمله عیسی آزاده به کار گرفته شدند تا با تشبثات تکراری و مسخره، از نگرانی ولی فقیه ارتجاع کم کنند. از مأموریتهای دیگر عیسی آزاده، استخدام مزدور برای دستگاه آدمکشی ملایان بود. او با شیوه تهدید و تطمیع، طعمه خودرا به تسلیم می کشاند. دریک نمونه، وی از طریق مأمور اطلاعات، محمد تورنگ (در داخل ایران) اقدام به عضوگیری مزدور دیگری به اسم رضا اسلامی، درآلبانی، برای وزارت اطلاعات آخوندها کرد.
نفوذ در جوامع ایرانی نیز از دیگر مأموریتهای مزدور عیسی آزاده بود. دراین رابطه وی بههمراه تعداد دیگری از مأموران رژیم، وارد محفل گرداگرد اسماعیل نوری علا شده بودند تا اهداف وزارت اطلاعات را از این تریبون علیه مجاهدین و مقاومت ایران پیش برند. زمانیکه مقاومت ایران یکی ازهمین مأموران اطلاعاتی نفوذی، به اسم فرشید نصراللهی را با عکس و اسناد آن افشا ساخت، در اسفند۹۸، عیسی آزاده درجمع تعداد دیگری از مأموران وزارت اطلاعات سراسیمه و بفرموده به صحنه مهستان فرستاده شدند تا مأمور لو رفته را تطهیر و سفیدسازی کنند.
دربهمن ۹۸ زمانیکه فیسبوک صفحات جانبداری از تروریست قاسم سلیمانی، ازجمله مسعود خدابنده را بست، عیسی آزاده به دلداری او برخاست و درپیامی برایش نوشت: «رسانهای که دم ترامپه بیش از این اعتبار و ارزشش را ازدستداده. در حال حاضر آنقدر فضای مجازی گسترده است که فیسبوک دارد به حاشیه میرود»!!
مزدور عیسی آزاده همچنین یکی از مأموران ثابت شیطان سازی علیه مجاهدین در تلویزیون اینترنتی وزارت اطلاعات موسوم به مردم تی وی است.
محمدحسین سبحانی
محمدحسین سبحانی درسال۱۳۸۰ به حاکمیت آخوندها بازگشت. دریک سند درونی وزارت اطلاعات مورخ اول اسفند۱۳۸۰ که در نشریه مجاهد شماره ۵۹۷، افشا شد، رامین دارامی، یک نفوذی تحت آموزش، خطاب به رابط خود در وزارت بدنام، حاج سعید، نوشته بود؛ سرتیم او طی مدت آموزش در هتل مرمر تهران، محمدحسین سبحانی بوده است.
سبحانی پس از گذراندن آموزشهای اطلاعاتی، جاسوسی و تروریستی تحت نظر حاج غلامی از دژخیمان اطلاعاتی، با یک سناریوی ساختگی به اروپا اعزام شد. محمدحسین سبحانی دراروپا درموضع سرشبکه جاسوسی و ترور تعدادی از مأموران دیگر قرار گرفت. درتیرماه۱۳۹۴ وقتی قربانعلی حسین نژاد همراه با مأمور دیگر وزارت اطلاعات به جرم شناسایی محل استقرار رئیس جمهور برگزیده مقاومت در پاریس بازجویی شد، در اعترافاتی که باصدایش در ژاندارمری محل ضبط شده، اعتراف کرد محمدحسین سبحانی ماهانه به پاریس آمده و حقوق ۵۰۰ یورویی مأموران و ازجمله وی را بصورت نقد پرداخت میکرده است.
مزدور محمدحسین سبحانی براساس پروژه های شیطانسازی وزارت اطلاعات، بهدفعات به مأموریت مراجعه به رسانه های استمالتچی با فاشیسم ولایت فقیه و ارگانهای بینالمللی فرستاده شد تا علیه مجاهدین دروغ پراکنی کند. جعل خبر، مستندهای جعلی ولایت و نمایشهای خیابانی برای روایت وارونه از مجاهدین، بخشهایی از مأموریتهای او هستند.
