۲۹شهریور۱۴۰۰
پیمان شانگهای
عناصر و رسانههای وابسته به باند خامنهای و بعضاً امام جمعههای از جمله آخوند علمالهدی تلاش دارند با باد و بلوف پیوستن رژیم به پیمان شانگهای را بزرگنمایی، و اینگونه وانمود کنند که گویا عضویت آن در پیمان شانکهای میتواند دستآورد بسیار مهمی در زمینه سیاست خارجی و حل بنبستها و مشکلات عدیده داخلی برای رژیم باشد.
آخوند علمالهدی گفت: « رئیس اجلاس شانگهای با کمال استقبال از رئیسجمهور ایران دعوت میکند با اینکه ایران هنوز عضو شانگهای نشده شما در این اجلاس شرکت کنید مقدمات عضویت ایران در این اجلاس و در این سازمان فراهم بشود یعنی دنیای شرق در مقابل دنیای غرب آمده به سراغ ما و در مقابل ما خضوع میکند اقتدار ما به اینجا رسید»! (تلویزیون موسوم به آستان قدس ۲۶ شهریور۱۴۰۰)
دودودم در مورد عضویت در پیمان شانگهای در حالی است که روزنامه دنیای اقتصاد بهنقل از یک کارشناس حکومتی مینویسد: «باید به این نکته نیز توجه داشت که این موافقت با عضویت دائم ایران صرفاً به منزله آغاز فرآیند عضویت دائم است و کماکان ایران از حقوق کامل یک عضو دائم برخوردار نیست. طی دو سال آینده یک فرآیند فشرده برای تهیه پیشنویس تفاهمنامه عضویت ایران در این سازمان باید از طریق تعاملات دوجانبه با دبیرکل و شورای هماهنگکنندگان ملی تهیه شود.
همچنین پس از موافقت تمام اعضا با متن این تفاهمنامه در یک فرآیند دوجانبه و چند جانبه چانهزنیها، یک دوره از راستیآزمایی عمل به تعهدات در آییننامه عضویت پیشبینی شده و در این بازه نیز عضو جدید بدون حق رأی در نشستها شرکت میکند» (دنیای اقتصاد ۲۸شهریور ۱۴۰۰).
جدا از این اعترافات واقعیت این است ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی محدود حکومت آخوندی به حدی است که با پیوستن به شانگهای بنبستی شکسته نخواهد شد. چرا که پیشرفت اقتصاد یک کشور و بهبود وضعیت معیشت مردم آن اساساً با اتکا به ظرفیتهای داخلی و سیاستهای درست حاکمیت در زمینه سیاسی و اقتصادی مسیر است.
وانگهی قبل از عضویت رسمی در پیمان شانگهای بر اساس سیاست نگاه به شرق خامنهای پیمان ۲۵ساله با چین بست. در رابطه با روسیه هم مراودات اقتصادی و سیاسی تا آنجایی که منافع روسیه اقتضا میکرد و تضادی با منافعش با سایر کشورها خصوصاً آمریکا و کشورهای غربی بزرگ نداشت برقرار بود.
اگرتاکنون ملاحظات و محدودیتهایی در زمینه مراودات اقتصادی با کشورهای عضو پیمان شانکهای وجود داشت، بهخاطر تحریمهای آمریکا بود که در حال حاضر این تحریمها لغو نشده است.
بنابراین هو و جنجالی که باند خامنهای در زمینه موفقیت در پیوستن به پیمان شانگهای راه انداخته پروپاگاندی بیش نیست و مصرف داخلی برای نیروهای وارفتهاش دارد.
بیدلیل نیست کارشناسان و رسانههای زیادی از حاکمیت به دولت رئیسی و باند خامنهای هشدار میدهند پیوستن به پیمان شانگهای را بیدلیل بزرگ نکنند و در این رابطه بر طبل تو خالی نکوبند.
روزنامه جهان صنعت ۲۷شهریور ۱۴۰۰ نوشت: «عضویت در شانگهای بهلحاظ اقتصادی و تجاری بهویژه در همین ماهها و سالهای نخست چیزی به ظرفیتهای ایران اضافه نمیکند. ایران تا همین دیروز هم برای تجارت با روسیه و چین که ستون و ارکان این پیمان به حساب میآیند تنگنایی نداشت میماند کشورهای دیگر عضو شانگهای که آنها نیز اقتصادهای بزرگ به حساب نمیآیند. بنابراین باید از بزرگنمایی سیاسی دوری کرد».