یک ماه و اندی قبلاز حمله ۱۷ژوئن۲۰۰۳ علیه مجاهدین، در اردیبهشت۸۲ وزارت اطلاعات درهماهنگی با سرویس جاسوسی فرانسه، یک جلسه چندروزه از ۳۰مأمور اطلاعاتی آخوندها، ازجمله محمدحسین سبحانی، در پاریس بهراه انداخت تا حمله و هجوم برنامهریزی شده علیه مجاهدین و استرداد و اعدام محتمل بعدی آنها را زمینهسازی کند.
محمدحسین سبحانی، ازجمله ۷شاهد قلابی پرونده آخوندساز ۱۷ژوئن بود که هیچکدام از دروغهای وارده شده به آن، درجریان دادرسی، مورد قبول دستگاه قضایی فرانسه قرار نگرفت. محمدحسین سبحانی همچنین ازجمله شهود گزارش ننگینی است که تنها بمنظور نفی حق پایهای حفاظت ساکنین اشرف درعراق، ظرف ۱۲ساعت، ازطریق مصاحبه تلفنی با ۱۲شاهد قلابی که تماما مأموران وزارت اطلاعات بودند، سرهم بندی و منتشر شده بود.
این مزدور به اقتضای نیاز آخوندها، برای مأموریتهای مختلف به پاریس، بروکسل، ژنو و سیرک وزارت اطلاعات درعراق برای توطئههای تروریستی علیه مجاهدین اعزامشده است.
دستگاه امنیتی آخوندها همچنین کتابی به اسم وی منتشر ساخته که نخستین مبلغان آن، هارترین باندهای فاشیستی حاکم، نظیر کیهان شریعتمداری، موسسه دژخیمان هابیلیان و اطلاعات سپاه پاسداران هستند. سبحانی ازجمله مأمورانی است که بصورت ثابت در تلویزیون اینترنتی وزارت اطلاعات، موسوم به «مردم تی وی»، کارزار پمپاژ دروغ علیه مقاومت ایران را به پیش میبرد. در۲۷خرداد۱۳۸۶، محمدحسین سبحانی به همراه تعدادی دیگر از مأموران اطلاعاتی رژیم، در سالن «فیاپ» پاریس با چاقو به جان پناهندگان ایرانی افتادند که درهمین جریان، توسط پلیس فرانسه دستگیر شد. پشتیبانی تلویزیون حکومت آخوندی از این اقدام، هرگونه شبهه در منشأ صدور دستور آنرا برطرف ساخت.
در آذر۱۳۸۸ سبحانی به همراه چند عامل دیگر گشتاپوی آخوندی درنمایشی علیه حضور خانم رجوی در اورسورواز، در استان والدوآز فرانسه شرکت داشت، که با مخالفت مردم و ارگانهای محلی مواجه شد. در ۲۷آبان۱۳۹۰ او به همراه تعداد دیگری از عوامل وزارت اطلاعات از حکومت مالکی به خاطر کشتار مجاهدین کمال سپاسگذاری و قدردانی را به جا آورد. در ۵تیر۹۳ روز قبلاز اجتماع بزرگ مقاومت ایران، تلویزیون خارج کشوری رژیم موسومبه جام جم، در گزارشی از مأموریت خائنانه محولشده به تعدادی مزدور و ازجمله محمدحسین سبحانی، درپاریس علیه «حق ابراز مخالفت» مردم ایران با آخوندها خبر داد. نهایت اینکه در۲۶بهمن۹۹ در یک روشنگری سرشبکه سابق وزارت اطلاعات در آلبانی، فاش گردید که محمدحسین سبحانی، ازجمله مأموران اطلاعاتی است که طرحهای تروریستی علیه مجاهدین در آلبانی را با پرداخت پول ازطریق سایر مزدوران محلی هدایت میکرده است. او همچنین از گردانندگان سایت مأموران وزارت اطلاعات در آلبانی نیز میباشد.