در زمینه محدودیت نظام با کشورهای عضو پیمان شانگهای خصوصاً محدودیت با روسیه و چین، روزنامه حکومتی آرمان نوشت: «دو عضو دائم شورای امنیت که عضو ۱+۵ هم هستند از بازیگران اصلی سازمان شانگهای هستند و اگر ایران نتواند تنشزدایی کند و برجام را احیا نماید، تنشهای سیاسی و امنیتی بزرگی پیش رو خواهد داشت و پرونده دوباره به شورای امنیت خواهد رفت و اینکه روسیه و چین بخواهند علیه ایران رأی دهند و از آن طرف ایران بخواهد مناسبات خود را با این دو کشور در داخل شانگهای افزایش دهد، خیلی وضعیت پیچیدهای خواهد بود. در واقع برجام نقش دارد و نقش زیادی هم دارد، برای اینکه مناسبات ایران را با جامعه جهانی عادی میکند. جامعه جهانی یعنی کشورهای جامعه جهانی که در رأس آنها دو عضو دائم شورای امنیت یعنی چین و فدراسیون روسیه هم هستند» (آرمان ۲۸تیر ۱۴۰۰).
روزنامه جمهوری اسلامی هم احیا نشدن برجام و برطرف نشدن تحریمها را مانع بزرگی برای بهرهبرداری از عضویت کامل در پیمان شانگهای ذکر کرده و در این رابطه نوشت: «دولت سیزدهم نباید از پذیرفتن دو حقیقت محض فرار کند، اول آنکه ایران تا زمانی که در غل و زنجیر تحریم است نمیتواند بهمعنای واقعی کلمه از پیمانهای این چنینی منتفع شود، دوم آنکه تا زمانی که اقتصاد و بانکها در ایران شکل و شمایلی استاندارد و سالم پیدا نکند چارچوب مناسب برای فعالیت اقتصادی در عرصه بینالملل فراهم نیست و قطعاً بلا اثر خواهد ماند.
اگر قرار باشد در داخل کشور شعار بدهیم که اجازه واردات لوازم خانگی یا خودرو را نمیدهیم از آنسو در پیمانهای منطقهیی حضور یابیم به مرور بیمعنایی این عضویت، خود را به دیگر کشورهای عضو و همه فعالان اقتصادی ثابت خواهد کرد» (جمهوری اسلامی ۲۸تیر ۱۴۰۰).
روزنامه ستاره صبح هم نوشت: «شاید عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای از نظر تبلیغاتی و سیاسی در کوتاه مدت بتواند یک دستآورد قلمداد شود اما در بلندمدت و بهصورت عملی این اتفاق نمیتواند در وضعیت تحریمها و مذاکرات آینده تأثیر مستقیم داشته باشد» (ستاره صبح ۲۸تیر ۱۴۰۰).
نکته قابل توجه دیگر این است کشورهای عضو پیمان شانگهای خصوصاً چین و روسیه بهمنظور خوشایند حاکمیت آخوندی و یا در تعارض با کشورهای بزرگ جهانی اقدام به پذیرش عضویت رژیم نکردند، بلکه همچنان که چین با بستن قرار داد ۲۵ساله منافع کلانی عایدش شد بهگونهیی که رسانهها و مهرههایی از حاکمیت آنرا به قرارداد ترکمنچای و ایران فروشی به چین تعبیر کردند، کشورهای عضو پیمان خصوصاً دو قدرت بزرگ و تأثیرگذار روسیه و چین خواهان امتیازات کلان سیاسی و اقتصادی از رژیم هستند.
بنابراین آنطور که پیداست رژیم در بحران و بنبست خامنهای، برای اینکه با سیلی صورت خود را سرخ نگهدارد مجبور است به سرابی به اسم شانگهای بیاویزد، ولی واقعیت این است که از آن آبی برای رژیم گرم نخواهد شد.